زنگ فارسی

لینک بالا برای دوستانی هست که وبلاگ دارن و می‌خوان مطالب رو دنبال کنن.

واژه‌شناسی - ۲

چهارشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۷، ۰۶:۵۵ ق.ظ

زمان پخش: ۲۹ آذر ۹۶

مهمان برنامه: دکتر علی شیوا

لینک دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت ogg نوزده دقیقه، هفت مگابایت

لینک دانلود ویدئوی برنامه (۱۹ دقیقه، ۳۴ مگابایت)

لینک دانلود از کانال تلگرام



همکاری و همراهی مجری (خانم نصیری) و عملکردش خیلی خوب بود. فقط واژه‌های ثقیل زیاد استفاده می‌کنه. همکاران تصاویر ابتیاع کردند ینی چی آخه؟ بگو تصاویر آماده کردند. والا!. وقت برنامه هم کم نبود و فن بیان دکتر شیوا هم که عالی. ضمن اینکه برای اولین بار در حین تایپ این برنامه بود که با کلمۀ قاطبه و شتوی یا زمستانی آشنا شدم.

* * *

مجری: من می‌دانم که «یلدا» به‌معنی تولد و زایش است. درست است؟ برویم سراغ ادبیاتمان و جایگاه یلدا در ادبیات فارسی.

دکتر شیوا: بله؛ بسیار خوب. یلدا یک واژۀ سریانی است. زبان سریانی یک زبان کهن است که با زبان عربی هم‌خانواده است؛ اما جای خودش را به زبان عربی بیشتر سپرده است. واژۀ یلدا واژۀ سریانی است. در زبان فارسی واژه‌هایی مثل «شیپور»، «کشیش» و «مرجان» هم از زبان سریانی به زبان ما راه پیدا کرده‌اند.

مجری: قدمت زبان سریانی چقدر است؟ تا ببینیم یلدا چقدر قدمت دارد.

دکتر شیوا: یلدا جشنی ایرانی است و از سرزمین ما به امپراطوری روم رفته است و بعدها از طریق مسیحیان سریانی نامش به ایران برگشته است. واژۀ یلدا در زبان فارسی یک برابر دیگر هم دارد. شب چله. و این واژه بسیار مرسوم بوده است. بنابراین ما باید بازگردیم به گذشته و ببینیم که چگونه یلدا به‌معنای ولادت شده است. چون «ولادت» و «یلدا» و «میلاد» و «تولد» از یک ریشه هستند. 

مجری: پس از این به بعد به‌جای اینکه بگوییم تولدتان مبارک بگوییم «یلداتان مبارک».

دکتر شیوا: بله البته «تولد» از عربی است و «یلدا» از سریانی است. چون این دو زبان هم‌خانواده هستند، در نهایت این دو واژه را می‌شود از یک ریشۀ اصلی پنداشت. منتها یلدا تولد چیست؟

مجری: من یک بار در مورد این با آقای دکتر عارف صحبت کردم. مطالعه کرده بودم درباره‌اش. آقای دکتر عارف نکته‌های دیگری هم اضافه کردند به حرف من. حالا ببینیم نظر شما چیست. می‌گویند که کشاورزی و دامداری شغل اصلی ایرانیان بوده است. ایرانیان چون کشاورزی می‌کردند، و کشاورزان به‌تجربه دریافتند که آخر پاییز، شب‌ها کوتاه می‌شود و از فردایش روز بلند می‌شود. این به نفع کشاورزی بوده و این را تولد خورشید می‌دانستند. تولد دوبارۀ روز می‌دانستند و جشن می‌گرفتند.

دکتر شیوا: درست است. ولادت، ولادت خورشید است؛ یعنی زایش خورشید. و در ایران کهن خورشید جایگاه ویژه‌ای داشته است. چون واپسین روز پاییز شب بسیار طولانی و طولانی‌ترین شب سال است. در اینجا یعنی تیرگی و سیاهی فراگیر شده و این شب به‌ظاهر بدشگون و شوم است. جشنی که برپامی‌دارند، در حقیقت برای از میان بردن این بدشگونی است. به‌ویژه که در پایان این شب خورشید زاده می‌شود و مانند نوزادی می‌ماند که وقتی زاده شد نیرو می‌گیرد و پرتوان‌تر و درخشان‌تر و تابان‌تر می‌شود، از طول شب کاسته می‌شود و بر طول روز، مرتب افزوده می‌شود.

مجری: در فرهنگ‌های دیگر هم ما چنین جشن‌هایی را داریم؟ مثلاً کشورهای دیگر با نام‌های دیگر چنین جشن‌هایی را دارند؟ آن‌ها هم اعتقاد دارند که شب نماد تاریکی است و وقتی که شب‌ها می‌رود به سمت کوتاه‌تر شدن، جشن می‌گیرند که بگویند ما داریم این بدی را از خودمان با این جشن دور می‌کنیم؟ 

دکتر شیوا: درست است. اینکه فرمودید به جامعۀ کشاورزی هم وابسته است، برداشت محصولات سیفی پایان یافته و کاشت محصولات شتوی یا زمستانی مانند گندم هم پایان گرفته و فراغتی برای کشاورزان حاصل می‌شده‌است. در حقیقت این جشن فراغت از کشاورزی و آغاز دوران استراحت در جامعۀ کشاورزی سرزمین ما بوده است. بر خلاف نوروز که به شامش که سبزی‌پلو با ماهی است، معروف است، یلدا شام ویژه‌ای ندارد و با میوه‌ها و خشکبارش شناخته می‌شود. به‌ویژه دو میوۀ اصلی شب یلدا (هندوانه و انار) که بزم را می‌آراید. جالب این است که هندوانه‌های سنتی و بومی ما شکل گرد و کروی داشتند، و هم هندوانه و هم انار سرخ هستند. برخی پژوهشگران گمان کرده‌اند که این‌ها می‌توانند نمادی از خورشید و زایش و جشن زایش خورشید هم باشند. چون خورشید در ادب فارسی به سرخی شهره و آوازه داشته است. نکتۀ شگفت اینجاست که این باور به جایگاه خورشید به سرزمین‌های دیگر هم رفته است. همچنان که گفتم سربازان امپراطوری روم آن را به آنجا بردند و بعدها که آیین مسیحیت آمده و در روم جای‌گیر شده، مشابهت‌هایی بین این باور و آیین مسیحیت پیش آمده است. برای نمونه زایش و تولد مسیح و تولد مهر یکسان انگاشته شده است. یعنی در بیست‌ویکم دسامبر. اما بعدها که در کبیسه اشتباهی رخ داده است، محاسبۀ کبیسه باعث شده است که زایش مسیح به ۲۵ دسامبر برود و یلدا یا تولد خورشید در ۲۱ دسامبر باقی بماند. و امروز می‌بینیم که چهار روزی میان یلدا و تولد حضرت مسیح فاصله هست.

مجری: پس اجازه بدهید تبریک هم بگوییم تولد حضرت مسیح (ع) را به هم‌میهنان مسیحی‌مان که دارند این برنامه را تماشا می‌کنند. یک نکته من پرسیدم، ولی پاسخم را نگرفتم. و آن این بود که گفتید یلدا یک واژۀ سریانی است. من پرسیدم ببینیم زبان سریانی چقدر قدمت دارد که ببینیم یلدا چقدر قدمت دارد. بعد گفتید که این جشن ایرانی بوده و رفته و دوباره برگشته. پس قدمتش بیش از زبان سریانی است. درست است؟

دکتر شیوا: البته نمی‌شود گفت قدمتش بیش از زبان سریانی است. مربوط به روزگاران دیرین است.

مجری: یلدا چقدر قدمت دارد؟

دکتر شیوا: مثلاً در آثار الباقیۀ ابوریحان بیرونی، مربوط به سدۀ ۴ و ۵ به این اشاره شده است؛ اما نه با این نام. نکته اینجاست که چون یک جشن خانوادگی و خصوصی بوده، این جشن با این نام شناخته نمی‌شده‌است. اما ایرانیان از دیرباز به‌سبب داشتن جامعۀ کشاورزی از یک سو و بعد جایگاهی که برای خورشید به‌عنوان مظهر نورانیت قائل بودند، این جشن را برپامی‌داشتند و رسومش همچنان باقیست. مثل دور کرسی نشستن و دورهمی و شب‌نشینی خانوادگی و نقل گفتن و حکایت تعریف کردن و بعدها هم دیوان حافظ به مجموعۀ یلدا افزوده می‌شود و تفأل به دیوان حافظ زده می‌شود که ایرانیان همواره حافظ را آیینۀ آروزها و آیندۀ خودشان می‌دیدند و زبان حال خودشان را از غزل‌های دل‌انگیز حافظ می‌شنیدند. 

مجری: خیلی‌ها عادت دارند کنار سفره‌ای که برای یلدا می‌چینند حتماً قرآن و آب و آیینه‌ای هم می‌گذارند، بعضی‌ها شاهنامۀ فردوسی را در کنار این سفره قرار می‌دهند. یکی از رسوم شب یلدا که من خیلی دوست دارم و اصلاً عاشق این رسم زیبا هستم، این است که مثلاً امشب می‌خواهیم برویم خانۀ مادربزرگمان، خانۀ پدرزنمان، یا مادرزنمان، یا خانوادۀ شوهر و همسر؛ توفیری ندارد. هر کسی یکی از خوراکی‌های شب یلدا را دستش می‌گیرد و می‌آورد. یک نفر هندوانه می‌گیرد، یک نفر انار می‌گیرد، یک نفر آجیل می‌گیرد، شام با خانوادۀ میزبان است. و اگر در تمام رفت‌وآمدهایمان، در قاطبۀ دورهمی‌هایمان ما این رسم را پیاده‌سازی و همانندسازی و گرته‌برداری کنیم از این رسم زیبای شب یلدا، به خدا که رفت‌وآمدهایمان بیشتر می‌شود و بیشتر همدیگر را می‌بینیم، دورهمی‌هایمان هم حسابی می‌چسبد و این طور هم نیست که بگوییم که گرانی است و برای خانوادۀ میزبان سخت است. اگر هر کسی سعی کند در آن دورهمی یکی آجیل بگیرد، یکی شیرینی بگیرد، یکی میوه بگیرد، خیلی بیشتر خوش می‌گذرد و شادی‌هایمان را هم باهم تقسیم می‌کنیم. در خصوص جایگاه شب یلدا در ادبیاتمان دو کلام از شما بشنویم و خداحافظی کنیم.

دکتر شیوا: شب یلدا به‌سبب درازی و طولانی بودن و دیرپایی و درازآهنگی‌اش، شب هجران و فراق و جدایی به شب یلدا مانند می‌شده و همچنین زلف یار به‌سبب سیاهی به شب یلدا. برای نمونه سعدی شیرین‌سخن می‌گوید:

برآی ای صبح مشتاقان اگر نزدیک روز آمد که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم

یا اوحدالدین مراغه‌ای یا مراغی می‌گوید که:

شب هجرانت ای دلبر شب یلداست پنداری رخت نوروز و دیدار تو عید ماست پنداری

۹۷/۰۱/۱۵

نظرات  (۴)

ممنون / عالی بود
پاسخ:
خواهش می‌کنم :)
قشنگ بود،جالب هست که جنش طولانی ترین روز سال هم در کشورمان هست در نواحی از خراسان.
آیه ی دوم سوره ی قریش از کلمه ی شتا به معنای زمستان استفاده کرده است.شتوی هم کلمه ای است مانند علوی به گمانم.

ما کلمه ی یلدا را از تلویزیون یاد گرفتیم ، همیشه ما شب چله می گفتیم ، والبته هنوز هم می‌گوییم.




همکاری و همراهی مجری (خانم نصیری) و عملکردش خیلی بود.(به نظر یک کلمه جا افتاده است)

پاسخ:
چه جالب! تصور می‌کنم یزدیا هم زیاد از این جشنا دارن. در واقع جشن همه‌مونه، ولی اونا حفظش کردن و ما فراموش کردیم

اتفاقا یاد اون آیه افتادم، ولی هیچ وقت به املاش دقت نکرده بودم

ما هم چله می‌گیم. من حتی تا یه مدت فکر می‌کردم چله ترکیه. تا اینکه فهمیدم چله از چهل میاد و فارسیه

+ آره خوب رو جا انداختم. ممنون :)
بحث جالبی بود.
توی بحث اسطوره‌شناسی یه نظریه‌ای هست در مورد اسطوره و آیین. بحث سر اینه که انسان‌ها برای اینکه کنترل جهان رو به دست بگیرن رو آوردن به اجرای یک سری مراسمات و آیین‌ها. و اعتقاد داشتند با اجرای این آیین‌ها خدایان یا طبیعت رو وادار می‌کنن تا خواسته اون‌ها رو انجام بده. مثلاً وقتی قصد شکار کردن داشتن تصویر شکار رو بر روی غار یا پوست نقاشی می‌کردن و اعتقاد داشتن این کار باعث میشه که اون حیوان رو شکار کنن! حالا نکته اینجاست بعد اینکه یک مدتی کذشت به این نتیجه رسیدن که اجرای این آییین‌ها نتیجه‌ای در فرایند کار نداره ولی خب همچنان اجراش کردن. 
دارم فکر می‌کنم خیلی از رسم‌ورسوم‌های ماهم همچین چیزی بوده. مثلاً یلدا. شاید واقعاً اعتقاد داشتن با بزرگداشتن این روز و انجام برخی مراسم‌های خاص خورشید دوباره متولد میشه. و بعد از یک مدتی این مراسم‌ها رو به تقلید سال‌های قبل انجام دادن تا رسیده به ما.
پاسخ:
چه جالب!
من یه کتاب دارم به اسم از اسطوره تا تاریخ و راجع به این چیزا کلی مطلب داره. دوازده ساله که هی میخوام بخونمش هی جذبم نمی‌کنه :)) خلاصه که هیچ وقت نتونستم راجع به این موضوع اطلاعات کسب کنم
اگه علاقه داری به مطالعه تو این زمینه برا شروع کتاب اسطوره رابرت سیگال رو بخون. از این کتاب‌های مختصر و مفید نشر ماهیه. خیلی هم خوندنش می‌چسبه. به‌طور خلاصه نظریه‌های اسطوره‌شناسی رو در هر حوزه مورد بررسی قرار داده و معرفی کرده. خلاصه فصل‌هاش رو توی کانال گذاشته بودم. می‌تونی پیدا کنی.
پاسخ:
یه نگاهی بهشون می‌ندازم. من یه زمانی تاریخ دوست داشتم. ولی از وقتی فهمیدم یه اتفاقو با چند زاویه دید ثبت کردن و گاهی هم ثبت نکردن، علاقه‌م کم شد. این اسطوره‌ها هم دلیل جذب نشدنم بهشون واقعی نبودنشونه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">