زنگ فارسی

لینک بالا برای دوستانی هست که وبلاگ دارن و می‌خوان مطالب رو دنبال کنن.

دانلود آواچۀ شمارۀ ۴۱ «ویراستاران»: ۱ مگابایت، ۵ دقیقه

متن فایل صوتی:

تشخیص سلیقه از قاعده و بایستگی (لزوم) از رواداری (تسامح)

خود شما هم ممکن است کتابی دستت بیاید که بخوانی و بروی جلو ببینی هرچه می‌گوید نمی‌فهمی، نمی‌فهمی، سخت می‌فهمی، دشوار می‌فهمی.

یادآوری مثالی که قبلاً بررسی کرده‌ایم. آن جملۀ تک‌پاراگرافی که حرفی برای گفتن ندارد، حرف عجیب و غریبی نیست، ولی ساختارش دارد پوست آدم را می‌کند. یک صفحه، دو صفحه، چهار صفحه بعد، خسته می‌شوی یا قید کتاب را می‌زنی یا قید زندگی‌ات را می‌زنی و پرت می‌کنی بیرون. 

هیچ‌وقت یادم نمی‌رود آقای باغبانی که کتاب «مصائب آقای ویراستار» را نوشته است، می‌گفت دو جلد کتاب را در زمان دانشجویی با چه قیمت گزافی رفتم خریدم که شب امتحان بخوانم. شب امتحان، همان شب پرتش کردم در کوچه داخل آشغال‌ها که حتی دست کس دیگری هم به آن نیافتد. زنگ زدم به ناشر و نویسنده و فهمیدم که ناشر همان نویسنده است و کلی هم گلایه و انتقاد کردم که این چه بود تو منتشر کردی؟ کاش این کار را نمی‌کردی.

وظیفۀ دیگر ویراستار چیست؟

قطعاً جزو وظایف ویراستار و جزو توانمندی‌های ویراستار این است که تشخیص بدهد کجا براساس سلیقه است و کجا براساس قاعده است. کجا می‌شود براساس سلیقۀ نویسنده یا خودش عمل بکند و کجا هیچ کدامشان حق ندارند پا روی این مین بگذارند و از این مرز فراتر بروند.

مثال: این مثال خیلی شنیده می‌شود. ببینید دیگر ته قصه را دارم می‌گویم که برخی می‌گویند داستان که دیگر ویرایش نمی‌خواهد. داستان متن خلاق است. شعر متن خلاق است. واژه‌ها را بپاش به صفحه. باشد، احسنت. حالا به‌جز اینکه نقد داستانی و نقد شعر را ماها الحمدلله کمی پذیرفته‌ایم، اما دیگر ویرایش صوری-زبانی که دیگر ابداً. 

من خودم آنم که رستم بالاخره بود یک چیزهایی. پهلوان هم نه تازه. خب چه اتفاقی می‌افتد؟ به او می‌گوییم که ببین این ساختار غلط است. این انگلیسی است؛ فارسی نیست. ساختار فارسی این‌طور نیست. این فرانسوی است که تو نوشته‌ای. می‌گوید نه، نه؛ این متن، متن خلاق است. 

می‌گوییم این واژه، واژۀ غلطی است. «ایرانیت» غلط است که داری به‌کار می‌بری. می‌گوید نه، نه؛ خلاق است. 

عجب!

می‌گوییم «را» بعد از فعل غلط است که داری به‌کار می‌بری. اشتباه است. می‌گوید: نه، نه؛ این را بگذار باشد. دست به آن نزن. اتفاقی است که دو سه باری برای ما افتاد. اینکه ناشر هم پول به ما داد که متن را ویرایش کردیم، هم نویسنده به‌قول شما آن‌قدر زورش زیاد بود که متن ویرایش نشده را چاپ کرد. به‌جز غلط‌های زبانی و دستوری و املایی و فلان و فلان غلط‌های محتوایی را هم زیر بار نرفت. غلط‌های محتوایی جدی که جلوی هر عاقلی بگذاری می‌گوید این غلط است؛ نه غلط‌های خیلی پیچیده.

ویراستار باید این قاعده‌ها را بشناسد، این سلیقه‌ها را بشناسد. نویسنده بعضی جاها حق ندارد بگوید این سلیقۀ من است. حداقل اگر می‌خواهد این حرف را به‌زور عملی کند، منِ ویراستار متوجهش می‌کنم که این سلیقه نیست، این غلط است. اگر شما می‌خواهی شاعرانه بنویسی، یک سبک خاص داری، سلیقه‌ات این است، باشد. اما اگر می‌خواهی غلط بنویسی این دیگر خارج از سلیقه است. سلیقه در قالب باید معنی پیدا بکند. و در واقع ویراستار باید متوجه باشد که اینجا بایسته است، یا اینجا می‌تواند رواداری کند. اینکه حالا فاعل در ابتدای جمله بیاید، یا بعد از فعل بیاید، یا مثلاً یک ساختار برشمردنی باشد برای برشمردنی‌های کوتاه، یا در یک جمله مثلاً جملۀ یک خط و نیمه همه را بیان بکند اینها سلیقه است.

نکته‌ای که هست این است که خیلی اوقات ویراستارها خودشان می‌آیند سلیقه‌ورزی می‌کنند. چه‌طور شد؟ خودش می‌آید سلیقۀ خودش را در متن یک نفر دیگر دخالت می‌دهد. احتمالاً شما هم مواجه شدید با نویسنده‌هایی که بعد از چاپ کتاب کتابشان را که می‌بینند می‌گویند این کتاب ماست؟ من این را نوشته‌ام؟ مطمئن هستید اشتباه نشده؟ بعد می‌روی با آنها حرف می‌زنی می‌پرسی چه‌طور؟ می‌گویند جمله‌ها جملۀ من نیست. محتوا به حرف من نزدیک است، در بعضی جاها هم همان است، اما جمله‌ها جملۀ من نیست. واکاوی که می‌کنید می‌بینید جناب ویراستار به نویسنده گفته است که شما دیگر حرفت را زدی برو من خودم راست‌وریسش می‌کنم. اینها همه‌اش نوشته‌های آن ویراستار است. همه‌اش، جمله‌ها، واژه‌ها، ساختارهای آن ویراستار است.

+ «ویراستاران»

۹۷/۰۴/۰۴

نظرات  (۱)

سلام
مگر ویراستار نباید قبل چاپ کتاب ،اون رو بده نویسنده دوباره بخونه.به نظرم کتاب جزء مالکیت نویسنده هست.ویراستار فقط می‌تونه پیشنهاد بده .
همیشه این دعوای بین ناشر و نویسنده و ویراستار برام اعجاب انگیز بوده. یه چیز سرراستی هست خوب.

+یادآوری مثالی که قبلا بررسی کرده‌ایم.
+می‌شود به‌جای راست و ریس از راست و ریست هم استفاده کرد؟ بیشتر راست و ریست شنیده‌ام.
پاسخ:
سلام :)
بعضی نویسنده‌ها لابد نمی‌گیرن کتابو دوباره بخونن
+ راست‌وریس و راست‌وریست هر دو درسته ولی چند جا رو نگاه کردم ریس ثبت شده بود

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">