زبانهای ایرانی - ۱۰
زمان پخش: ۱۲ اسفند ۹۶
مهمان برنامه: خانم عفت امانی
لینک دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت ogg هشت دقیقه، دو مگابایت
لینک دانلود ویدئوی برنامه (۸ دقیقه، ۱۵ مگابایت)
این هم از پنجاه و سومین و آخرین برنامۀ فرهنگستان در «صبح به خیر ایران» در سال ۹۶. پیشنهاد و انتقادی اگر تا اینجای کار دارید خوشحال میشم مطرح کنید. برنامههای امسال رو هنوز ننوشتم. تعدادشون که به پنجاه شصت تا برسه، دوباره پستهای این بخش رو ادامه میدیم انشاءالله. شما فعلاً خودتون میتونید صبح روزهای زوج برنامهها رو از شبکۀ یک پیگیری کنید. برنامههای هفتۀ آینده به این صورت خواهد بود: شنبه ۲۲ اردیبهشت: دکتر حسینعلی رحیمی، سهشنبه ۲۵ اردیبهشت: دکتر غلامعلی حدادعادل، چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت: دکتر علی شیوا. ضمناً برنامۀ زندۀ رادیویی «صورت ماه» در رادیو گفتگو ساعت ۲۲ تا ۲۴ روز دوشنبه به مناسبت روز پاسداشت زبان فارسی با حضور میهمانانی از فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار خواهد شد. اسامی شرکتکنندگان در این برنامه: دکتر علیرضا امامی، دکتر فرشید سمائی، دکتر رضا عطاریان، دکتر حسینعلی رحیمی
* * *
خانم امانی: ما در برنامۀ پیش شروع کردیم صحبت دربارۀ زبان گیلکی و گونههای آن را و دربارۀ تفاوتهای بین گونههای مختلف گیلکی اندکی گفتیم. در این برنامه این بحث را میخواهم تمام کنم. در کنار تفاوتهایی که در گیلکی وجود دارد، قواعد بنیادینی در بین گونههای مختلف زبان گیلکی هست که مشابه است و در واقع این قواعد بنیادی ویژگیهایی است که ما اگر بخواهیم زبان گیلکی را با چند ویژگی توصیف کنیم به اینها میپردازیم. من تخصصیاش نمیکنم. ناگزیرم یکی دو تا مثال بزنم تا گفتوگوی ما قابل فهم برای همۀ بینندههای گرامی باشد. آنچه در گیلکی مشهور است جابهجایی صفت و موصوف و جابهجایی مضاف و مضافالیه است. برایتان با مثال شرح میدهم. مثلاً ما در فارسی میگوییم «دختر خوب»، در گیلکی میگوییم «خوجیر لاکو»، یعنی خوب دختر. در فارسی میگوییم «دستم»، «دست من»، «پای من»، «سر من»، در گیلکی میگوییم «می دست»، «می پا»، «می سر»؛ یعنی به این ترتیب برعکس میکنیم.
مجری: «کیجا» دختر نمیشود؟
خانم امانی: یک ذره که میرسیم به بخش شرق گیلان، با این واژه روبهرو هستیم. چون عمدتاً در مازندران گفته میشود و شرق گیلان که مجاور است با مازندران، در بخشهایی از آن برخی قسمتها این را هم میگویند. یا ویژگیهایی در ساختار فعل در گیلکی است که تقریباً میتوانم بگویم منحصر به خود گیلکی است و کمتر در زبانهای دیگر دیده شده است. یکی از این موارد ساختار فعل مستمر است. مثلاً «دارم میروم» این فعل را در گیلکی میتوانیم به همین شکل منفی کنیم؛ «دارم نمیروم». حال آنکه ما در فارسی برای منفی کردن این فعل این ساختار را نداریم. نمیخواهم به این ویژگیهای صرف و نحوی که خیلی خشک و انتزاعی و شاید قدری حوصلهسربر است بپردازم. در گیلکی ما به شکلِ «شو ندرم» میگوییم. یعنی دارم نمیروم. این ویژگی خیلی خوبی است که فعل را در ساختار خودش بتوانیم منفی کنیم.
مجری: یک سؤال بپرسم؟ «باشه» را، مثلاً در «روزتان مبارک باشه» چه باید بگوییم؟
خانم امانی: «شیمی روز مبارک بوبون». من بعداً برایتان مینویسم. کتابهایی هم هست که میتوانم شما را ارجاع دهم. اتفاقاً امروز به بخش کتابها میخواهیم بپردازیم. بحث این تفاوتها و شباهتهایی را که بین گونههای مختلف گیلکی وجود دارد جمع میکنم. میپردازم به انواع زبانهای غیرگیلکی رایج در استان گیلان. ما در استان گیلان افزون بر زبان گیلکی که زبان اصلی و پرگویندۀ استان گیلان است، زبانهای غیرگیلکی رایجی هم داریم. مانند زبان تالشی در شهرهایی مانند تالش، ماسال، شاندرمن، ماسوله، زبان تاتی در شهرهایی مانند روداب، فاراب، عمارلو. عمارلو یکی از بخشهای رستمآباد است و رستمآباد در سر راه رشت یکی از شهرهای گیلان است که افزون بر زبان گیلکی زبانهای دیگری مانند تالشی و تاتی نیز در آن (بخش عمارلو رستمآباد) تکلم میشود. و در واقع گیلکی با لهجۀ جنوبی در رستمآباد وجود دارد. زبان دیگر ما زبان کرمانجی یا همان کردی شمال است.
مجری: چه جالب. چون بیشتر کرمانجیهای عزیزمان و گویشوران این زبان در خراسان شمالی سکونت دارند. درست است؟
خانم امانی: بله؛ در خراسان شمالی و یک بخشهایی از خراسان رضوی مانند قوچان و درگز. زبان کردی شمالی یا کرمانجی را عرض کردم خدمتتان که یکی دیگر از زبانهای غیرگیلکی رایج در استان گیلان است که در فاراب، عمارلو و بخشهایی از رستمآباد به آن تکلم میشود. پرگوینندهترین زبان غیرگیلکی رایج در استان گیلان هم زبان تالشی است. این از زبانهای غیرگیلکی رایج در این استان. در این قسمت میپردازم به سؤالی که پیش از برنامه داشتید؛ به آثار و متون نوشته شده به زبان گیلکی. ما این متون را منطقاً در دستهبندی متون به دو دستۀ کهن و معاصر بررسی میکنیم. متن کهن گیلکی خیلی زیاد در دسترس و موجود نیست. شاید یکی از دلایلش اقلیم گیلان باشد که در آن اساساً کاغذ ماندگار نیست. اما به هر روی تنها متن گیلکی محض بازمانده از دوران کهن ما که مربوط به قرن هفتم و هشتم هجری است؛ یعنی حدود هفتصد، هشتصد سال پیش، دیوان شعری است به نام دیوان شعر شاه شرف دولایی که ایشان شاعر گیلکیسرا بودند. دوبیتیها دارند که وزن هجایی و قافیه و ردیف خیلی سامانمندی ندارد؛ اما به هر روی دوبیتیهای ایشان آنقدری ماندگار بوده، با وجود اینکه ما فقط یک نسخه از این کتاب در دست داریم و بهدست آمده است، آن هم از دوران کهن نبوده، اما مضمون و اصل دوبیتیهای ایشان کارآواهای گیلکی است. یعنی زنان در شالیزار و مردان در باغ چای و هنگام کار اینها را میخوانند، بدون اینکه بدانند شاعرش کیست. این متن کهن گیلکی ما ارزش لغوی خوبی دارد و با مضمون و درونمایۀ شاعرانه و عارفانه است و اندکی هم در روزمرگیهای شاعر مسائل اجتماعی و اقتصادی قرن ۷ و ۸ گیلان را میتوانیم برداشت کنیم.
خسته نباشید میگیم به شما .پست های مفیدی بود.