آواچه - ۷۱ (تنوع، سرزدن)
دانلود آواچۀ شمارۀ ۷۱ «ویراستاران»: ۱ مگابایت، ۲ دقیقه
متن فایل صوتی:
زبان فارسی گسترشپذیر است. خیلی دامنه دارد. اینجوری بگویم اصلاً کرانه ندارد. یک فعل میگویم: سرزدن. مصدر است. شما فکر میکنید چند تا معنی در فارسی برای این وجود دارد؟ احتمالاً دو تا به ذهنتان رسیده است. مثلاً ملاقات کردن. برویم سربزنیم به خاله اینا. مرتکب شدن. کار نابهجایی از تو سرزد. سومیاش: سرزده از افق... یعنی چه؟ آفتاب طلوع کرد. طلوع کردن، بالا آمدن. کسی را که میخواهند اعدام کنند میگویند او را سرزدند. و در فوتبال کسی که هد میزند میگویند سرزد، با سر میزند، سرزنِ قوی. اگر این را تغییر بدهیم باز معانی جالب در آن هست. مثلاً اگر قیدش بکنیم و بگوییم سرزده معنیاش میشود ناغافل؛ یعنی غافلگیرانه، بدون اینکه به ما خبر بدهند. فعل پیدا بکنیم، روی آن فکر بکنیم، برایش جمله بسازیم. ذهن ما سلولهای خاکستریاش میترکد. یعنی قدرت واژهسازیمان و تنوع کلاممان بیشتر میشود و این کمک میکند به ما که دنیا را گستردهتر ببینیم و از امکانات زبان شیرین فارسی استفاده بکنیم.