زبانشناسی - ۳
زمان پخش: ۲۵ آذر ۹۶
مهمان برنامه: دکتر محمدرضا رضوی
لینک دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت ogg دوازده دقیقه، چهار مگابایت
لینک دانلود ویدئوی برنامه (۱۲ دقیقه، ۲۷ مگابایت)
در ادامۀ بحث برنامۀ قبل به ویژگیهای دیگر زبان پرداخته شد. چون فرصت نبود به همهش اشاره بشه و پرداختن به همۀ ویژگیها از حوصلۀ برنامه و مخاطب خارجه، من اینجا ادامۀ خصوصیات زبان انسان رو خلاصهوار میارم:
۹- گسستگی (Discreteness):
ذات نظام زبان عناصر را از نظر آوایی، واجی، صرفی، نحوی و حتی خطی (نوشتاری) مجزا در نظر میگیرد و به همین دلیل، این عناصر قابل تشخیص هستند. به عنوان مثال: «م» هنگام سرماخوردگی شبیه «ب» تلفظ میشود؛ اما ذات زبان [p] و [b] و [m] را مجزا میداند.
۱۰- ساختوابستگی (Structure dependency):
عناصر زبانی ساختوابسته هستند؛ یعنی زبان پدیدهای خطی نیست و بهصورت خطی عمل نمیکند. چامسکی نیز به این ویژگی زبان تأکید دارد. به عنوان مثال، قواعد و اصول زبان به ساختمان جمله وابسته است و اگر ترتیب کلمات به هم بخورد، جمله مثل قبل معنادار نخواهد بود. «کتابها» و «کتابخانهها» درست و «کتابهاخانه» نادرست است و نمیتوان گفت با افزودن «ها» به بخش اول (کتاب)، «کتابخانه» جمع بسته میشود.
۱۱- دوپهلوگویی یا طفره رفتن (Prevarication):
زبان انسان برای چیزی غیر از واقعیت هم بهکارمیرود. مانند دوپهلوگویی، طفره رفتن، دروغ، شوخی، مجاز. نکته: پاسخِ «خوبم»، برای سوالِ «خوبی؟»، دروغگویی نیست و Opening کلام است.
۱۲- نوبتگیری (Turn-taking):
در همۀ زبانها در کاربرد زبان نوبت را رعایت میکنیم. یک نفر پیامش را تولید میکند و نفر دیگری گوش داده و سپس پاسخ میدهد. همزمان نمیتوان هم حرف زد و هم پاسخ دریافت کرد.
۱۳- زوال سریع:
گفتار برخلاف خط، زوالپذیر است. اما به وسیلهی نوشتار میتوان گفتار را ثبت کرد. نکته: خط، زبان نیست.
۱۴- انعکاسی بودن (Reflexivity):
میتوان از زبان برای خود زبان استفاده کرد. میتوان زبان را برای ارجاع به خود زبان بهکارگرفت.
۱۵- بازخورد کامل (Complete feedback):
هنگام استفاده از زبان به طور همزمان پایش انجام میدهیم. یعنی میتوان جمله را جوری شروع کرد و با توجه به موقعیت، جور دیگری تمام کرد. ولی قارقار کلاغ این طور نیست.
۱۶- معنامندی (Semanticity):
در کاربرد زبان معانی مختلفی را بیان میکنیم. کاربرد زبان نسبت به نظامهای نشانهای دیگر فقط معنای خبری و توصیفی نیست؛ بلکه معناهای دیگری هم دارد؛ مانند معنای عاطفی و اجتماعی. جملات ما نشان میدهد ما از چه جایگاهی برخورداریم. مثلاً ضمیر «شوئن» در زبان چینی یعنی «من»؛ اما نه منِ معمولی، بلکه منِ امپراطور. به عبارت دیگر این ضمیر، علاوه بر اینکه ضمیر است، جایگاه گوینده را هم نشان میدهد.
۱۷- قابلیت یادگیری یا یادگیریپذیری (Learnability):
زبان انسانها فراگرفته میشود و حالت اکتسابی دارد. اما زبان حیوانات این چنین نیست و کلاغها زبان گربهها را یاد نمیگیرند. اما انسانها زبانهای همدیگر را یاد میگیرند.
* * *
مجری: پیش از این دربارۀ اینکه زبان چیست و ویژگیهای زبان صحبت کردیم. مرور مختصری بکنیم و برویم سراغ سؤالات.
دکتر رضوی: ما دربارۀ خاص بودن زبان بشر صحبت کردیم که خلاقانه بهکار میرود، تفاوتش با زبان جانداران دیگر این است که کودک انسان زبان را خیلی خلاق بهکار میبرد، ما آنبهآن واژهسازی میکنیم و کلمات را میسازیم. بهعنوان مثال اگر من بگویم این برنامه «بینندهپسند» است، واژهای ساختهام که در فرهنگ لغت نیست، ولی متوجهش میشویم. یعنی در واقع ما عناصر را با یک سری قواعد بهکار میبریم و اینها را در ساخت زبان بهکار میگیریم. خدا کند که «بینندهگریز» نباشد (مثال دیگر برای واژهسازی). در مورد تفاوتها و اینکه دو سطحی بودن زبان مهم است و ما ابتدا آواهایی که معنایی ندارند را کنار هم میچینیم و بعد کلمات یا واژهها را میسازیم و سپس در قالب جملات.
مجری: آواها که در همۀ دنیا وجود دارد و در همۀ انسانها سیستم آواشناسی هست. بعد آن آواها تبدیل میشوند به لغات و زبان هر قومیتی و هر ملیتی.
دکتر رضوی: بله؛ دقیقا. البته جنبۀ آواها جنبۀ بیرونیشان است که من عرض خواهم کرد، ولی خود زبان آن نرمافزاری است که در سکوت هم فعالیت میکند. یعنی ما با آن اندیشه داریم؛ فکر میکنیم، برنامهریزی میکنیم. زبانها و گویشهایی هستند که بدون خط هستند؛ خط قاعدتاً جنبۀ فرعی میشود، و زبانهایی هستند که حتی از صوت استفاده نمیکنند؛ مثل زبان اشاره. پس آن نرمافزار ذهنی و سیستمی که ما میتوانیم روی آن فکر کنیم میتواند زبان باشد. نظامی برای ارتباط و اطلاع دادن است. اگر بخواهیم امروز به اهمیت زبان و به بخشهایی که زبان مطالعه میکند بپردازیم، میدانیم که تمام کشورها باید تکلیفشان را با زبان مشخص کنند. همان طور که بحث جلسۀ اولمان بود، در قانون اساسی، اصل پانزدهم در مورد زبان است. همۀ کشورها یک یا چند زبان رسمی دارند، زبان مکاتبه دارند، زبان رسانهها دارند. یک نکتۀ دیگری هم که هست این است که شما اگر همایشی تشریف میبرید، یا جایی کنفرانسی هست، نشستی هست، باید زبانش مشخص باشد. زبان آن کنفرانس یک یا دو زبان مثلاً برای ارائۀ سخنرانی است.
مجری: اینها در واقع مرور اهمیت زبانها بود. حتی یادم است که ما در مورد خاص بودن زبان بدن انسان صحبت کردیم.
دکتر رضوی: و اینکه حتی ما در سفر، وقتی جایی هستیم که افراد دو طرف زبان هم را نمیدانند، از دو ملیت یا دو قومیت هستند، یک زبانی شکل میگیرد که به آن زبان میانجی میگویند. همان جا از کلماتی که از آن زبانها میدانند برای برقراری ارتباط استفاده میکنند. در تولد نوزاد، اولین قدمهای او برای اجتماعی شدن، همان زبان است. آزمایشها نشان داده است نوزاد از همان روزهای اول به صداهای زبان مادریاش واکنش نشان میدهد. در شکم مادر که بوده، آن صداها را شنیده و آواها برایش مهم بوده است. و جالب است که به آواهای زبانهای دیگر واکنش نشان نمیدهد. واکنشش را با مکیدن سریعتر نشان میدهد.
مجری: موافقید برسیم به ساختمان زبان؟ در مورد واژهسازی، در مورد ساختمان زبان. ما واژههای متعددی داریم که از زبانهای دیگر وارد زبان فارسی میشود و فارسیگردانی میشود؛ اینها چه اثراتی دارند و چقدر تغییر میکنند؟
دکتر رضوی: خود زبان مانند دستگاه است. مثل بازی فوتبال است و به بازی شطرنج میماند. بازی شطرنج عناصری دارد، یک سری مهره دارد که مهرهها مانند کلمات و جملات زبان هستند. قواعدی هم برای حرکت مهرهها دارد. زمین فوتبال هم همین طور است؛ یک سری بازیکن هستند، توپ هست و همۀ قواعدی که برنده و بازندۀ بازی را اعلام میکند. زبان این کار را انجام میدهد. در پاسخ به سؤال شما اگر آواها جنبه و رویۀ بیرونی زبان باشند، وقتی واژهای وارد زبان میشود، زبان روی آن تغییراتی ایجاد میکند. اولین تغییرات شاید تغییرات آوایی باشد.
مجری: من مثال بزنم؟ مثلاً «کرِم» که در فارسی به آن «کِرِم» میگوییم. اینجا چه اتفاقی افتاده است؟
دکتر رضوی: ما ساختمان هجایی و آوایی زبان فارسی را به آن تحمیل کردهایم. مثال دیگر میتواند «ترافیک» انگلیسی باشد، یا «لوستر» که ما آن را «لوستِر» میگوییم. به دلیل اینکه ما میشکنیم که بهصورت آواها و صداهای زبان ما درآید. یعنی ما نمیتوانیم در فارسی، دو آوای بیصدا را ابتدا بگوییم. واژهها را این طور تغییر میدهیم.
مجری: عموماً برای لغاتی که میآید این اتفاق میافتد یا برای لغاتی که در زبان فارسی وجود دارد؟ اثر کدام روی دیگری بیشتر یا کمتر است؟
دکتر رضوی: زبان قواعدش را تحمیل میکند. یعنی این طور نیست که ایستاده باشد و خیلی منفعل و پذیرا باشد. به هر حال یک کاری با این واژهها انجام میدهد که اینها را فارسی کند. مثال دیگر همین کلمۀ «SMS» که فرهنگستان برایش «پیام» و «پیامک» را گذاشته است؛ ما با همین هم فعل مرکب میسازیم. اساماس زدن، اساماس گرفتن، اساماس ارسال کردن، اساماس فرستادن. ممکن است مختصرش هم کنیم: اس زدن، اس گرفتن، حتی میتوانیم اشتقاقی بسازیم و بگوییم «اساماسی». این «ی»، وند فارسی است برای اشتقاق که به «اساماس» چسباندهایم و بهقول شما فارسیگردانی کردهایم و جزئی از واژگان خودمان کردهایم.
مجری: کلماتی مثل «کرم» و «ترافیک» معادلسازی ندارند؟ قاعدتاً باید همانها را بگوییم. درست است؟
دکتر رضوی: زبان فارسی میتواند در مقابل اینها یک کلمهای بگذارد. من عرضم این است که وقتی وارد زبان میشوند، نظام زبان با قدرت و خودبهخود با آن برخورد میکند و واژهها را کمی فارسیگردانی میکند. بعد میتوانیم یک برنامهریزی داشته باشیم که روی اینها کار واژگانی کنیم و برایشان واژه بسازیم.
مجری: در مورد واژهسازی کمی بیشتر صحبت کنیم. ما مثلاً پسوندهایی داریم که با دیگر کلمات، کلمات ترکیبی تشکیل میدهند. پسوندهایی مانند «مند» که با دیگر کلمات، کلمات دیگری میسازند. تکلیف این کلمات ترکیبی چیست؟
دکتر رضوی: در واژهسازی ما یک سری عناصر ترکیب داریم، یک سری عناصر اشتقاق. یک موقعهایی وند اضافه میکنیم و میتوانیم مثلاً وند «انه» را داشته باشیم و «شجاعانه» و «جرئتمندانه» را بسازیم. در مورد واژههای غربی در فرصتهای آینده بیشتر صحبت میکنیم.