واژهگزینی - ۱۰
زمان پخش: ۵ اسفند ۹۶
مهمان برنامه: دکتر محمود ظریف
لینک دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت ogg ده دقیقه، سه مگابایت
لینک دانلود ویدئوی برنامه (۱۰ دقیقه، ۱۸ مگابایت)
این برنامه، برنامۀ آخر بخش واژهگزینیه و اگه سؤال و ابهامی باقی مونده که طی این ۱۰ برنامه پاسخ داده نشده بپرسید. تو این برنامه راجع به نحوۀ ساختِ «فناوری» به جای تکنولوژی و «رایانه» به جای کامپیوتر و چند تا مثال دیگه صحبت شد. یه نکتۀ دیگه که فکر میکنم مفیده گفتنش اینه که فرهنگستان موقع معادلسازی به این دقت میکنه که اون کلمه قابلیت گسترش داشته باشه. مثلاً برای Conductor میشه «رسانا» و «هادی» رو بهکار برد. قدیمتر هادی میگفتن، ولی الان رسانا. چرا؟ چون «هدایت»، ظرفیت گسترش نداره و نمیتونیم با اون واژههای جدیدی مثل رسانایی، نارسانا، رسانش، ابررسانا و نیمهرسانا بسازیم. قدیمترها نیمههادی رو بهکار میبردن. در واقع در واژهگزینی اصطلاحی برگزیده میشود که بتوان آن را، بنابه ضرورت، در فرایندهای واژهسازی بعدی، یعنی انواع اشتقاق و ترکیب بهکار برد. چون در زبان علم، بهندرت با یک واژۀ تنها سروکار داریم. واژههای علمی در اطراف خودشون خوشهای از واژههای مرتبط با خودشون رو ایجاد میکنن و ما با مجموعهای از واژهها (خوشهواژه) روبهرو هستیم. به عنوان مثال اگر برای «Gravity» به جای ثقل، گرانش و برای «Center of gravity» به جای مرکز ثقل، گرانیگاه را بهکار ببریم، به دلیل اینکه زبان فارسی و زبانهای اروپایی از یک خانواده هستند، میتونیم به کمک روشهای اشتقاق و ترکیب، با استفاده از «گرانش»، برای مشتقات Gravity واژههای جدیدی بسازیم. ولی با ثقل که مثل هدایت یه لغت عربیه نمیتونیم همچین کاری بکنیم. برای همین گرانش برای Gravity مناسبتر از ثقل هست.
* * *
مجری: راجع به بحث امروزمان یک توضیحی به مردم بدهم. ممکن است برای شما هم این سؤال خیلی پیش آمده باشد که چطور میشود کلمهای مثل «اساماس»، مثل «کامپیوتر»، مثل «سیستم» یا خیلی کلمات دیگر، در فرهنگستان زبان و ادب فارسی برایش جایگزینی پیدا میشود و اصلاً بر چه اساسی پیامک آمده نشسته کنار اساماس و جایگزین اساماس شده، بر چه اساسی رایانه به جای کامپیوتر نشسته و خیلی از کلمات دیگری که بعضیهایشان آنقدر پرکاربرد شدهاند که کلمۀ اصلی کمرنگ شده و خوشبختانه کلمۀ جدید دارد خودش را نشان میدهد و مانور میدهد. میخواهیم امروز راجع به این جور کلمهها با همدیگر صحبت کنیم. اول از چه کلمهای شروع میکنیم؟
دکتر ظریف: ما تا به حال دربارۀ روشها و منابع واژهگزینی خیلی بحث کردهایم. من با خودم فکر کردم که شاید بد نباشد که ما بیاییم خودمان را بگذاریم جای متخصصان فرهنگستان و ببینیم آنها چه کار میکنند. و فکر میکنم که واژۀ «تکنولوژی» واژۀ خوبی باشد. چون مردم با واژۀ تکنولوژی و معادل فارسی آن، یعنی فناوری آشنا هستند. من اگر بخواهم توضیح بدهم تکنولوژی را، قبلش باید یک واژه را خدمتتان عرض کنم و آن «تکنیک» است. تکنیک را شما شنیدهاید و سالیان سال است در زبان فارسی بهکار میرود و معنای فن و دانش و مهارت میدهد. تکنیک از زبان یونانی وارد زبانهای اروپایی شده است و در زبان یونانی تلفظش «تِخنه» است. تکنولوژی هم همخانوادۀ آن است و از دو بخش ساخته شده است: بخشِ «تکنو» و بخش «لوژی». تکنو، همخانواده و شکل پیشوندی واژۀ تکنیک است. «لوژی» را هم در خیلی از واژههای رشتههای علمی میبینیم. مثل اکولوژی و میکروبیولوژی که در واقع معنای اصلیاش یعنی «شناسی» و داشتن یک مهارت و فن. پس اگر بخواهیم بهطور خیلی خلاصه تکنولوژی را تعریف کنیم، یعنی دانش شناسایی فنها. این معنای تکنولوژی میشود. حالا فرهنگستان با این تعریف چگونه برای تکنولوژی معادلگزینی میکند؟ با توجه به اینکه معنی «تکنو» را میدانیم، میخواهیم کلمهای درست کنیم که این واژه معنای داشتنِ فن و مهارت را به ما بدهد. متخصصین فرهنگستان دیدند که در زبان فارسی ما یک پسوندی داریم که داشتن را نشان میدهد. مثلاً وقتی ما میگوییم هنرور، یعنی کسی که هنر دارد.
مجری: یعنی کسی که تهیه کنندۀ «صبح به خیر ایران» است. آقای هنرور.
دکتر ظریف: بله؛ آقای هنرور از اساتید خوب و هنرمند برنامۀ ما هستند. دانشور، پیشور، اینها واژههایی هستند که با «ور» ساخته شدهاند. پس اگر ما بیاییم فن را بهاضافۀ «ور» کنیم و «فنور» را بسازیم، در واقع اصل معنا را رساندهایم. یعنی کسی یا چیزی که فن دارد، دانشِ فن دارد. اما وقتی نگاه میکنیم میبینیم تلفظ «فنور» کمی سخت است.
مجری: شاید خیلی هم زیبا نباشد.
دکتر ظریف: اعضای فرهنگستان اینجا آمدند از وندِ دیگری استفاده کردند. آن هم وندِ الف اتصال است؛ یا بهقول ادبا الف وقایه. الف اتصال در کلماتی که دو بخش مساوی یا دو بخش مجزا دارند، آن دو بخش را به هم وصل میکند. مثل سراسر، مثل دوشادوش، مثل گوناگون. این الف تنها کارش راحت کردن تلفظ و زیباتر ساختن کلمه است. پس ما آمدیم به جای فنوری، از فن، الف، وری استفاده کردیم. یعنی فناوری. پس کلمۀ فناوری در واقع همان صورت دیگر فنوری است. منتها فقط بهخاطر زیباتر شدن و راحتتر تلفظ شدنش این کلمه ساخته شده است. اگر این تقطیع و این شکلِ تقسیم کلمه را بپذیریم به این نتیجه میرسیم کسانی که روی الف فناوری مد میگذارند کار نادقیقی میکنند. چون ما منظورمان با این کلمه آوردن فن نیست. منظورمان داشتن مهارت است. همان طور که هنرور یا پیشهور آن هنر یا پیشه را دارد ما هم میخواهیم فن یا دانشش را داشته باشیم.
مجری: پس در تلفظش هم نباید بگوییم فنآوری؛ باید بگوییم فناوری که معنای درستش را منتقل کنیم. پروندۀ این کلمه را ببندیم. برویم به سراغ رایانه؟ چه شد کامپیوتر شد رایانه؟ خیلی هم سخت جایگزین شد. تا مدتهای مدیدی خود ما مجریها که اصرار داریم از کلمات فارسیمان استفاده کنیم، یک وقتهایی به جای اساماس میگوییم پیامک، یک وقتهایی به جای پیامک میگوییم اساماس. یا همین قصۀ کامپیوتر و رایانه.
دکتر ظریف: رایانه در واقع از انتخابهای فرهنگستان سوم است، اما ساختۀ فرهنگستان سوم نیست. یعنی در واقع فرهنگستان دوم که قبل از انقلاب مشغول به کار بوده، من الان دقیقاً تاریخ ساختن این کلمه را نمیدانم، ولی فکر میکنم حدود سالهای ۱۳۵۰ بوده است یا شاید قدیمیتر. وقتی داشتند برای رایانه معادلسازی میکردند ما با اولین رایانه با لفظ فرانسوی آن مواجه شدیم. در زبان فرانسوی به کامپیوتر، اوردیناتور میگویند؛ یعنی محاسبهگر. ما در زبان فارسی یک ریشه یا یک مصدر قدیمی داریم: «رایانیتن»، یعنی محاسبه کردن، حساب کردن. در واقع فرهنگستان دوم برای معادل فرانسۀ اوردیناتور و نه کامپیوتر، رایانه را ساخته است. یعنی اسم دستگاه ساخته است. مثال «ماله» که از مصدر مالیدن بهاضافۀ «ه» اسم وسیله میسازیم. یا مانند «گیره» از «گیر» بهعلاوۀ «ه»، رایانه هم از مصدر «رایانیتن» و «ه» ساخته شده است.
مجری: خود این مصدرها پرکاربرد بوده؟
دکتر ظریف: اصلاً نبوده. همان طور که ما در بخشهای قدیمی دیدیم، برای واژهگزینی راههای زیادی داریم. یکی از راهها همان طور که در جلسات قبل گفتیم این است که ببینیم در زبانها و گویشهای قدیمی چه ریشهای داشتیم که میتواند آن معنا را برساند. در واقع اگر میخواستیم معادل امروزی بسازیم باید میگفتیم «محاسبهگر». ولی اولاً رایانه بسیار برای واژهگزینی راحتتر است و بسیار تن میدهد به کلمهسازی و ترکیبسازی و ثانیاً رایانه برای ما کارهای دیگری میکند و کارش فقط محاسبه نیست.