واژهشناسی - ۱۳
زمان پخش: ۵ اردیبهشت ۹۷
مهمان برنامه: دکتر علی شیوا
لینک دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت ogg، یازده دقیقه، چهار مگابایت
لینک دانلود ویدئوی برنامه از کانال تلگرام - ۱۷ مگابایت
دکتر شیوا: جلسۀ گذشته بحث تازهای گشودیم با نام طرحواژهها. طرحواژه، واژهای است که نه بر رنگ، بلکه بر طرح و نقش دلالت میکند. طرحواژهها را آغاز کردیم از خالخالی و راهراه و پلنگی و آلاپلنگی و گورخری. و خاطرنشان کردیم که واژۀ گورخر همان گور ایرانی است بهرنگ خاکی، نخودی یا قهوهای کمرنگ و گورِ اسب همان گور افریقایی است که راهراه است. امروز بحث طرحواژهها را با طرحواژهای آشنا و ساده دنبال میکنیم. «گلگلی»؛ که مجموعهای است از گلهای رنگارنگ یا گل و بتهها. اما بحث سر این است که در زبان فارسی یکی از فرایندهای واژهسازیمان تکرار است. یعنی با فرایند تکرار، واژهای به نام مکرر پدید میآید که یکی از مفاهیمی که میرساند، تراکم، انبوهی و پرشماری است. برای نمونه شما راهراه را که نگاه بکنید یعنی راههای بسیار دارد. خالخال همین طور. اما همین واژههای مکرر، مانند دستهدسته، تکهتکه که این مفهوم را میرسانند گاهی افزودهای در پایان دارند. نمونهاش گلگلی است. یعنی یک پسوند «ی» به این واژۀ مکرر افزوده میشود. ما واژۀ چینچینی هم داریم. یا واژههایی مانند غرغرو، پسوند پایانیاش «و» است؛ یعنی کسی که بسیار غر میزند. یا جیرجیرک که صدای این حشره تکرار میشود. اما این افزوده به جای پایان میتواند در میان هم قرار بگیرد. یعنی وقتی ما میگوییم رگبهرگ، روزبهروز، سرتاسر، حرفتوحرف، پیچدرپیچ، این افزوده در میان دو بخش مکرر واژه جای میگیرد و همان مفهوم را میرساند.
باز گردیم به همین طرحواژۀ «گلگلی» که افزودۀ پایانی دارد. اما در میانش هم میتوانیم افزودهای بگذاریم و واژۀ گلمگلی یا گلمنگلی را بسازیم. هر دو در زبان فارسی کاربرد دارد. این «مـ» احتمالاً صورت دیگری از «بـ» است. یعنی گلبگلی بوده که به این شکل درآمده. جالب اینجاست که در زبان فارسی خالمَخالی هم داریم که باز تکرار، مفید معنای بسیاری است.
و اما طرحواژۀ «چهارخانه» که دارای نقشهای مربع پشت سر هم هست. این خانهها هر کدام از این مربعهاست. چهار کمترین عددی است که وقتی در کنار خانه قرار میگیرد طرح چهارخانه را در ذهن فارسیزبانان تداعی میکند.
تصویر بعدی که نزدیک است به چهارخانه، «پیچازی» نامیده میشود. چون چهارخانهها باهم ناهماندازه هستند و درهمرفته. این طرح البته توأم با رنگ است. یعنی رنگ هم در طرح پیچازی تأثیرگذار است. خود واژۀ «پیچازی» جزء نخستینش «پیچ» نشاندهندۀ پیچدرپیچ بودن طرحهای این طرحواژه است.
تصویر بعدی (شطرنجی) هم در پیوند با چهارخانه است؛ منتها فرقش با چهارخانه این است که خانهها یکبهیک رنگی و سفید هستند. شطرنجی منسوب است به واژۀ «شطرنج». شطرنج در زبان فارسی در حقیقت واژهای معرب است؛ یعنی عربیشده. اصل واژه «چترنگ» بوده در فارسی میانه که زبان روزگار ساسانیان بوده و به عربی رفته و بهصورت شطرنج درآمده است. اما ریشۀ چترنگ بهاحتمال بسیار برمیگردد به هندی باستان که «چتر» در آن همریشه با «چهار» است و چترنگ در حقیقت یعنی چهار عضو. چهار رکن اصلی بازی شطرنج که از میدان جنگ الهام گرفته شده است. یعنی پیادهها، سوارهها، پیلسواران و سرانجام گردونه یا ارابهسواران که هر کدام نمادی در بازی شطرنج پیدا کردهاند.
در تصویر سمت راست گیاهی میبینیم که گلش با زمینۀ سفید یا بنفش است. گل باقلاست. تصویری که مشاهده میکنید گل باقلی یا گل باقلایی نامیده میشود. باقلا اصل واژهاش آرامی (یکی از زبانهای سامی) یا یونانی است. دانهای خوراکی است، قدری بزرگتر از لوبیاست که در نیام یا غلاف سبزرنگ قرار دارد. رنگ مرغی که اینجا میبینیم گلباقلایی است. یعنی نقشها و رنگهای سیاه و سفید در زمینۀ مشخص.
مجری: مردم گلباقلایی نمیگویند. گلباقالی اشکالی دارد؟
دکتر شیوا: نهخیر؛ هیچ اشکالی ندارد. درست است.
مجری: این طرحی که روی پوست این مرغ است گلباقالی است؟
دکتر شیوا: بله؛ البته دقت بفرمایید که اینجا طرح و رنگ باهم آمیخته میشوند. در پیچازی، رنگ تأثیر داشت، در شطرنجی رنگ. بنابراین ما میتوانیم واژهای را بهکار ببریم به نام رنگطرحواژهها. یعنی واژههایی که هم رنگ هم طرح در آن سهم دارند.
تصویر بعدی طرحواژۀ «مرمری» است که یک سنگ آهکی دگرگون شده است و اصلش سفید است. ریشۀ واژه به یونانی باز میگردد. در یونانی مرمر بهمعنای صخره بوده که بعداً معنای سنگ سپید یا همین مرمر امروزی را پیدا کرده و در ساخت بناها از آن استفاده میشده به جهت مرغوبیت و زیبایی که داشته. مثلاً بنای تاجمحل در جنوب دهلی نمای مرمری دارد. اما مرمری که امروز بهعنوان طرحواژه بهکار میرود در حقیقت «مرمریت» است. نوعی کمتر مرغوب از مرمر که رگههایی در سنگ دیده میشود. البته همیشه سفید نیست و ممکن است کرم، قهوهای، خردلی هم باشد.
طرحواژۀ بعدی پوستماری است. اینها پولکهای روی پوست مار است که طرحهایی روی آن قرار گرفته و خیلی هم تنوع دارد. طرحواژۀ پوستماری منسوب است به پولکها و طرح روی پوست مار.
مجری: این هم گلمرغی است.
دکتر شیوا: بله؛ این گلمرغ است. وقتی به قلمرو طرحواژههای سنتی نگارگری ایران قدم میگذاریم بحثی جداگانه و مستوفی میطلبد، اما اینجا اجمالاً یکی از طرحها که گلمرغی است نمایش داده شده است. مقصود از گل، گل سرخ و مرغ، مرغ سحر یا همان بلبل است و این در قلمداننگاری و تزئین طرح جلد قرآن مجید کاربرد داشته است.