آواچه - ۸۶ (نقشنمای گفتمان)
دانلود آواچۀ شمارۀ ۸۶ «ویراستاران»: ۲ مگابایت، ۴ دقیقه
متن فایل صوتی (دکتر محمد دبیرمقدم):
«خود» در جملۀ «پیرمحمد، یکی از بستگان عبدالمؤمن، خود را امیر بخارا خواند.»، مفعول صریح است و «را» دارد. مفعول مستقیم هم میگوییم. به «امیر بخارا» در دستور سنتی تمیز میگوییم. پس امیر بخارا معنی خود را تکمیل میکند. تمیز است. تمیز، اصطلاح دستوری است؛ یعنی متمم مفعولی. «ولی» در جملۀ «ولی در همان سال...» نقشنمای گفتمان است. اینها مثل علائم راهنمایی رانندگی در جادهاند که به شما میگوید پیچ روبهرویتان است و احتیاط کنید. وقتی میگوید «ولی»، میخواهد چیزی را خلاف آنچه که گفته است بگوید. به اینها نقشنمای گفتمان میگویند. در دستور سنتی به اینها حرف ربط میگویند. در تحلیل گفتمان، نقشنمای گفتمان میگویند.
شما از من سؤالی میکنید. من میگویم «خب،...». این خب برای چه بود؟ دارم فرصت میگیرم برای خودم. آماده میشوم برای پاسخ دادن. این هم نقشنمای گفتمان است. یا میگویم «در قرن چهارم هجری این اتفاق افتاد، باری...». این باری در زبان فارسی نقشنمای گفتمان است. این باری برای عوض کردن موضوع بحث است. قدیم که نامه مینوشتند، میگفتند «به فلانی سلام برسان، باری، غرض از مزاحمت...». پس «باری» هم نشانۀ تغییر موضوع بحث است. در کتابهای دستور وقتی به این عناصر میرسند، زیر قید میبرند. قید و حرف ربط اصطلاحی هستند که وقتی نمیشود مقولۀ سازهای را دقیقاً تعیین کرد، آن را زیر اینها قرار میدهند.