قسمت چهارم از «آموزش درستنویسی و دستور خط فارسی»: ویژگىهاى خط فارسى
در قسمت قبل با جزئیات بیشتری راجع به نیمفاصله و جایگاه و کاربرد آن صحبت کردیم. در این قسمت میخواهیم ویژگیهای خط فارسی را مرور کنیم. با ما همراه باشید.
در خطّ فارسى دو دسته نشانه به کار مىرود:
نشانههاى اصلی که همان حروف الفبا هستند و تعدادشان 33 تاست. عبارتاند از: همزه، الف، ب، پ، ت و…
نشانههاى ثانوى که تعدادشان 10 تاست و عبارتاند از:
حرکات یا مصوتهاى کوتاه (ــَـ ، ــِـ ، ــُـ). مانند پَر، پِر، پُر
مَدّ ( ~ ) روى الف. مانند آرد، مآخذ
تشدید ( ّ ). مانند عدّه، پلّه، بقّالى، ارّه
سکون ( ْ ). مانند لبْتشنه
یاى کوتاه ( ء ). مانند نامۀ من
تنوین (ــًـ ، ــٍـ ، ــٌـ). مانند ظاهراً، بعبارهٍ اُخرى، مضافٌٌالیه.
نکته: استفاده از نشانههای فتحه و کسره و ضمه و سکون و تشدید الزامی نیست و این علائم عمدتاً برای رفع ابهام به کار میروند.
صداهایی که بیش از یک علامت دارند
در خط فارسی براى بعضى از صداها بیش از یک علامت وجود دارد. منظور از صدا، تلفظ حروف است. در نواحی مختلف ایران تلفظ بعضی از حروف باهم فرق میکند. مانند تلفظ «غ» و «ق» در نواحی مرکزی ایران که متفاوت با نواحی دیگر است. در دستور خط، تلفظ رایج در تهران بهعنوان معیار در نظر گرفته شده است.
«ت» و «ط»
شکلهای مختلف ت:
تـ: تاب، ـتـ: بستنی، ـت: شربت، ت: سوت
شکلهای مختلف ط:
طـ: طالب، ـطـ: عطر، ـط: ربط، ط: شرط
«ز» و «ذ» و «ض» و «ظ»
شکلهای مختلف ز:
ز: زنگ، رزم، راز، ـز: خیز
شکلهای مختلف ذ:
ذ: ذره، نفوذ، ـذ: نذر، کاغذ
شکلهای مختلف ض:
ضـ: ضرب، ـضـ: حضرت، ـض: تبعیض، ض: قرض
شکلهای مختلف ظ:
ظـ:ظهور، ـظـ: منظره، ـظ: حفظ، ظ: حافظ
«ث» و «س» و «ص»
شکلهای مختلف ث:
ثـ: ثابت، ـثـ: مثل، ـث: عبث، ث: حادث
شکلهای مختلف س:
سـ: سیب، ـسـ:پسر، ـس: قفس، س: خرس
شکلهای مختلف ص:
صـ: صبر، ـصـ: نصر، ـص: تفحّص، ص: حرص
«غ» و «ق»
شکلهای مختلف غ:
غـ: غالب، ـغـ: مغز، ـغ: تیغ، غ: باغ
شکلهای مختلف ق:
قـ: قاسم، ـقـ: فقیر، ـق: طلق، ق: برق
همزه و «ع»
شکلهای مختلف همزه:
ا: اسب، ـا: نایست، آ: آرد، ـآ: مآخذ، ئـ: رئیس، ـئـ: لئیم، ـأ: یأس، ـؤ: مؤمن، ئ: متلألئ، ء: جزء، أ: رأس، ؤ: رؤیا
شکلهای مختلف ع:
عـ: علم، ـعـ: مرعد، ـع: وضع، ع: مخترع
«ح» و «ه»
شکلهای مختلف ح:
حـ: حاضر، ـحـ: سحر، ـح: صبح، ح: روح
شکلهای مختلف ه:
هـ: هاشم، ـهـ: شهر، ـه: فقیه، ه: دانشگاه
حروفی که نمایندۀ بیش از یک صدا هستند
صداهای مختلف و:
دو، چو
مور، روز، لیمو، دارو
وام، جواب، روان، ناو، لغو
جوشن، روشن، نو، رهرو
خواهر، خویش
صداهای مختلف ى:
یار، پیدا، ناى
میز، ریز، پری
موسى، حتّى، علىرغم
صداهای مختلف ه:
هوا، مهر، مشابه، دانشگاه
نامه، درّه
حروف الفبای فارسی دو دسته هستند:
منفصل (پیوندناپذیر) که به حرف بعد از خود نمىچسبند: ا، د، ذ، ر، ز، ژ، و
متصل (پیوندپذیر) که به حرف بعد از خود مىچسبند. بـ، پـ، تـ و…
شکلهای مختلف حروف
در خط فارسى غالباً یک حرف به دو یا چند صورت نوشته مىشود و این بستگى به جایگاه آن حرف در کلمه دارد.
«همزه» بهشکلهای ا/ ـا/ آ/ ـآ/ ئـ/ ـئـ/ ـأ/ ـؤ/ ئ/ ء/ أ/ ؤ
«د»، «ذ»، «ر»، «ز»، «ژ»، «و» بهشکلهای د، ـد، ذ، ـذ، ر، ـر، ز، ـز، ژ، ـژ، و، ـو
«ب» بهشکلهای ب/ ـب/ ـب/ ب
«پ» بهشکلهای پ/ ـپ/ ـپ/ پ
«ت» بهشکلهای ت/ ـت/ ـت/ ت
«ث» بهشکلهای ث/ ـث/ ـث/ثت
«ج» بهشکلهای ج/ ـج/ ـج/ ج
«چ» بهشکلهای چ/ ـچ/ ـچ/ چ
«ح» بهشکلهای ح/ ـح/ ـح/ ح
«خ» بهشکلهای خ/ ـخ/ ـخ/ خ
«س» بهشکلهای س/ ـس/ ـس/ س
«ش» بهشکلهای ش/ ـش/ ـش/ ش
«ص» بهشکلهای ص/ ـص/ ـص/ ص
«ض» بهشکلهای ض/ ـض/ ـض/ ض
«ط» بهشکلهای ط/ ـطـ/ ـط/ ط
«ظ» بهشکلهای ظ/ ـظـ/ ـظ/ ظ
«ع» بهشکلهای ع/ ـع/ ـع/ ع
«غ» بهشکلهای غ/ ـغ/ ـغ/ غ
«ف» بهشکلهای ف/ ـف/ ـف/ ف
«ق» بهشکلهای ق/ ـق/ ـق/ ق
«ک» بهشکلهای ک/ ـک/ ـک/ ک
«گ» بهشکلهای گ/ ـگ/ ـگ/ گ
«ل» بهشکلهای ل/ ـل/ ـل/ ل
«م» بهشکلهای م/ ـم/ ـم/ م
«ن» بهشکلهای ن/ ـن/ ـن/ ن
«ه» بهشکلهای ه/ ـه/ ـه/ ه
«ی» بهشکلهای ى/ ـى/ ـى/ ى
چند نکتۀ مهم
یک. در املاى کلمات و ترکیبات و عبارات عربى، که عیناً وارد زبان فارسى شده است، در بعضى موارد، باید قواعد املاى عربى رعایت شود. مانند موسى، بالقوّه، خَلْقُالسّاعه، حتّى، اِلی
دو. «و» و «ه» گاهى براى بیان حرکت به کار مىروند.
«و» اگر براى بیان حرکت ماقبل خود به کار رود سه نوع است:
مصوت کوتاه، مانند دو، تو، چو
مصوت مرکب، مانند اوج، گوهر، روشن
مصوت بلند، مانند مور، روز، موش، سبو، لیمو، تکاپو
«ه/ ـه» براى بیان حرکت (ــِـ) و ندرتاً (ــَـ) به کار مىرود: شماره، نامه، خانه، نه
سه. «و»، اگر پس از «خ» قرار گیرد، گاهى خوانده نمىشود. این «و» که آن را «واو معدوله» مىگویند، در قدیم تلفظ خاصى داشته است که امروزه دیگر متداول نیست و خوانده نمیشود، اما نوشته میشود. مثال: خویش، خواهر
چهار. مصوتهاى ــَـ ، ــِـ ، ــُـ معمولاً در خط فارسی منعکس نمىشود و به همین سبب، بسیارى از کلمات با املاى مشابه، تلفظ و معناى متفاوت دارند. در این موارد، از معناى عبارت یا جمله باید تلفظ مورد نظر را حدس زد. مثال: برد: بَرَد، بُرْد، بَرْد، بُرَد
برد (بُردِ) این تفنگ 1000 متر است.
این کارد خوب نمىبرد (بُرَد).
در فصل ربیع… که صولتِ برد (بَرْد) آرمیده بود و اوانِ دولت وَرْد رسیده (سعدى)
پنج. در بعضى موارد، بهکارنگرفتن نشانۀ این مصوتها در خط باعث ابهام یا اشتباه مىشود، بهخصوص در مواردى مثل اَعلام و کلمات دخیل فرنگى و لغاتی که تلفظ صحیح آنها براى عامۀ خوانندگان روشن نیست. در چنین مواردى صورت نوشتارى حتماً باید بسیار روشن و خوانا و با حرکتگذارى باشد.
امیدواریم این قسمت از آموزش درستنویسی و دستور خط فارسی دربارۀ ویژگىهاى خط فارسى برای شما مفید بوده باشد (البته بیشتر به درد نوآموزهای غیرفارسیزبان که میخوان فارسی یاد بگیرن میخوره، ولی دیگه چون توی کتاب دستور خط بود گفتم اینجا هم بیارم).
در قسمت بعد، راجع به جدا و پیوستهنویسی پیشوندها و پسوندها صحبت خواهیم کرد. با ما همراه باشید.
یک سوال!
این گوناگونی حروف برای یک صوت از همون اول وجود داشته؟ یا نه با ورود اعراب به حروف ما اضافه شدن!
مثلا انواع ز، ت،س,...
و اینکه مثلا قبل از اضافه شدن این حروف ما چگونه حرف میزدیم ،میشود نتیجه گرفت که هر کلمهای که این حروف در آنها وجود داشته باشد عربی است؟!
یک جهان تشکر 😁