ضربالمثلها - ۱۰
زمان پخش: ۳ اردیبهشت ۹۷
مهمان برنامه: دکتر حسینعلی رحیمی
لینک دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت ogg، یازده دقیقه، چهار مگابایت
لینک دانلود ویدئوی برنامه از کانال تلگرام - ۲۴ مگابایت
دکتر رحیمی: آن چیزی که در کاربرد زبان ما نیاز داریم این است که بدانیم این اصطلاح در کجا بهکار میرود و به چه معنایی بهکار میرود. اما اینکه داستانش به کجا برمیگردد دانستنش جذاب هست اما خیلی اوقات شاید ندانستنش مشکلی در کاربرد ایجاد نکند. ما در برنامههای پیشین گفتیم که برای بعضی از اصطلاحات و ضربالمثلها داستانهایی هست، یا داستانهایی برایشان ساختهاند. یعنی مردم برای اینکه کاربردش را نشان دهند قصههای ساختگی هم وجود داشته که در برنامههای گذاشته به چند مورد اشاره کردیم.
داستان «ماستها را کیسه کردن» از یک واقعۀ تاریخی یا از یک واقعهای در تاریخ ما شروع شده است. شخصی بوده به نام کریمخان مختارالسلطنه که زمانی حاکم نظمیۀ تهران بوده است. ایشان در اواخر دورۀ ناصرالدین شاه و اوایل مظفرالدین شاه منصبهای حکومتی داشته است. در مقطعی که مختارالسلطنه مسئول نظمیۀ تهران بوده در یک زمانی به او گزارش میدهند که قیمت ماست بالا رفته است. ایشان یک نرخ دولتی برای ماست تعیین میکند که در شهر تهران همه باید از آن نرخ پیروی کنند و کسی به نرخ دیگری نفروشد. اما تعداد زیادی از بازاریان این را رعایت نمیکردند. گزارشها به مختارالسلطنه رسید و خودش بهصورت ناشناس رفت بازار تا ببیند چقدر رعایت میشود. به مغازهای رفت و از فروشنده پرسید شما ماست دارید و به چه قیمتی است؟ فروشنده گفت چجور ماستی میخواهی؟ پرسید مگر چند جور ماست داریم؟ گفت دو جور. یکی ماست معمولی است که قیمتش مشخص است و قیمتی است که ما میگوییم. دوم، ماست مختارالسلطنه است با قیمتی که خود مختارالسلطنه مشخص کرده است. گفت ماست مختارالسلطنه چجور است؟ نمونۀ ماست را نشان میدهد که بیشتر شبیه دوغ بوده تا ماست. مختارالسلطنه عصبانی میشود و به مأموران و همراهان ناشناس اشاره میکند این فرد را بگیرند و دستور میدهد جلوی مغازهاش آویزانش کنند، بند کمر شلوارش را محکم کنند و ماستهایی که ماست مختارالسلطنه بود از پاچههای شلوارش بریزند. و تا زمانی که ماستها آب اضافی را از دست بدهند باید آنجا آویزان میماند. خبر به بقیه میرسد. بازاریهای دیگر وقتی خبر را میشنوند حساب کار دستشان میآید و هر چه ماست داشتند میریزند توی کیسه و اینها را آویزان میکنند تا سرنوشتی که برای فروشندۀ اول پیش آمده بود برای اینها پیش نیاید. در واقع حساب کار دستشان آمد و از آن زمان ماستها را کیسه کردن به این معنی رایج شده است. با جستوجوهایی که بنده در بانکهای زبان فارسی کردم دیدم کاربرد این اصطلاح در زبان فارسی پیشینهای قبل از این زمان ندارد و کاربرد این اصطلاح برمیگردد به دورۀ قاجار. در جلسات گذشته گفته بودیم که قصههایی داشتیم که میگفتند از سال فلان رایج شده، اما وقتی نگاه میکنیم میبینیم اسناد مکتوب داریم که قبل از آن تاریخ در زبان فارسی کاربرد داشته است و این نشان میدهد از آنهایی بوده که برایش داستان ساختهاند.