واژهشناسی - ۸
زمان پخش: ۲ اسفند ۹۶
مهمان برنامه: دکتر علی شیوا
لینک دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت ogg پانزده دقیقه، پنج مگابایت
لینک دانلود ویدئوی برنامه (۱۵ دقیقه، ۱۹ مگابایت)
این برنامه و یکی دو برنامۀ بعدی راجع به رنگها و رنگواژهها و ریشۀ اونهاست. اعتراف میکنم نمیدونستم انقدر رنگ تو دنیا وجود داره و با همون سه چهار تا رنگ قرمز و آبی و زرد و سبز کارامو راه مینداختم. حتی شاید درک برنامه برای آقایون هم یه کم سخت باشه؛ چون شنیدم اونا هم دنیا رو با سه چهار تا رنگ تعریف و توصیف میکنن و زیاد وارد جزئیات نمیشن. خلاصه که تو این برنامه و برنامههای بعد با موشی و میشی و شتری و کلهغازی و تاجخروسی و پرکلاغی و سرخابی و دهها رنگ دیگه آشنا میشیم. بدون دیدن فیلم برنامه و با خوندن متن هم بحث قابل درکه، ولی اگه بخواین رنگها رو ببینید، فایل ویدئویی رو هم بارگیری (دانلود) کنید؛ چون دکتر با خودشون عکس هم آوردن و حین توضیح، عکسها رو هم نشون میدن. و بهنظر میرسه مجریمون فوتبالیه و هر جا بحث آبی و قرمزه بحثو میبره سمت استقلال و پرسپولیس.
* * *
مجری: امروز قرار است راجع به رنگها باهم صحبت کنیم. ببینیم که ریشۀ این رنگها از کجا میآید و اینکه چرا مثلاً به سیاه یا مشکی میگوییم مشکی. در خدمت جناب آقای دکتر علی شیوا هستم؛ نمایندۀ محترم فرهنگستان زبان و ادب فارسی که با زبان شیواشان میتوانند خیلی خوب به ما توضیح دهند که چرا رنگها به این نام شناخته شدهاند. میخواهیم از کدام رنگ شروع کنیم؟
دکتر شیوا: ما در قلمرو واژهشناسی که بحثهای پیشینمان بود، امروز به واژهشناسی رنگها میرسیم. میخواهیم ببینیم و بررسی کنیم که نامهای رنگها چه خاستگاهی دارند و از کجا پدید آمدهاند. نامهای رنگها را بگذاریم «رنگواژهها». رنگواژهها چه خاستگاهی دارند. بهمناسبت، از رنگ مشکی آغاز کنیم. رنگ مشکی که هممعنا و مترادف سیاه است، تلفظ دیگرش در گذشته مُشکی بوده است. یعنی مِشکی و مُشکی دو تلفظ متفاوت از این رنگ هستند. مُشکی یا مِشکی منسوب است به مُشک. مُشک چیست؟ مشک مادۀ معطر با عطر نافذ و پایایی است که از نافۀ نوع خاص و کمیابی از آهو به نام آهوی ختن بهدست میآید. این آهوی ختن که اگر تصویرش در نمایشگر پدیدار شود، نوع خاصی از آهوست که سرش شبیه کانگورو است و دندانهای دراکولامانند دارد. این آهو که در خطر انقراض یا نابودی هم هست، در قدیم آهوی ختن نامیده میشدهاست. زیستگاه این آهو را میتوانیم قرقیزستان، ایالت سینکیانگ چین، تبت چین و مغولستان بدانیم. زیستگاه این آهو امروز در تبت هم گویا هست. اما شاید بهخاطر شکار بیرویه در خطر نابودی قرار گرفته است. این نوع خاص آهو، آهوی نر ختنی در زیر پوست شکمش کیسهای دارد که «نافه» نامیده میشود که در تصویر بعدی نمایان است. در درون نافه مشک وجود دارد. مشک مادۀ روغنی است که از سوراخی از نافه میتراود. وقتی که تازه است، به رنگ قهوهای و بهشکل روغنی است. اما در معرض هوا بسته میشود و به این دو شکلی که سمت چپ قرار دارد آشکار میشود. پس مشک به رنگ قهوهای بسیار تیره و تقریباً همان مُشکی، مِشکی یا سیاه است. پس رنگ مِشکی یا مُشکی برگرفته از مشک است.
مجری: مِشکی یا همان مُشکی قدمت بیشتری دارد یا سیاه؟ و به کدام در زبان و ادبیات ما بیشتر پرداخته شده است؟
دکتر شیوا: بهگمانم به هر دو به یک اندازه پرداخته شده است. منتها مشک بهسبب اینکه مادۀ معطری است و منسوب به مشک، مُشکی و مُشکین جنبۀ هنری و خیالانگیز پیدا میکند، در ادب فارسی بازتاب بسیار داشته است. چون مشک را بهعنوان مادۀ معطر هم بهتنهایی بهکار میبردند و هم آن را با عنبر و کافور مخلوط میکردند و عطر مرکب غالیه را درست میکردند. زلف را به مشک آغشته میکردند و این طور معطر میشدهاست. ما در ادب فارسی تعبیرهایی مانند زلف مشکین، جعد مشکین یا طرۀ مشکسا داریم که همه برگرفته از همین است. یعنی هم موی مشکی و هم موی معطر و خوشبو.
مجری: رنگ بعدیمان سرخابی است. درست است؟
دکتر شیوا: سرخابی، رنگی است که بهظاهر بهنظر میآید که از ترکیب سرخ و آبی پدید آمده است و بنابراین باید بنفش یا ارغوانی باشد. اما چنانکه در این رنگ میبینید، سرخابی منسوب به سرخاب است. سرخاب و سفیداب دو تا از مادههای آرایشی در قدیم بوده است. بنابراین سرخاب رنگ سرخ کمرنگی داشته است. سرخابی منسوب به همین مادۀ آرایشی است که یکی از هفت قلم آرایشی قدیم بوده است. قبل از اینکه به رنگ طاووس برسیم، یک نکته را من یادآور شوم که سرخابی برای ما یادآور دو رنگ محبوب هواداران تیمهای پایتخت هم هست. بر پایۀ آرایش الفبایی اگر پیش برویم، «آبی» در آغاز قرار میگیرد. آبی در بدو امر منسوب به آب بهنظر میرسد. همچنان که ما میگوییم قهوهای و سرمهای، «آبی» را گمان میکنیم که منسوب به آب و به رنگ آب است. اما اگر از لحاظ واژهشناسی دقیق شویم در این واژه، پی میبریم که آب در آبی بهمعنای درخشش، تلألؤ و جلاست. و آبی، معنای اصلی و کهنش درخشان و متلألی و باجَلا بوده است. جالب این است که در عربی هم برابر و معادل آبی، ازرق است. ازرق از ریشۀ زرق است. همان که ما در فارسی میگوییم زرق و برق. بنابراین ازرق عربی هم یعنی درخشان. و باز جالبتر اینکه زرد هم از همین ریشۀ زرق است که در اصل فارسی است گرفته شده است. و رنگ زرد هم یعنی رنگ درخشان. هر چند که زرد درخشان را امروز معمولاً ما طلایی میگوییم. زرد براق را طلایی مینامیم.
مجری: یعنی زرد و آبی تقریباً هممعنا هستند؟
دکتر شیوا: بله؛ ریشهشان هممعناست. اما کاربرد متفاوت شده است و الان به دور رنگ متفاوت اطلاق میشوند. برسیم به رنگ قرمز. قرمز رنگی است که برگرفته از نام کِرم است. اما اصل واژه ظاهراً هندی باستان یا سانسکریت است. «کرمیجا» که نوعی شپشک گیاهی بوده و هست که روی میوهها قرار میگیرد و این را از روی میوه یا شاخه و تنۀ درخت بلوط جمع میکردند و با جوشاندن، این کرمها را میکشتند و خشک میکردند و از این کرم رنگ طبیعی قرمز بهدست میآمد.
مجری: اسم این کرم چه بوده؟
دکتر شیوا: نوعی شپشک است که در فارسی به آن قرمزدانه یا حشرۀ لاکزا میگویند. میدانید که لاک هم در فارسی بهمعنای قرمز است. در فرشبافی فرش لاکی، قرمز پررنگی است که بهصورت طبیعی این طور بهدست میآمدهاست. این هم از رنگ قرمز. پس رنگ قرمز در ریشه و بنیاد با کرم نسبت دارد. اما بپردازیم به تصویر طاووس. رنگ طوسی، کوتاه شده و تغییر یافتۀ طاووسی است. چنانکه در تصویر هم نمایان است، بهویژه طاووس ماده رنگ طوسی دارد. و به احتمال بسیار زیاد این واژه از همین گرفته شده است. در رسم خط فارسی هم با «ط» دستهدار نوشته میشود. بهخاطر اینکه طاووس را که اصل هندی دارد، ما با این رسمالخط مینویسیم. نمونههایی مثل قرمز و طوسی که برگرفته از کرم و طاووس است، نشان میدهد که ایرانیان برای نامگذاری رنگها گاهی از جانوران بهره میگرفتند. نمونۀ بعدی را اگر ببینیم، خروس است. ما رنگی داریم به نام تاجخروسی که نوعی قرمز روشن است و منسوب است به تاج خروس. البته گیاهی هم به نام تاج خروس داریم که آن، هم رنگش هم شکلش شباهت میبرد به تاج خروس.
مجری: برویم سراغ بعدی. کلاغ است؟
دکتر شیوا: رنگ سیاه پرکلاغی منسوب به پر کلاغ است. و پر کلاغ یعنی سیاهی که در آن رگههایی از سبز دیده شود یا درخشش سبز پیدا کند سیاه پرکلاغی نامیده میشود.
مجری: رنگ بعدی چه سبزی است؟
دکتر شیوا: سبز کلهغازی.
مجری: نمیدانم شما با من موافقید یا نه، آقایان اصولاً خیلی وارد جزئیات رنگها نمیشوند. مثلاً چند تا سبز را کنار هم بگذاریم معمولاً همه را میگویند سبز است. یا مثلاً چند تا قرمز را کنار هم بگذاریم همه را میگویند قرمز است. اما خانمها میتوانند طیفها را تشخیص بدهند و با جزئیات بیشتری نگاه کنند. میگویند از دقت خانمهاست و این طبیعی است و از تفاوتهای بین خانمها و آقایان است در روانشناسی. برای همین پرسیدم. پس این میشود سبز کلهغازی.
دکتر شیوا: بله؛ سبز کلهغازی نوعی سبز است که رنگبهرنگ میشود و گاهی درخشش آبی هم دارد. پیرو گفتار شما باید گفت که به احتمال بسیار بنابراین بسیاری از نامواژههای رنگها را خانمها گذاشتهاند. یعنی بانوان با دقت و باریکبینی که در طیفهای رنگی دارند، احتمالاً اینها را بهتر تشخیص بدهند.
مجری: یک کتاب روانشناسی هست که تفاوت بین خانمها و آقایان را نوشته و خیلی هم دقیق، با جزئیات به آن پرداخته است. یک جایی اشاره میشود که خانمها در تشخیص رنگها خیلی بهتر از آقایان معمولاً عمل میکنند. نه که آقایان نتوانند. ممکن است یک آقایی داشته باشیم، مثل آقای نورپرداز، مثل آقای طراح دکور که بهراحتی میتوانند رنگها را تشخیص بدهند. اما اصولاً خانمها در این زمینه با دقت بیشتری پیش میروند. خیلی خوب بود آقای دکتر شیوا. بحثمان ادامه دارد؟
دکتر شیوا: فقط سه نمونۀ دیگر را بهصورت کوتاه میگویم که باز برگرفته از نام جانوران است. یکی «موشی» است که یعنی خاکستری تیره. دیگری «میشی» است که قهوهای روشن است. میش بهمعنای گوسفند، که در چشم میشی باز رگههایی از سبز دیده میشود و سرانجام «شتری» که قهوهای روشن مایل به زرد بهشمار میآید. جالب این است که برخی از نامهای جانوران برگرفته از رنگ هم هستند. از شما بپرسم، کبوتر به گمان شما برگرفته از چه رنگی است؟
مجری: کبوتر؟ سخت شد.
دکتر شیوا: کبود. جزء «تر» به کبود افزوده شده و کبوتر یعنی آنکه به رنگ کبود است.
این مشکل شناسایی رنک ها هم چیز عحیب غریبی که ما آقویون داریم!
یعنی کلاا امروز به حواب یه سوالم رسیدم، اونم رنک ارغوانی چیه؟
دمت کرم!
و ان شا الله بتونم رنگ ها رو بشناسم تا دربارشون سوتی ندهم!
و رنک مشکی، هم داستانش جالب بود، هم عطرنابی که از نافه آهو میگیرن هم حالب بود:)