واژهشناسی - ۱۰
زمان پخش: ۱۶ اسفند ۹۶
مهمان برنامه: دکتر علی شیوا
لینک دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت ogg نه دقیقه، سه مگابایت
لینک دانلود ویدئوی برنامه (۹ دقیقه، ۱۴ مگابایت)
بهمناسبت اینکه این برنامه نزدیک روز درختکاری بود، راجع به رنگ گلها و گیاهان صحبت شد و از اونجایی که من از گلها فقط رز رو میشناسم بهشخصه با بهت و حیرت برنامه رو نگاه میکردم و هر لحظه دری از درهای گیاهشناسی به رویم باز میشد. ضمن اینکه فقط با رنگها و گلها آشنا نمیشیم و دکتر شیوا لابهلای حرفهاشون کلی بیت خوشگل هم میارن. و تندیس بهترین رنگی که باهاش آشنا شدم هم میدم به سوسنی.
* * *
دکتر شیوا: ما در قلمرو واژهشناسی به رنگواژهها رسیدیم. آغاز رنگواژهها با ریشهشناسی رنگهایی مانند قرمز و آبی و مشکی بود و دامنۀ این بحث کشید به رنگواژههایی که برخاسته از نام جانوران هستند. طوسی که به طاووس مربوط بود و سبز کلهغازی و سیاه پرکلاغی و تاجخروسی. هفتۀ گذشته رنگواژههای فلزات و سنگهای قیمتی و گرانبها را بررسی کردیم. برای نمونه لاجوردی و فیروزهای و طلایی و یشمی و مسی و جیوهای و سربی و یاقوتی و مانند اینها. امروز بهمناسبت، میپردازیم به رنگواژههای درختان، گلها و گیاهان. چون روز گذشته، ۱۵ اسفندماه، روز درختکاری هم بوده، بهجاست که دربارۀ رنگواژههایی که از درختان برگرفته شدهاند، سخن بگوییم.
مجری: شروع کنیم. چه رنگ خوبی. صورتی است؟
دکتر شیوا: این رنگ، در حقیقت درختی که میبینید درخت ارغوان است. درخت بلندی با گلهای سرخ تقریباً گرد که هفتۀ گذشته هم بهمناسبت رنگ عقیقی، گفتیم که «ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد» و این گلبرگهای سرخش را در شعر حافظ به عقیق تشبیه کردهاند. در اینجا ما رنگ ارغوانی را میبینیم که رنگ سرخ با تهرنگ بنفش است. رنگ چشمنوازی است که برگرفته از درخت ارغوان و گلهای زیبای آن است.
مجری: برویم سراغ رنگ بعدی. گلبهی؟
دکتر شیوا: بله؛ میوۀ به که میوۀ شناختهای است. میوهای تقریباً گرد، زردرنگ، کرکدار، سفت و خوراکی. و جالب است که دانۀ این میوه هم که به بهدانه مشهور است جنبه و مصرف دارویی دارد. اما گلهای به، پیش از رسیدن و پدید آمدن میوه به این رنگ است و ما رنگ گلبهی را از همین جا گرفتهایم. در حقیقت اگر دقت کنیم شاید بشود گفت یک صورتی مایل به نارنجی رنگ گلبهی است. رنگِ گلِ به.
مجری: صورتی یواش است. از گلبهی برویم به رنگ بعدی.
دکتر شیوا: این گلِ درخت انار است و به گلنار شناخته میشود. گل درخت انار همچنان که میبینید به رنگ سرخ است و این سرخ هم یک مقداری مایل به نارنجی است. بنابراین رنگواژۀ گلناری برگرفته از گل انار و سرخ مایل به نارنجی است. سعدی در قصیدهای به این شکل یاد میکند که «تا نه تاریک بُود، سایۀ انبوه درخت، زیر هر برگ چراغی بنهند از گلنار». یعنی گلنار مانند چراغی است برای روشن ساختن سایۀ تاریک درخت انبوه انار. درخت دیگر، درخت بیدمشک است. نوعی از درخت بید که بیدمشک یا بیدِ مِشک شناخته میشود و گلهای معطری دارد که در فصل اسفند پدیدار میشوند. رنگ بیدمشکی هم منسوب به همین درخت است. سبز بسیار روشن میشود بیدمشکی.
مجری: سبز یواش. من همه را یواش میگویم. جالب است بدانید که درخت بیدمشک از اولین درختانی است که در اواخر اسفند و اوایل فروردین بهخصوص در شمال غرب ایران گل میدهد و سرسبز میشود. عرق بیدمشک هم که در جریانش هستید. یکی از عرقیجات بسیار درجۀ یک است و برای اعصاب و کمخونی و رماتیسم خیلی خوب است. حالا که اسمش آمد گفتم از خواصش هم بگویم استفاده کنید. هم از رنگش، هم از عرق بیدمشک هم از طبیعت زیبایی که بیدمشک خلق میکند.
دکتر شیوا: این را هم من به گفتار سودمند شما بیفزایم که مرغوبترین نوع عرق این گل، یعنی عرق بیدمشک برای شمال غرب است و نقلی که عطرمایه یا اسانس این گل را دارد در شمال غرب ایران و در شهر ارومیه بهدست میآید. رنگ بعدی را ببریم به سوی گلها. این گل، گل نیلوفر است. گل نیلوفر دو نوع دارد؛ یکی نیلوفر آبی که معمولاً در آبگیرهای مناطق معتدل در سطح آب میروید و دیگری گلی است که از خانوادۀ پیچک صحرایی است و حالت شیپوریشکل و رنگهای گوناگون دارد. در ادب فارسی معمولاً رنگ کبود یا لاجوردی گل نیلوفر مطرح بوده و گل نیلوفر را به همین نام میشناختند. ناصر خسرو شاعر نامدار سدۀ پنجم هجری قمری در قصیدهای بسیار پرآوازه وجود انسان را به یک درخت مانند کرده است و گفته است که اگر این درخت برخوردار از میوۀ دانش بشود، آدمی میتواند بر طبیعت تسلط پیدا کند و آسمان را زیر پای خودش دربیاورد و چیره بشود بر طبیعت. «درخت تو گر بار دانش بگیرد، به زیر آوری چرخ نیلوفری را». مراد از چرخ نیلوفری همان گنبد کبود یا آسمان لاجوردی است. دربارۀ لاجورد هم که هفتۀ پیش سخن گفتیم.
مجری: تصویر بعدی با توجه به زمانمان فکر میکنم تصویر آخرمان باشد.
دکتر شیوا: این رنگ سوسنی است و بنابراین گل سوسن. البته این یک نوع، با یک رنگ خاص است که گلبرگها و کاسبرگهایش به این شکل قرار میگیرد و ما در ادب فارسی هم نوعی از گل سوسن داریم که پنج گلبرگ و پنج کاسبرگ دارد و به سوسن دهزبان مشهور است. چون این گلبرگها و کاسبرگهایش شبیه به زبان هستند. از قضا حافظ هم در بیتی میگوید که «بهسان سوسن اگر دهزبان شود حافظ، چون غنچه پیش تواش مهر بر دهن باشد». یعنی حافظ حتی اگر ده زبان هم داشته باشد و در سخنوری یکهتازتر از این باشد، باز در وصف جمال تو عاجز و ناتوان است.