واژهشناسی - ۹
زمان پخش: ۹ اسفند ۹۶
مهمان برنامه: دکتر علی شیوا
لینک دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت ogg شانزده دقیقه، پنج مگابایت
لینک دانلود ویدئوی برنامه (۱۶ دقیقه، ۱۹ مگابایت)
این بحث، ادامۀ بحث قبله و رنگهای دیگهای مثل فیروزهای و کهربایی و یاقوتی و یشمی و طلایی و... بررسی میشه. نکتۀ خوب و خوشایند این قسمت اونجا بود که دکتر شیوا اشتباه لفظی برنامۀ قبلشون که یه بار به سیاه پرکلاغی گفتن سبز پرکلاغی رو تصحیح کردن. البته من موقع تایپ برنامۀ قبل، همون سیاه پرکلاغی رو نوشتم. چون فقط یه بار به جای سیاه گفتن سبز و واضح بود که سهواً کلمۀ سبز رو بهکار بردن؛ ولی این دقت و اهمیتشون به محتوای برنامهها و پیگیری و تصحیح اشتباهات قبل برام جالب بود. حسِ اعتمادِ بیشتری نسبت به مطالب و سندیت داشتنشون به آدم دست میده. مشارکت و همکاری مجری هم توی بحثها خوبه؛ ولی اونجاهایی هم که میزنه به جاده خاکی و میگه من برخلاف بقیۀ خانوما طلا دوست ندارم یا چقدر تو امتحانات از جیوه سؤال میدادن و چرا فرهنگستان به جای مهندس برق، مهندس کهربایی رو تصویب نمیکنه، چقدر این رنگو دوست دارم و چقدر ظروف مسی مد شده رو دوست نداشتم. اینا رو معمولاً تایپ نمیکنم و نمیدونم چه تأثیری روی شنونده میذارن این نکات حاشیهای و خوبن و خستگی شنونده رو کم میکنن یا نه، ولی تمرکز و رشتۀ افکار من بهشخصه به هم میریزه وقتی بحث منحرف میشه یا سؤال بیربط یا کمربط پرسیده میشه و اگه خودم سخنران باشم ممکنه دیگه نتونم بحث رو ادامه بدم.
* * *
دکتر شیوا: هفتۀ گذشته در پهنۀ واژهشناسی به قلمرو رنگواژهها قدم گذاشتیم و دیدیم که پارۀ رنگها چه خاستگاهی دارند و از چه ریشهای پدید آمدهاند. برای نمونه گفتیم که مِشکی یا همان مُشکی به رنگ مُشک است، قرمز با واژۀ کرم ارتباط دارد، اما آبی به احتمال بسیار به رنگ آب نیست؛ بلکه آب در آنجا معنای درخشش و جلا دارد و آبی معنای درخشان را دارد. سپس رسیدیم به رنگهایی که نامشان برگرفته از نام جانوران است. برای نمونه سبز کلهغازی و سیاه پرکلاغی، تاجخروسی و طوسی هم گفتیم که کوتاهشدۀ طاووسی است. و باز دیدیم که از آن سو نام کبوتر از رنگ کبود گرفته شده است. امروز میخواهیم در قلمرو رنگواژهها بپردازیم به رنگهایی که نامشان برگرفته از سنگها و فلزات است.
مجری: امیدوارم کهربایی که من خیلی دوستش دارم در رنگهای امروز باشد. حالا از کدام یک از رنگها میخواهیم شروع کنیم؟
دکتر شیوا: میخواهیم از رنگ فیروزهای آغاز کنیم. رنگ بسیار دلخواه و دوستداشتنی فیروزهای که نوعی آبی درخشان است. رنگ فیروزهای خود واژهاش معرب یا عربیشدۀ پیروزه است و همین ممکن است این گمان را پیش بیاورد که با پیروز بهمعنای ظفرمند و غالب نسبتی دارد. اما چنین نیست. ریشهاش با «روز» از یک خاستگاه است. یعنی پیروزه بهمعنای سنگ درخشان و تابناک است. نوع عالیاش هم همین شکل است، اما رنگهای دیگری هم دارد. برای نمونه آبی مایل به سبز یا سبز مایل به زرد هم در فیروزه دیده میشود. اما نوع بسیار مرغوب و ناب و خالصش آبی درخشان با رگههای سفید و قهوهای است. رنگ فیروزهای هم منسوب به همین سنگ است. البته معدن اصلی و خاستگاه کهن فیروزه در شهر نیشابور است.
مجری: چقدر هم در طرحهای ایرانی-اسلیمی ما از رنگ فیروزهای استفاده شده است و کلاً رنگ فیروزهای ما را میبرد به حال و هوای مساجدمان. در طرحهایی که در مساجد و معماری مساجد استفاده میشود، خیلی از رنگ فیروزهای استفاده میشود. و اینکه پس شما گفتید نگوییم سبز فیروزهای، بگوییم آبی فیروزهای. چون خیلیها از سبز فیروزهای در کلامشان استفاده میکنند.
دکتر شیوا: بله؛ آبی فیروزهای نزدیکتر است. ولی همچنان که میبینید آبی مایل به سبز هم در برخی از این فیروزهها دیده میشود.
مجری: سنگ بعدی چه سنگی است؟
دکتر شیوا: یاقوتی رنگواژۀ بعدی است. خود واژۀ یاقوت عربیشدۀ «یاکند» فارسی است که ما به همان صورت یاقوت در زبان فارسی بهکار میبریم. سنگ بسیار گرانبهایی است که در جواهرسازی کاربرد دارد و به رنگهای سرخ، زرد و کبود در طبیعت یافت میشود. اما آنچه در مورد یاقوت از همه پرآوازهتر است همین رنگ است؛ یعنی سرخ درخشان. و رنگ یاقوتی از اینجا گرفته شده است. یاقوت سرخ درخشان را در ادب فارسی با نام یاقوت سرخ، یاقوت احمر، یاقوت آتشی یا یاقوت رمّانی میشناسند. رمّان واژهای عربی بهمعنای انار است. چون یاقوت به رنگ دانههای انار درخشش دارد، یاقوت رمّانی هم نامیده شده است.
مجری: بحث یاقوت تمام شد؟
دکتر شیوا: بله؛ رنگ بعدی نوعی رنگ سبز است. سبز یشمی. یشم یکی از سنگهای گرانبهاست که طیف گوناگونی از رنگها را دربرمیگیرد؛ اما آنچه از همه بیشتر شهرت دارد سبز تیره است. سبز تیره بهمعنای سبز یشمی در زبان فارسی بهکار میرود. رنگ بعدی، رنگ طلایی است که برگرفته از طلاست. البته طلا واژهایست اصلاً عربی. طِلا گفته میشود و بهصورت طِلی هم در فارسی بهکار میرفتهاست. طلی در «زرِ طلی» بهمعنای زر خالص است که برای پوشاندن پارهای از فلزات استفاده میشدهاست و بعداً معنای طلای امروزی را گرفته است. رنگ طلایی زرد درخشان است. البته ما در ترکیبهایی مانند طلای سبز هم با این رنگ مواجه هستیم. مقصود از طلای سبز، جنگل است. یا طلای سیاه داریم که نفت است و اخیراً طلای کثیف هم بهکار میرود.
مجری: برای زبالههایی که قرار است بازیافت شوند.
دکتر شیوا: رنگ بعدی کهربایی است. کهربا همچنان که میبینید رنگ زرد مات دارد و صمغ سختشده و فسیل یا سنگوارهشدۀ درخت است که به این صورت در طبیعت یافت میشود و در جواهرسازی کاربرد دارد. پیشتر گفتیم که کهربا با وجود الکتریسیتۀ ساکن میتواند کاه را جذب کند و از این رو آن را کهربا نامیدهاند. و گفتیم که عربها به جای برق واژۀ فارسی کهربا را بهکار میآورند و «مهندس کهربایی» برابر «مهندس برق» ماست در زبان عربی.
مجری: این یکی خیلی حیف است. کهربا به این خوشگلی داریم، کاش خودمان هم بگوییم کهربا. بگوییم مهندس کهربا. یا مثلاً کهربا رفت. قشنگتر از برق نیست؟ تا به حال در فرهنگستان بحث نشده این واژۀ کهربا را جایگزین واژۀ عربی برق کنیم؟
دکتر شیوا: دربارۀ جایگزینی واژههای عربی فرهنگستان بحثهای گوناگونی وجود دارد. واژههای عربی دیرینگی بسیاری در زبان ما دارند. شاید بشود گفت پارهای از واژههای عربی قدمتی بیش از هزارساله دارند و بسیاری از آنها در روند فارسیشدگی قرار گرفتهاند. یعنی مانند واژۀ فارسی در زبان ما کاربرد پیدا کردهاند. و کمابیش، بیش از صد سال است که هیچ واژهای از زبان عربی به فارسی راه نیافته است.
مجری: برویم سراغ سنگ بعدی.
دکتر شیوا: این سنگ زیبا عقیق است. رنگ عقیقی برگرفته از همین سنگ است. یعنی سنگی کدر است که طیف رنگیاش از زرد و صورتی تا جگری را دربرمیگیرد. یعنی قرمز تیرۀ مایل به سیاهی. و جواهر زیبایی است که انواع بیرنگش بسیار گرانبهاست. مولانا هم در غزلی میگوید «برسان سلام و خدمت، تو عقیق بیبها را». مقصود از بیبها یعنی چندان گرانبهاست که نمیشود بر آن بها و قیمتی نهاد. حافظ در یک غزلی که در وصف بهار سروده شده، آغازش هم این است که
نفس باد صبا مشکفشان خواهد شد عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد
ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد
ارغوان درختی است با گلهای گرد، به رنگ سرخ با تهرنگ بنفش. اما حافظ میگوید ارغوان گلبرگهای خودش را در فصل بهار که فصل آشتی و مهرورزی است، تقدیم میکند به سمن (یاس). و نرگس هم با مهرورزی به شقایق نگاه میکند.
مجری: برویم سراغ بعدی. مسی. چقدر ظروفش جدیداً کاربرد زیادی پیدا کرده و چقدر بهلحاظ سلامتی دارد توصیه میشود که از ظروف مسی استفاده کنیم و اینکه شما تصویر ظرف مسی را انتخاب کردید، جا داشت که از آن صحبت شود.
دکتر شیوا: اینجا رنگ مسی است که میشود زرد مایل به سرخ یا نارنجی براق گفت. و همچنان که گفتید کاربرد بسیاری در ساخت ظروف قدیمی داشته و امروزه هم دارد جای خودش را بازیابی میکند. رنگ بعدی، لاجوردی است. رنگ بسیار چشمنوازی است. لاجِورد یا لاجورد که در فارسی با «ژ» هم تلفظ میشده بهصورت «لاژورد» که نوعی کانی آبیرنگ است و اتفاقاً در معادن مس هم یافت میشود و کم و بیش با رنگ کبود و نیلی مترادف و هممعناست. نیلی هم بعدها به آن خواهیم رسید که برگرفته از گیاه نیل است. یعنی نوعی آبی سیر؛ و کبود هم که نوعی آبی تیرۀ مایل به خاکستری است و لاجوردی با این دو رنگ هممعناست. رنگ بعدی رنگ فلز مایع (جیوه) است. این رنگ، رنگ نقرهای است با جلای بسیار و براق است. البته سمت چپی در حقیقت رنگی است نزدیک به جیوهای که به آن رنگ سربی میگوییم. بهخاطر اینکه همان جلای نقرهای را دارد، اما مات و کدر است.
مجری: الان هم سربی را گفتیم هم جیوهای را؟
دکتر شیوا: بله؛ سمت راست، رنگ جیوهای است بهسبب جلای نقرهای درخشانی که دارد و سمت چپ، همان نقرهای است منتها جلای مات یا کدر دارد. رنگ مربوط به سنگها و فلزات به پایان رسید. اما اگر بینندگان گرامی مایل باشند، ما از هفتۀ آینده به رنگهایی میپردازیم که برگرفته از نام گیاهان، گلها و میوههاست؛ نمونهاش نیلی و اناری و واژههایی از این دست. و بعد به واژهشناسی جانوران؛ برای نمونه قناری، بلبل، باز، عقاب و امثال اینها.
رنگ کهربایی رنگ قشنگیه به نظرم و اناری و جگری عشق من اند:)