زبانهای ایرانی - ۱۳
زمان پخش: ۱۱ تیر ۹۷
مهمان برنامه: دکتر عفت امانی
لینک دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت ogg، ده دقیقه، سه مگابایت
لینک دانلود ویدئوی برنامه از کانال تلگرام - ۲۱ مگابایت
مجری: فکر میکنم امروز بنا دارید در برنامه به گویشهای لری و انواع آن بپردازید. بدون شک باید خودتان هم سابقهای از لرستان داشته باشید که در این زمینه تحقیقاتتان را کامل کردهاید.
دکتر امانی: بله؛ بنای ما امروز دربارۀ زبان لری و انواع و گویشهای گوناگون آن است. من رگی از جانب جد پدری و پدر به لری دارم. ولی شوربختانه تنها کاری که هنوز نکردم پژوهش میدانی و حرفهای بر روی این زبان است که وامدار نیاکانم هستم و باید حتماً این کار را انجام بدهم.
زبان لری سه گونۀ اصلی دارد. لری لرستانی، لری بختیاری و لری کهکیلویهای و بویراحمدی. ما امروز دربارۀ لری بختیاری صحبت میکنیم و در برنامههای بعد بهتناسب، انواع دیگر لری را پیش خواهیم رفت. زبان لری بختیاری از زبانهای ایرانی نو، شاخۀ جنوب غربی است. در دامنههای زاگرس منطقۀ وسیعی در غرب و جنوب غرب ایران متکلمانی دارد و در واقع طایفۀ بختیاری در آن مناطق متمرکز هستند.
مجری: مانند مسجدسلیمان، یاسوج، کهکیلویه و بویراحمد.
دکتر امانی: بله در واقع پنج استان مهم هست که بخشهایی از اینها و برخیشان تمام گسترۀ این استانها زبان لری بختیاری را دارند و در واقع سرزمین بختیاری را دربرمیگیرند در دامنههای زاگرس. استان خوزستان، فارس، اصفهان، کهکیلویه و بویراحمد و لرستان.
مجری: فکر میکنیم یکی از بزرگترین ایل، ایل بهمئی است.
دکتر امانی: بله ایلها مختلفاند. اتفاقاً با اشارۀ شما این بحث را زودتر پیش میکشم. ما ابتدا گفتیم زبان لری تقسیم میشود که یکی لری بختیاری است. لری بختیاری هم گونهها و شاخههای مختلفی دارد که این گونهها مثلاً در شهرهای الیگودرز، مسجدسلیمان، شوشتر و مناطق مختلف، گویندگانی دارند که بین این گویندگان مختلف زبان لری بختیاری با وجود اینکه تفاوتهایی در آوا و واژگان و ساختواژه هست، تفهیم و تفاهم کامل برقرار است. لری بختیاری از شاخۀ لری جنوبی است. ما در جغرافیای زبان لری دو شاخه داریم. لری شمالی و لری جنوبی. لری شمالی در استانهای لرستان و ایلام و خوزستان و همدان و کرمانشاه و مرکزی است. در این شش استان، لری شمالی گویندگانی دارد که موضوع برنامههای بعدی ماست. لری جنوبی که لری بختیاری را شامل میشود و مناطقی که نام بردیم، بهاضافۀ لری ممسنی موضوع برنامۀ این دفعۀ ماست. پس این از لری بختیاری و تقسیمبندی جغرافیاییاش.
این که شما فرمودید، ایل، موضوع بسیار بسیار مهمی در تقسیمبندی اجتماعی طایفه و تیرۀ بختیاری است و اثرگذار است بر روی زبان آنها. و ما در پژوهشهای زبانی بر روی این زبان باید طایفهها را در نظر بگیریم. اصلاً این لفظ «ایل» که برای همۀ ما شناخته شده است و این لفظ را خیلی راحت بهکار میبریم و میشناسیم یک سازمان و سامانۀ منظم اجتماعی است در نزد بختیاریها. و واقعاً تمدن خیلی جالبی است. هشتمین طبقۀ نظامبندی اجتماعی بختیاری و بزرگترین طبقه «ایل» نامیده میشود. کوچکترین طبقه به نام «بهو» بهمعنی چادر یا «لیر» بهمعنای خانه است. بسته به این است که آن طایفۀ بختیاری یکجانشین باشند یا کوچرو، که لفظ بهو بهمعنی چادر یا لیر بهمعنای خانه برای آنها بهکار گرفته شود که تشکیل شده است از پدر و مادر و فرزندان. از اجتماع چند بهو یا چند لیر «خانواده» بهوجود میآید که اینها در کنار هم زندگی میکنند. این تقسیمبندی بر اساس نسبی و خویشاوندی است؛ تقسیمبندی مکانی نمیکنم. در تقسیمبندی مکانی از اجتماع چند لیر یا بهو تازه «مال» بهوجود میآید که شما خوب میدانید چیست. پس ما میپردازیم به تقسیمبندی خودمان که انسانی و نسبی است. از اجتماع چند خانواده «اولاد» بهوجود میآید. چندین اولاد تشکیل «تش» میدهند، تشها در کنار هم تشکیل «تیره» میدهند، تیرهها در کنار هم تشکیل «طایفه» میدهند، طایفهها در کنار هم تشکیل «باب» میدهند و بابها در کنار هم تشکیل ایل میدهند. هشتمین طبقه. ببینید چه نظامبندی اجتماعی منظمی است در بختیاری برای این طبقات. از کوچکترین تا بزرگترین گفتیم؛ هشت طبقه شد. در طبقۀ «طایفه» بین بختیاریها نیای مشترک وجود دارد. حالا این نیای مشترک یا واقعی است یا اساطیری. این است که برای یک بختیاری و برای یک لر خیلی مهم است که صحبت از طایفه میشود. یعنی وقتی که یک بختیاری میگوید این از طایفۀ ماست من اگر با فرهنگ آنها آشنایی نداشته باشم میگویم خب چه اهمیتی دارد. ولی یک بختیاری و یک لر خودش متوجه میشود وقتی کسی از طایفۀ من است و آنقدر برای من عزیز است، به این دلیل است که ما نیای مشترک داریم.
در ادامۀ ماجرا برای اینکه میخواهم وارد ساختار آوایی و دستوری زبان لری شوم یک شعر لری میخوانم فضا را تلطیف کنیم و بعد فکر نمیکنم برای آن بخشِ زبان لری فرصتی بماند و میماند در برنامههای بعدی. «شُمشیر علیمردون طلای بیغَش، به زمین برق اِزَنه و آسمون تَش، بزنین چوب وُر دُهُل شازده بومازه، مو گودُم صد سال دیه عمرم درازه، بیعروس تو کل بزن تا مو کنم جنگ، شُمشیرُم به گِل زنم سی ایل چهارلنگ، کُجه تیر، کُجه سپاه، کُجه فُراشُم، ره بدین دام و ددوم بیَن سر لاشُم، دشمنون ز بعد مو چاره ندارن، گَویَل نیلسوار به هفت و چارن، تفنگ علیمردون هم باز صدا کرد، سرهنگ کله پوستین تنگه ولا کرد»
مجری: درود بر شما. شیرعلیمردان در این آیین و در این فرهنگ یک نماد محسوب میشود. نمادی از وطنپرستی و نمادی از غیرت و نمادی از حمایت از ایل.