واژهگزینی - ۲
زمان پخش: ۳۰ دی ۹۶
مهمان برنامه: دکتر علی مهرامی
لینک دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت ogg نه دقیقه، سه مگابایت
لینک دانلود ویدئوی برنامه (۹ دقیقه، ۱۷ مگابایت)
آقای مهرامی یه تعداد مثال از کلمات سخت و پیچیدۀ عربی که با مشقت فراوان تایپشون کردم و املای یه سریشونو بلد نبودم زدن که صد سال پیش بهکار میرفتن و الان معادل فارسیشون رایج شده و از ملت خواستن به معادلهای فارسی فرصت بدن که جا بیفتن و رایج بشن. کلماتی مثلِ حقالشرب، بلدیه، دارالرضاعه، اطفائیه، مأمور تنظیف، عدلیه، مدعیالعموم، عمارت عدلیه که الان معادل فارسیشونو بهکار میبریم. اون وقت مجری میگه یه وقتهایی خوشگل نیست استفاده کنیم از اینا؟ خدایی اینا کجاشون خوشگله؟ آخه اینم سؤاله میپرسه؟ بعدشم باورتون میشه صد سال پیش به دانشجویان دانشکدۀ پزشکی دانشگاه تهران میگفتن طلاب طب فاکولتۀ اونیورسیتۀ تهران؟!
* * *
مجری: چه خبر از واژههای سالهای خیلی دور؟
دکتر مهرامی: ما معمولاً وقتی صحبت از واژه میکنیم، در وهلۀ ساختش مخالفتی هست، انس و الفتی با واژۀ قبلی دارند و واژۀ جدید را معمولاً زیاد برنمیتابند. اما الان فرصتی هست تا بخشی از واژههایی را که در گذشته بودهاند، باهم مرور کنیم ببینیم خوب بودند یا بد بودند. الان فرصت مناسبی برای قضاوت و داوری است. اما قبل از آن من میخواهم خیلی کوتاه، مفید و مختصر در مورد فرهنگستانها صحبت کنم. همۀ عزیزان حتماً میدانند، اما تکرارش ضرری ندارد. ما تا به حال سه تا فرهنگستان داشتیم. فرهنگستان اول بین سالهای ۱۳۱۴ و شهریور ۱۳۲۰ که جنگ جهانی بود و تعطیل شد. فرهنگستان دوم از ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۷ که روزهای انقلاب بود و کارش در این مرحله تمام شد. و فرهنگستان سوم که فرهنگستان حال حاضر باشد، قدمتی حدود ۲۵ سال دارد. من از سالهای ۱۳۱۴ تا ۱۳۱۹ واژههایی را انتخاب کردهام. در همان زمان حتی بزرگان ادب و زبانشناسی با بعضی از این واژههایی که الان خدمتتان خواهم خواند مخالف بودند. میگفتند چه کسی این را بهکار میبرد؟ کدام آدم عاقلی به جای واژۀ فرنگی این واژۀ فارسی را بهکار میبرد؟ اما الان بعد از مروری که خواهیم داشت شما بهعنوان یک داور خواهید دید آیا خوب ساخته شدهاند یا نه؟ لازم بود یا ما باید در برابر واژههای فرنگی تسلیم میشدیم؟
مجری: شاید این طور بشود از فرمایشات شما برداشت کرد که اگر فرهنگستان پیشنهادی برای جایگزینی واژۀ جدید دارد الان نباید خیلی مقاومت کنیم؛ چراکه ممکن است در آینده فرزندان ما افتخار کنند به اینکه ما هماهنگ بودیم، همکاری کردیم و یک واژهای را جایگزین واژهای کردیم که شاید خیلی به اصالت زبان ما نخورد.
دکتر مهرامی: و یک مطلب دیگر اینکه زبان اگر زایا نباشد و در درون خودش تولید نکند، بهمرور از بین میرود و آن پویایی خودش را از دست میدهد. خب توضیحاتم بهاندازۀ کافی زیاد بود. من ابتدا واژههای فارسی را که در برابر واژههای عربی موجود بهکار رفتهاند میگویم. آن سالها مد بود میگفتند: حقالشرب، شد آببها. حقالزحمه، شد دستمزد؛ حقالعمل، کارمزد؛ بلدیه، شهرداری؛ دارالرضاعه، شیرخوارگاه؛ اطفائیه، آتشنشانی، مأمور اطفائیه، آتشنشان؛ مأمور تنظیف، رفتگر؛ سیاح، جهانگرد؛ سیاحت، جهانگردی؛ مجعول، ساختگی. این از این. اما برای اینکه زبان زایا شود، ما عنصرهایی از زبان را بهکار میگیریم، به آنها بال و پر میدهیم و با افزودن پسوند و پیشوند واژههای جدید میسازیم. در فارسی میانه یا همان فارسی پیش از اسلام ما کلمۀ «داتَ» را داشتیم که بهمرور، امروز شده: «داد»، عدل، قانون. در آن زمان بین سالهای ۱۳۱۴ و ۱۳۱۹ ببینید چه چیزهایی با آن ساختهاند: قبلاً میگفتند محکمه، شد دادگاه؛ عدلیه، دادگستری؛ مدعیالعموم، دادستان؛ وکیل عمومی، دادیار؛ عمارت عدلیه، کاخ دادگستری. چند نمونۀ دیگر برای وزارتخانههای آن زمان: وزارت طرق میگفتند، امروز وزارت راه را بهکار میبریم؛ خیلی هم راحت و همهفهم است. وزارت مالیه، وزارت دارایی؛ وزارت عدلیه، وزارت دادگستری؛ وزارت صناعت، وزارت پیشه و هنر؛ وزارت تجارت، وزارت بازرگانی؛ وزارت معارف، وزارت فرهنگ؛ وزارت داخله؛ وزارت کشور.
مجری: یعنی ما نباید از هیچ کدام از اینها استفاده کنیم و اگر استفاده میکنیم یعنی برگشتهایم به دورههای خیلی قبل؟
دکتر مهرامی: بله؛ هشتاد سال پیش.
مجری: یک وقتهایی خوشگل نیست استفاده کنیم؟
دکتر مهرامی: یک وقتهایی خوشگل است؛ اما باز هم عرض میکنم وقتی زبان فارسی آن ابزار لازم را دارد میتوانیم بهکار ببریم. چیزی که اهل زبان وقتی میفهمند، با آن راحت هستند. اما چیزی را نفهمند، نمیدانند ساختش چگونه است، فاعل است، فعل است، مصدر است، اسم مصدر است. بگذارید چند مثال خدمتتان بزنم. مثلاً همان زمان مد بود به airplane انگلیسی، طیاره میگفتند. اما الان میگوییم هواپیما. ببینید چقدر قشنگ است؟ airplane انگلیسی را نگرفتیم، طیارۀ عربی را نگرفتیم و گفتیم هواپیما؛ وسیلهای که در هوا میپیماید. پاسپورت؛ آن زمانها تذکره رایج بود. الان میگوییم گذرنامه؛ نامهای و مدرکی برای گذشتن از مرزی به مرز دیگر. action، عربیاش عمل بود، الان میگوییم کنش. reaction، عکسالعمل، واکنش. retard، عربیاش تأخیر بود، به فارسی گفتیم دیرکرد. stationery، هنوز هم عدهای معادل عربی را بهکار میبرند: لوازمالتحریر. اما در بین سالهای ۱۳۱۴ و ۱۳۱۹ قرار شد بگویند نوشتافزار؛ افزاری برای نوشتن، از مدادپاکن و مداد بگیرید تا دفتر. medicine طب و طبابت میگفتند، قرار شد بگوییم پزشکی. آن زمانها مثلاً میگفتند طلاب طب فاکولتۀ اونیورسیتۀ تهران. طلاب شد دانشجویان، طب شد پزشکی، فاکولته (faculty) شد دانشکده، اونیورسیته (university) شد دانشگاه. پس دانشجویان دانشکدۀ پزشکی دانشگاه تهران. ببینید چقدر راحت و همهفهم است؟ یا printing house را آن زمان مطبعه میگفتند؛ از طبع و چاپ است. اما الان میگوییم چاپخانه. خیلی هم قشنگ است. تزِ فرانسوی، عربیاش رساله، به فارسی میشود پایاننامه؛ چیزی که با آن پایانِ دورهای را اعلام کنند. botany، معرفتالنبات، گفتیم گیاهشناسی. geology معرفتالعرض، زمینشناسی. submarine؛ sub در زبان انگلیسی بهمعنی زیر است و marine یعنی دریایی. آن روزها میگفتند تحتالبحری، اما الان میگوییم زیردریایی. هر بچهای که معنی زیر و دریا را بداند، معنی زیردریایی را از آن استنباط میکند. inspector؛ مفتش. در فیلمها و سریالهایی که مربوط به آن سالهاست، مثل هزاردستان، هنوز ما کلمۀ مفتش را میشنویم. قرار شد به آن بگوییم بازرس. refraction؛ عربیاش انکسار، بعد شد شکست نور. کلینیک، درمانگاه؛ پورسانت، درصد و الی آخر. من میخواهم از این بحثها این نتیجه را بگیرم که در وهلۀ اول وقتی واژهای تازه ساخته میشود، ما یک مقاومتی در برابرش حس میکنیم. فکر میکنیم مأنوس نیستیم و خوشمان نمیآید. باید به واژه زمان داد. ممکن است این واژههایی که امروز فرهنگستان سوم میسازد زیاد مقبول بهنظر نیاید. زمان بدهیم، در کتابهای درسی بیاید، شما بهعنوان رسانهها بهکارش ببرید، در مطبوعات و در فضاهای مجازی بهکار برود. بهمرور اگر خوب باشد جای خودش را پیدا میکند.