زنگ فارسی

لینک بالا برای دوستانی هست که وبلاگ دارن و می‌خوان مطالب رو دنبال کنن.

۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ظریف» ثبت شده است

واژه‌گزینی - ۱۵

جمعه, ۹ شهریور ۱۳۹۷، ۰۵:۳۴ ق.ظ

زمان پخش: ۵ خرداد ۹۷

مهمان برنامه: دکتر محمود ظریف

لینک دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت ogg، یازده دقیقه، چهار مگابایت

لینک دانلود ویدئوی برنامه از کانال تلگرام - ۲۴ مگابایت



مجری: خیلی از کلمات هست که هنوز برایشان معادلی نیست و منی که مجری رسانه هستم و منی که یکی از دغدغه‌هایم استفاده از کلمات صحیح و درست و اصیل فارسی و پارسی است باید بگردم و دنبال واژه‌هایی باشم که اصیل فارسی باشند. نیست گاهی اوقات. مثلاً هنوز برای «تبلت» یا برای خیلی از وسائل دیگر، واژه‌ای پیدا نشده. حالا درست است که برخی واژه‌ها مهاجرت کرده‌اند و آمده‌اند و نشسته‌اند و مصطلح شده‌اند؛ چه از زبان عربی چه از زبان فرانسوی و انگلیسی و... چه کنیم که در ساخت واژه‌ها قواعد و اصول رعایت شوند؟

دکتر ظریف: زبان فارسی زیر بمباران واژه‌های بیگانه است و طبیعتاً فرهنگستان هم با توان و بضاعت محدودی که دارد نمی‌تواند برای همۀ این واژه‌ها معادل فارسی پیدا کند و بهترین راه این است که دست کمک به سمت مردم دراز کنیم. مثلاً «تبلت» و چیزهای دیگری که هنوز برایشان نتوانسته‌ایم معادل فارسی بسازیم.

مجری: لزومی هم دارد که معادل فارسی ساخته شود؟

دکتر ظریف: بعضی‌ها معتقدند که برای بعضی از این چیزها ضرورتی ندارد که ما برایشان معادل فارسی درست کنیم. به‌خاطر اینکه این یک وسیلۀ بیگانه است، سازنده‌اش کس دیگری است و آن سازنده ترجیح داده اسمی به زبان خودش برایش بگذارد و ما هم باید به احترام او همان کلمه را به‌کار ببریم. تا حدود زیادی ما برای خیلی دستگاه‌ها این کار را کرده‌ایم. مثلاً برای رادیو و تلویزیون معادل درست نکرده‌ایم. اما برای بعضی از دستگاه‌ها معادل درست کرده‌ایم. در واقع فرهنگستان اینجا تشخیص می‌دهد که آیا این دستگاه صرفاً یک اسم است؟ نماد است؟ برچسب است؟ و آیا ضرورت دارد برای این معادل درست کنیم یا نه؟ اگر فرهنگستان و اعضای فرهنگستان و زبان‌شناسان تشخیص دادند که برای این دستگاه باید اسم ساخته شود طبیعتاً ساخته می‌شود. اما در خیلی از موارد ما تشخیص ندادیم و به همین دلیل برای تاکسی معادل درست نکردیم، برای آسفالت معادل درست نکردیم و از این دست واژه‌ها. اگر مردم احساس می‌کنند که برای تبلت باید معادل فارسی ساخته شود به ما در فرهنگستان هم از طریق این برنامه یا مستقیم از طریق فرهنگستان کمک کنند و معادل‌های مورد نظرشان را بگویند.

حالا فرض کنیم کلمه‌ای بر اساس اصول واژه‌گزینی ساخته شده است. این کلمه چه ضابطۀ دیگری باید داشته باشد که در دل زبان فارسی خوش بنشیند. به‌عنوان مثال «ستلایت» وقتی که آمد اولین بار که وارد زبان فارسی شد خیلی‌ها گفتند «قمر مصنوعی». اما الان می‌گوییم «ماهواره». کلمه‌ای که می‌سازیم باید جوری باشد که در دل زبان فارسی جا بگیرد و کلمات دیگری با آن ساخته شود و زایایی داشته باشد. مثال دیگری می‌زنم. معنی معروف کلمۀ «اکشن» عمل است. عمل چون اصالتاً عربی است و در زبان فارسی زایایی ندارد، فقط خود کلمۀ عمل را داریم و عامل و اَعمال. اما اکشن در زبان انگلیسی زایایی بسیار زیادی دارد. ما آمدیم در زبان فارسی در مقابل اکشن کلمۀ «کنش» را ساختیم. با این کلمۀ «کنش» می‌توانیم «کنشگر» بسازیم، «کنشور»، «کنشیار»، «واکنش»، «کنش‌پذیر» و غیره. پس در واقع اولین ضابطۀ بسیار مهم این است که کلمه‌ای که می‌سازیم زایایی داشته باشد و بتواند کلمات دیگری را با خودش وارد زبان فارسی کند و به ما برای ساختن و بسط مفاهیم جدید کمک کند.

مجری: جالب است که بین زبان‌ها تفاوتی قائل نمی‌شوید.

دکتر ظریف: بله؛ بعضی‌ها فرهنگستان را متهم می‌کنند به عربی‌گرایی و بعضی‌ها هم متهم می‌کنند به عربی‌ستیزی. و ما هیچ کدام نیستیم. در واقع در فرهنگستان تمام همّ و غمّ ما این است که زبان فارسی را قوی کنیم. از هر طریقی که ممکن است. 

نکتۀ دوم هم این است که فرض کنید به دلایلی فلان کلمۀ بیگانه را پذیرفتیم. این کلمه‌ای که ما پذیرفته‌ایم چگونه باید تلفظ شود و چگونه باید نوشته شود تا زبان فارسی غنای خودش را حفظ کند. به‌عنوان مثال، خیلی از کلمات انگلیسی را که آخرشان «ایسم» دارند، مانند سوسیالیسم، مارکسیسم، فمنیسم چگونه باید نوشته و ضبط کنیم؟ من به این دلیل مثال «فمنیسم» را زدم که فرهنگستان فمنیسم را پذیرفته و در زبان فارسی کاربرد فمنیسم بلامانع است. حالا این‌ها را چگونه باید تلفظ کنیم؟ می‌دانید که تلفظ این‌ها در انگلیسی «ایسم» نیست و «ایزم» است. این حروف در زبان فارسی باید جوری در کنار هم قرار بگیرند و نوشته شوند که آسانی تلفظ را برای گویشوران فراهم کنند.

۶ نظر ۰۹ شهریور ۹۷ ، ۰۵:۳۴

واژه‌گزینی - ۱۴

پنجشنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۷، ۰۵:۳۴ ق.ظ

زمان پخش: ۲۹ اردیبهشت ۹۷

مهمان برنامه: دکتر محمود ظریف

لینک دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت ogg، یازده دقیقه، سه مگابایت

لینک دانلود ویدئوی برنامه از کانال تلگرام - ۲۴ مگابایت



دکتر ظریف: ما تا به حال روش‌های واژه‌گزینی را بررسی کردیم. اگر کسی برنامه‌ها را تا الان دیده باشد می‌تواند تا حدودی کلمات جدید را با اصول زبان فارسی بسازد. اما این کلماتی که ساخته شده‌اند باید ضوابط و شرایطی داشته باشند که این ضوابط و شرایط تعدادشان شش هفت مورد است که من برای برنامۀ امروز سه موردش که از همه بیشتر باید مد نظر مردم و مد نظر کسانی در حوزۀ خودشان دوست دارند کار کنند و کلمات جدید فارسی بسازند قرار بگیرد انتخاب کرده‌ام.

کلمه‌ای که ما می‌سازیم باید با دستور زبان هم‌خوانی داشته باشد و منطبق باشد بر قواعدی که در دستور زبان جاری است. ما وقتی می‌گوییم دستور زبان از دو بخش صحبت می‌کنیم. به بخشی که با آن قواعد کلمه می‌سازیم می‌گوییم صرف یا ساخت‌واژه و بخشی که جمله یا عبارت‌های کوچکتر یا بزرگتر از جمله را می‌سازیم می‌گوییم نحو. ما در واژه‌گزینی بیشتر وقت‌ها با صرف یا ساخت‌واژه کار داریم و در واقع روش‌های کلمه‌سازی بیشتر در صرف بررسی می‌شود. اما چون گاهی اوقات عباراتی بزرگتر از کلمه هم می‌سازیم نیم‌نگاهی هم به قواعد نحو داریم.

مثلاً پسوند «مند» برای یک شخص یا یک چیز، صفت درست می‌کند. اسم با «مند»، صفت می‌سازند. مثلاً به کسی که دارای «هنر» است می‌گوییم «هنرمند». حال اگر این قواعد صرفی را رعایت نکنیم نامأنوس می‌شود. مثل «خطرناک‌مند». چون خطرناک خودش صفت است و «مند» به اسم می‌چسبد نه صفت. همۀ فارسی‌زبانان می‌توانند این قواعد را با شمّ زبانی خود تشخیص بدهند. 

یک مثال هم از قواعد نحوی بگویم. می‌دانیم که همۀ حرف‌های اضافه (از، به، تا، در و...) در زبان فارسی قبل از گروه اسمی می‌آیند. مثلاً من به تاریخ علاقه‌مندم، ما به برنامۀ صبح به خیر ایران علاقه‌مندیم. اگر جای این «به» را عوض کنیم غلط می‌شود.

برخی از قواعد صرف و ساخت‌واژی بسیار پرکاربردند؛ جوری که همۀ مردم بلدند. برخی هم میان‌مایه‌اند و بعضی‌ها بلدند و برخی هم در زبان مردم عادی به‌کار نمی‌روند و فقط علما و فضلا این قواعد را بلدند. به‌عنوان مثال، همۀ ما می‌دانیم که اسم + ی، صفت می‌سازد. مثال: جنگی، ورزشی. از مواردی که مردم کمتر بلدند صفت + ا = اسم است. مانند ژرفا، درازا. اما یک سری وندها و روش‌های واژه‌گزینی هستند که خیلی‌ها بلد نیستند. مثلاً بن مضارع یا ستاک حال + «ند» که می‌توان روند، خورند و کشند را نام برد. پس این قواعد، پرکاربرد و کم‌کاربرد، پربسامد و کم‌بسامد دارند و ما ترجیح می‌دهیم از پربسامدها برای واژه‌سازی استفاده کنیم و فقط زمانی که مجبوریم از قواعد کم‌بسامد استفاده کنیم.

مجری: در قبال واژگان خارجی که برایشان هنوز معادلی نداریم چه باید بکنیم؟

دکتر ظریف: ما همۀ واژه‌های بیگانه را رد نمی‌کنیم. برخی را می‌پذیریم. مانند تلویزیون و رادیو. اما برای تلفظ این کلمات روشی را انتخاب می‌کنیم که برای مردممان آسان‌تر است. مثلاً تلفظ تلویزیون و شهر لندن را به این صورت به‌کار می‌بریم و نمی‌گوییم لاندن یا تلویژن. روشی که خودمان راحت‌تریم را انتخاب می‌کنیم.

۳ نظر ۰۸ شهریور ۹۷ ، ۰۵:۳۴

واژه‌گزینی - ۱۳

چهارشنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۷، ۰۵:۲۰ ق.ظ

زمان پخش: ۱۵ اردیبهشت ۹۷

مهمان برنامه: دکتر محمود ظریف

لینک دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت ogg، دوازده دقیقه، چهار مگابایت

لینک دانلود ویدئوی برنامه از کانال تلگرام - ۲۱ مگابایت



دکتر ظریف: اگر خاطرتان باشد برنامۀ قبل می‌خواستیم در مورد معادل‌یابی صحبت کنیم که به‌دلیل مصادف شدن برنامه با روز سعدی، بیشتر در مورد سعدی صحبت کردیم و نشد که به معادل‌یابی بپردازیم. گفتیم که واژه‌گزینی و معادل‌یابی فرق دارند. واژه‌گزینی در یک زبان اتفاق می‌افتد، برای مفاهیم جدید، برای مضامین جدید کلمه می‌سازیم، اما معادل‌یابی بین دو زبان است. یعنی ما از یک زبان می‌خواهیم یک کلمه‌ای را وارد زبان خودمان کنیم و برایش معادل خوبی پیدا می‌کنیم. گفتیم که معادل‌یابی معمولاً به دو طریق انجام می‌شود. یکی اینکه از روی تعریف و مفهوم آن کلمه معادل خوب بسازیم یا بیابیم، یا اینکه کار دیگری کنیم. این کار دیگر اسم‌های متفاوتی دارد. بعضی‌ها می‌گویند ترجمۀ قرضی، بعضی‌ها می‌گویند ترجمۀ تحت‌اللفظی که خیلی دقیق نیست، بعضی‌ها هم می‌گویند گرده‌برداری یا گرته‌برداری.

مجری: که چقدر هم آسیب زده به زبان فارسی. چون من خودم مترجمی زبان خوانده‌ام؛ اساتید ما همیشه می‌گفتند به ترجمۀ تحت‌اللفظی یا گرته‌برداری خیلی دقت کنید. چون بعضاً ما در زبان فارسی معادل‌هایی داریم که مطابق با جمله‌ای است که در زبان انگلیسی است. برخی از مترجمین این‌ها را کلمه به کلمه ترجمه می‌کنند و بعد یک سری اصطلاحات و عبارات جدید وارد زبان فارسی شده است.

دکتر ظریف: بله؛ درست است. من قبل از اینکه به مفهوم گرده‌برداری در زبان‌شناسی و واژه‌گزینی بپردازم خوب است که کمی در مورد خود این کلمه صحبت کنیم. در صنعت کاشی‌سازی، وقتی کاشی‌سازها می‌خواهند کاشی‌ای بسازند و طرحی برای کاشی انتخاب کنند قبل از این کار نقشه یا طرح خودشان را روی کاغذ می‌کشند. بعد خطوط اصلی طرح را با سوزن سوراخ می‌کنند و روی کاشی می‌گذارند. در این مرحله گرد زغال می‌پاشند و گرد زغال از سوراخ‌ها می‌گذرد و زیر کاغذ و روی کاشی طرح کلی می‌گذارد. به این کار به زبان عامیانه یا به زبان کاشی‌سازها یا نقشه‌کش‌های قالی گرته‌برداری می‌گویند که صورت عامیانۀ گرده‌برداری است. چون گرد زغال می‌پاشند. در واقع با این کار یک شکل یا یک ساختار را از یک چیز به چیز دیگر منتقل می‌کنند. در زبان‌شناسی، مرحوم استاد ابوالحسن نجفی این کلمه را از حرفۀ کاشی‌سازی گرفتند و وارد زبان زبان‌شناسی کردند. یعنی اگر ما بیاییم و ساختار یک کلمه را به همین صورتی که در زبان اصلی وجود دارد به زبان فارسی منتقل کنیم به این کار در زبان‌شناسی هم می‌گوییم گرته‌برداری. گرته‌برداری هم مزایایی دارد هم معایبی که به وقت خودش می‌پردازیم. مضاف بر این که سابقه هم دارد در همۀ زبان‌ها.

مجری: می‌شود مثال بزنید؟

دکتر ظریف: مثلاً «آسمان‌خراش» را اگر شما در نظر بگیرید، معادل انگلیسی‌اش Skyscraper است. ما در زبان عربی هم مواردی داریم که گرته‌برداری یا گرده‌برداری کرده‌ایم. مثلاً در شعرِ شعرا می‌بینیم که بنت‌العنب را گفته‌ایم دخترِ رَز. یا مثلاً عرب‌ها از ما یا از انگلیسی گرده‌برداری کرده‌اند. مثلاً در عربی یک عبارتی هست، می‌گویند «ماءالوجه» که در واقع گرده‌برداریِ «آبرو»ی فارسی است. یا مثلاً ما در زبان فارسی به مسیحی‌ها می‌گفتیم ترسا، عرب‌ها این را گرده‌برداری کرده‌اند و راهب ترجمه کرده‌اند. یا عرب‌ها به فوتبال کرةالقدم، به بسکتبال کرةالسلة و به واترپولو کرةالماء می‌گویند. پس گرده‌برداری یعنی این جور ترجمه کردن. 

مجری: ترجمۀ کلمه به کلمه و عیناً از یک زبانی به زبان مقصد.

دکتر ظریف: بهتر است به جای ترجمۀ کلمه به کلمه بگوییم ترجمۀ جزء به جزء. چرا من تأکید می‌کنم جزء به جزء؟ به‌خاطر اینکه گاهی اوقات آن جزئی که ما می‌خواهیم ترجمه کنیم لزوماً کلمه نیست و بخشی از کلمه یا جزء کوچکتری از کلمه است. به‌عنوان مثال حسگر (سنسور)، بسپار (پلی‌مر). مثال دیگر: بلندگو (لود اسپیکر).

زبان فارسی و زبان انگلیسی جزو زبان‌هایی هستند که علاوه بر اشتقاق از ترکیب هم استفاده می‌کنند؛ برخلاف زبان عربی که معمولاً از اشتقاق استفاده می‌کند. یعنی کلمات را صرف می‌کند. اولین و مهم‌ترین مزیت گرده‌برداری این است که این توانایی را به زبان ما می‌دهد که هر کلمه‌ای که آن‌ها ساخته‌اند، ما هم با همان اجزا بسازیم و دغدغه نداشته باشیم. گرده‌برداری معایبی هم دارد. ترکیباتی که ما می‌سازیم باید منطقی باشند. مثلاً سیب‌زمینی گرده‌برداری از فرانسوی است که در ابتدا بسیار نامأنوس بوده است.

۲ نظر ۰۷ شهریور ۹۷ ، ۰۵:۲۰

واژه‌گزینی - ۱۲

سه شنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۷، ۰۵:۳۲ ق.ظ

زمان پخش: ۱ اردیبهشت ۹۷

مهمان برنامه: دکتر محمود ظریف

لینک دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت ogg، سیزده دقیقه، چهار مگابایت

لینک دانلود ویدئوی برنامه از کانال تلگرام - ۲۱ مگابایت



دکتر ظریف: امروز اول اردیبهشت است. سعدی در بیتی در مورد اول اریبهشت گفته «اول اردیبهشت ماه جلالی، بلبل گوینده بر منابر قضبان، بر گل سرخ از نم اوفتاده لآلی، همچو عرق بر عذار شاهد غضبان» که این وصف زیبایی‌های طبیعت است. در صبح‌گاه در این موقع شبنم بر گل سرخ که در این فصل در شیراز و جاهای گرم‌تر کشورمان زیاد دیده می‌شود، مثل عرقی است که بر روی یک شاهد خشمگین افتاده و خودنمایی می‌کند. در واقع جلوۀ گل را در طبیعت نشان می‌دهد. استاد، حضرت اجل، شیخ شیراز، سعدی، اشعار زیادی دارد که من یکی از اشعار ایشان را که کمی هم به امروز می‌خورد انتخاب کرده‌ام. امروز روز ولادت حضرت ابوالفضل و روز بزرگداشت جانبازان است.

به بوی آن که شبی در حرم بیاسایند هزار بادیه سهل است اگر بپیمایند

طریق عشق جفا بردن است و جانبازی دگر چه چاره که با زورمند برنایند

اگر به بام برآید ستاره پیشانی چو ماه عید به انگشت‌هاش بنمایند

ز خون عزیزترم نیست مایه‌ای در تن فدای دست عزیزان اگر بیالایند

مثال سعدی عود است تا نسوزانی جماعت از نفسش دم به دم نیاسایند

در واقع وصف جانبازی عشاق است که جانبازان ما عاشق‌ترین افراد بودند به حضرتِ الله و اسلام عزیز.

مجری: یکی از خوشبختی‌های ما در خصوص زبان فارسی این است که هر چقدر هم این فضای مجازی و این گزیده و کوتاه صحبت کردن‌ها متأسفانه دارد در زبان فارسی رایج می‌شود، ولی مردم ایران را از شعر نمی‌شود جدا کرد. یعنی یک جوری گره خورده و پیوند خورده ادبیات و زندگی ما به شعر که لاینفک و جداشدنی نیست. و آن هم اشعار سعدی یا مثلاً اشعار حافظ که بخش مهمی از فرهنگ ما را تشکیل داده‌اند. چقدر اشعار سعدی تبدیل به ضرب‌المثل شده و چقدر همچنان بعد از گذشت این همه سال در فرهنگ ما ماندگار است و امروز ما داریم استفاده می‌کنیم. اصلاً قصه‌های شیرین و احادیث نمکین سعدی جزئی از فرهنگ و ادبیات مردم ایران شده است. در خصوص ضرب‌المثل‌هایی هم که ما از سعدی به یادگار داریم دوست داریم از شما بشنویم.

دکتر ظریف: دوستان دیگر من که در این برنامه خدمت می‌رسند (منظورم آقای دکتر رحیمی هستند)، بیشتر در مورد ضرب‌المثل‌ها صاحب‌نظر هستند. ضرب‌المثل انواع و اقسامی دارد که ما آنچه از سعدی در خاطر داریم جمله‌های معروف است؛ مانند «میازار موری که دانه‌کش است»، یا «بنی آدم اعضای یکدیگرند». این جور اشعار، ضرب‌المثل به‌معنای تخصصی کلمه نیستند؛ ولی ابیات یا مصراع‌هایی هستند که بسیار بسیار رایج می‌شوند و وظیفۀ ضرب‌المثل را به عهده می‌گیرند. شما امروز در بخش تقویم تاریخ به ملک‌الشعرای بهار پرداختید.

مجری: آقای ظریف مشهدی هستند. ملک‌الشعرای بهار هم ظاهراً زادگاهشان مشهد بوده. به همین دلیل من فکر می‌کردم یک عرق و علقه‌ای هم دارید و می‌خواهید حتماً در این خصوص صحبت کنید.

دکتر ظریف: بله؛ ملک‌الشعرا وقتی که بچه بوده، در واقع در سنین نوجوانی هم شعر می‌گفته و بسیاری فکر می‌کردند این اشعاری که ملک‌الشعرا می‌گوید مال خودش نیست و مال پدرش است که او هم شاعر بوده. و یک بار جلسه‌ای می‌گذارند و امتحانش می‌کنند. چند تا کلمه می‌دهند تا این کلمات را در قالب شعر بگوید. کلمات بی‌ربط، یکی آینه، یکی غوره، یکی ارّه. ملک‌الشعرا می‌گوید «چون آینه نورخیز گشتی احسنت، چون اره به خلق تیز گشتی احسنت، در کفش بزرگان جهان کردی پای، غوره نشده مویز گشتی احسنت» این از اشعار بسیار معروف ملک‌الشعرای بهار است.

مجری: که این هم ضرب‌المثل شده و در فرهنگ ما ماندگار شد. در بخش قبل هم گفتم «آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است» از اشعار سعدی است که همان کارکرد و نقش ضرب‌المثل را پیدا کرده و ماندگار شده است. نکتۀ دیگری ماند آقای ظریف؟

دکتر ظریف: من مایل بودم امروز در مورد روش‌های واژه‌گزینی و معادل‌یابی صحبت کنم. جلسات قبل دربارۀ روش‌های واژه‌گزینی صحبت کردیم. امروز می‌خواهم در مورد معادل‌یابی صحبت کنم. این دو باهم فرق دارند. واژه‌گزینی در یک زبان اتفاق می‌افتد. یعنی ما مثلاً مفهومی در ذهن داریم و می‌خواهیم برایش یک کلمه بسازیم، واژه‌گزینی می‌کنیم. اما معادل‌یابی معمولاً بین دو زبان است. یعنی یک لفظ یا یک کلمه از یک زبان دیگر وارد می‌شود و ما می‌خواهیم در زبان خودمان برای آن یک معادل پیدا کنیم. معادل‌یابی دو جور است. یکی معادل‌یابی مفهومی است، و دیگری معادل‌یابی گرده‌برداری یا صورت عامیانه‌ترش گرته‌برداری. معادل‌یابی مفهومی آن است که تعریف لفظ فرنگی را بخوانیم و مفهومش را بفهمیم و ببینیم در زبان خودمان چه کلمه‌ای را می‌توانیم جای آن بگذاریم. مثلاً «یارانه»، «درمانگاه» و «سامانه». در معادل‌یابی مفهومی به اجزای کلمه و معنای آن در زبان اول کاری نداریم. به‌عنوان مثال «فرودگاه» در زبان فارسی یعنی جای فرود آمدن. اما در انگلیسی که این لفظ از آن وارد زبان ما شده airport است که به‌معنی بندرگاه یا لنگرگاه هوایی است. پس ما آن کلمات را ترجمه نکرده‌ایم.

مجری: در واقع شما یک ترجمۀ تحت‌اللفظی را می‌گویید یک ترجمۀ مفهومی را.

۱ نظر ۰۶ شهریور ۹۷ ، ۰۵:۳۲

واژه‌گزینی - ۱۱

دوشنبه, ۵ شهریور ۱۳۹۷، ۰۵:۳۱ ق.ظ

زمان پخش: ۱۸ فروردین ۹۷

مهمان برنامه: دکتر محمود ظریف

لینک دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت ogg، هفده دقیقه، شش مگابایت

لینک دانلود ویدئوی برنامه از کانال تلگرام - ۲۷ مگابایت



مجری: می‌دانید که واژه‌ها برای ما مجری‌ها خیلی مهم است و اهمیت ویژه‌ای در اجرا دارد.

دکتر ظریف: بله؛ یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های فرهنگستان هم استفاده از توانایی مجری‌های خوب برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی است در جا انداختن واژه‌های خودش. یعنی اگر که بندۀ پژوهشگر فرهنگستان، بهترین واژه را هم بسازم، تا وقتی که شما آن را به‌کار نبرید، یا کسانی که به جایگاه یا تریبونی دسترسی دارند آن را به‌کار نبرند آن واژه به‌کار نخواهد رفت و جا نخواهد افتاد. به همین دلیل من صمیمانه از شما و همۀ مجری‌ها خواهش می‌کنم که به ما کمک کنید.

مجری: حتماً همین طور است. اصلاً سیاست رسانه‌ای سازمان صدا و سیما به‌ویژه معاونت سیما و مشخصاً در برنامۀ ما شبکۀ یک و گروه اجتماعی همین است. یعنی دلیل همکاری مشترک ما این است که این اتفاق بیفتد و من امیدوارم که سال ۹۷ خیلی ویژه‌تر بیفتد و با نگاه امروزی‌تر و با دقت نظر بیشتر از طرف ما برای همکاری با شما. 

دکتر ظریف: من امروز می‌خواهم دربارۀ یکی از روش‌های واژه‌سازی صحبت کنم. خیلی هم کاربرد دارد و خیلی هم خوب است که همه درباره‌اش چیزهایی بدانند. و آن اختصارسازی است. اختصارسازی کوتاه کردن یا خلاصه کردن کلمات یا عبارات است. من فکر می‌کنم مردم اگر اندکی با اختصارسازی آشنا باشند، خیلی وقت‌ها احتیاجی ندارند اصلاٌ واژۀ بیگانه را به‌کار ببرند و همان واژۀ فارسی را می‌توانند مختصر کنند و استفاده کنند.

مجری: ما حتی واژه‌های غیرفارسی را هم به‌نظرم اختصارسازی کرده‌ایم.

دکتر ظریف: بله؛ مثلاً اس‌ام‌اس، خودش یک عبارت انگلیسی خلاصه شده است (Short Message Service). حالا ما ایرانی‌ها اس‌ام‌اس را هم نمی‌گوییم و می‌گوییم اس. در صورتی که مثلاً وقتی که این اس‌ام‌اس وارد زبان فارسی شد و گفتیم پیام کوتاه یا پیامک (صورت خلاصه‌تر)، اگر که آگاه بودیم به این موضوع، ما هم خیلی راحت می‌توانستیم بگوییم پیامک یا حتی مثلاً «پ». و هیچ مشکلی هم نداشت.

مجری: الان می‌گویند پی‌ام. منظورشان پیامک نیست؟

دکتر ظریف: نه؛ پی‌ام لفظ انگلیسی است (Private Message). اختصارسازی چندین روش دارد. یک وقتی ما کلمه را می‌گیریم و از آن کلمه فقط یک حرفش را انتخاب می‌کنیم. مثلاً در کتاب‌های دستور می‌خواهند بگویند فعل نمی‌نویسند فعل، می‌نویسند «ف»؛ یا مثلاً به جای علیه السلام می‌نویسند «ع»، یا به جای صلّ الله علیه و آله و سلّم می‌نویسند «ص». این در حوزۀ نوشتاری بود. در حوزۀ گفتاری هم مثلاً از قدیم وقتی خیلی سؤال و جواب می‌کردند می‌گفتند سین جیم. متهم را می‌گرفتند، جلویش یک برگه می‌گذاشتند، یک قسمتش سؤال بوده و یک قسمتش جواب. بعد می‌گفتند طرف را سین جیم کردند. یعنی سؤال جواب کردند.

مجری: در محاوره بعضی وقت‌ها سین جین هم می‌گویند. درست است؟

دکتر ظریف: بله؛ از نظر زبانی ما به این می‌گوییم هم‌گونی. چون تلفظ «جیم» سخت است، می‌گوییم «جین». ولی صحیحش این است که بگوییم سین جیم.

مجری: مثال دیگر، مثلاً شین میم ر (شیمیایی میکروبی رادیواکتیو).

دکتر ظریف: مورد اول که گفتیم اختصار تک‌حرفی بود. اختصار چندحرفی هم داریم و همینی بود که شما فرمودید. مثلاً قدیم به ما می‌گفتند کوچکترین مضرب مشترک، ک.م.م.، یا ش.م.ر (شیمیایی میکروبی رادیواکتیو)، یا ش.م.ه (شیمیایی میکروبی هسته‌ای). به این‌ها می‌گوییم اختصارات چندحرفی. 

یکی دیگر از انواع اختصارسازی در زبان فارسی «ترخیم» است. ترخیم کلمه‌ای عربی است و کمی ثقیل است. ترخیم یعنی بریدن دنبالۀ چیزی و کوتاه کردن دم چیزی. هم‌خانوادۀ این کلمه «مرخم» است. مصدر مرخم یعنی مصدری که «ن» آخرش افتاده. مثلاً به جای «نشستن» می‌گوییم «نشست». مثلاً «نشست و برخاست» در واقع استفاده از دو مصدر مرخم است. حالا اگر بیاییم بخشی از کلمه‌ای را ببریم و دور بیندازیم و باقی‌مانده و خلاصه‌اش را به جای کلش به‌کار ببریم اختصارسازی کرده‌ایم. مثلاً «نک» به جای «نگاه کنید به»، «رک» به جای «رجوع کنید به»، یا مثلاً جوان‌های امروز به جای «آزمایشگاه» می‌گویند «آز». مثلاً می‌گویند آز فیزیک، آز شیمی. فرهنگستان هم از همین اختصار جوان‌ها استفاده کرده و کلمه‌ای ساخته است. دستگاه‌های قند (دیابت) را شما دیده‌اید که یک تراشۀ الکترونیکی دارد و یک قطره خون رویش می‌گذارند و نتیجۀ قند را می‌دهد. در زبان انگلیسی به این‌ها Lab on a chip می‌گویند که یعنی آزمایشگاه روی تراشه. که ما در زبان فارسی آمدیم این را هم خلاصه کردیم و هم از آن خلاصه‌ای که جوان‌ها استفاده می‌کردند استفاده کردیم و اسمش را گذاشتیم آزتراشه که در بعضی از حوزه‌های آزمایشگاهی من شنیده‌ام که به‌کار می‌رود. البته این واژه تقریباً از واژه‌های جدید فرهنگستان است و ما هنوز برآوردی نداریم از اینکه این واژه چقدر جا افتاده است.

یکی دیگر از موارد اختصارسازی، فشرده‌سازی است. یعنی مثلاً شما یک عبارت طولانی را در نظر بگیرید و چند کلمه را از آن انتخاب کنید.

مجری: مثلاً الخ به جای الی آخر؟

دکتر ظریف: بله؛ یا مثلاً قس به جای قیاس کنید، مقایسه کنید. 

اما مهم‌ترین روشی که فرهنگستان از آن استفاده می‌کند آمیزه‌سازی است. آمیزه‌سازی یعنی ما دو یا چند کلمه را بگیریم و یک کلمۀ جدید با آن بسازیم. جوری که آن کلمۀ جدید هم هویت واژگانی داشته باشد هم خودش یک کلمه شود. از قدیم بخواهم مثال بزنم، مثلاً «نستعلیق». خط نستعلیق از ترکیب دو خط «نسخ» و «تعلیق» ساخته شده است. به همین دلیل اسم این خط جدید را گذاشته‌اند «نستعلیق». موارد جدید هم داریم. مثلاً سازمان «توانیر» نامش آمیزه‌سازی شده است؛ تولید و انتقال نیرو. یا مثلاً «هوانیروز» که یکی از بخش‌های ارتش است، هواپیمایی نیروی زمینی ارتش است.

مجری: «نداجا» و «نزاجا» هم می‌شود؟

دکتر ظریف: نه؛ این‌ها سرواژه‌سازی هستند که بحث بعدی ما هستند. یعنی اول کلمات را می‌گیریم، به همدیگر می‌چسبانیم و یک کلمه درست می‌کنیم. معمولاً کلماتی که ساخته می‌شوند کلمات معناداری نیستند. یعنی نزاجا به خودی خود معنی ندارد. اما گاهی اوقات کسانی که کلمه را درست می‌کنند هنری به خرج می‌دهند که آن سرواژه‌ای که می‌سازند خودش یک کلمۀ معنادار باشد. بهترین سرواژه در زبان فارسی هماست. هواپیمایی ملی ایران که خود «هما» یک پرندۀ اسطوره‌ای است و در اساطیر و داستان‌های ایرانی جایگاه بسیار ویژه‌ای دارد. 

در ارتش و حوزه‌های نظامی کلمات را کوتاه می‌کنند و یکی از توانایی این‌ها این است که چون زبانشان دستوری است، اگر فرمانده چیزی بگوید همۀ زیردست‌ها باید اجرا کنند و این از نظر زبانی واژه را هر چقدر هم که سخت باشد جا می‌اندازد.

مجری: برخی واژه‌ها چه به‌صورت سرواژه‌سازی، چه فشرده‌سازی، چه آمیزه‌سازی خودبه‌خود و طبیعی در زبان عامۀ مردم جا می‌افتند. درست است؟

دکتر ظریف: بله؛ شاید بشود گفت که بهترین اختصارسازان خود مردم‌اند. مثلاً مردم به «طرح ترافیک تهران» می‌گویند «طرح». همه هم می‌دانند منظورشان چیست. مثلاً اگر به کسی که نمی‌داند طرح یعنی چه بگویید طرح فکر می‌کند الگو و پترن و این جور چیزهاست. ولی همۀ تهرانی‌ها یا حتی غیرتهرانی‌ها می‌دانند که وقتی می‌گوییم رفتم تو طرح، یعنی وارد منطقۀ طرح ترافیک شدم. حتی طرح زوج و فرد را هم می‌گویند زوج و فرد. مثلاً می‌گویند فلان خیابان محدودۀ زوج و فرد است. بهترین سرواژه‌سازها، بهترین اختصارسازها، بهترین کلمه‌سازها مردم هستند و ما در فرهنگستان در واقع داریم شمّ و شهود مردم را هم به‌کار می‌گیریم و هم تحریک می‌کنیم که آن‌ها برای ما واژه بسازند.

من یک چیزی هم یادم افتاد. جوان‌ها از این اختصارسازی استفاده می‌کنند و بعضی وقت‌ها یک چیز خیلی خنده‌داری که می‌بینند سه تا خ یا چهار تا خ می‌گذارند. من از یکی از این جوان‌ها پرسیدم این یعنی چه؟ گفت یعنی خداییش خیلی خندیدم.

۴ نظر ۰۵ شهریور ۹۷ ، ۰۵:۳۱

واژه‌گزینی - ۱۰

دوشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۷:۱۸ ق.ظ

زمان پخش: ۵ اسفند ۹۶

مهمان برنامه: دکتر محمود ظریف

لینک دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت ogg ده دقیقه، سه مگابایت

لینک دانلود ویدئوی برنامه (۱۰ دقیقه، ۱۸ مگابایت)

لینک دانلود از کانال تلگرام



این برنامه، برنامۀ آخر بخش واژه‌گزینیه و اگه سؤال و ابهامی باقی مونده که طی این ۱۰ برنامه پاسخ داده نشده بپرسید. تو این برنامه راجع به نحوۀ ساختِ «فناوری» به جای تکنولوژی و «رایانه» به جای کامپیوتر و چند تا مثال دیگه صحبت شد. یه نکتۀ دیگه که فکر می‌کنم مفیده گفتنش اینه که فرهنگستان موقع معادل‌سازی به این دقت می‌کنه که اون کلمه قابلیت گسترش داشته باشه. مثلاً برای Conductor میشه «رسانا» و «هادی» رو به‌کار برد. قدیم‌تر هادی می‌گفتن، ولی الان رسانا. چرا؟ چون «هدایت»، ظرفیت گسترش نداره و نمی‌تونیم با اون واژه‌های جدیدی مثل رسانایی، نارسانا، رسانش، ابررسانا و نیمه‌رسانا بسازیم. قدیم‌ترها نیمه‌هادی رو به‌کار می‌بردن. در واقع در واژه‌گزینی اصطلاحی برگزیده می‌شود که بتوان آن را، بنابه ضرورت، در فرایندهای واژه‌سازی بعدی، یعنی انواع اشتقاق و ترکیب به‌کار برد. چون در زبان علم، به‌ندرت با یک واژۀ تنها سروکار داریم. واژه‌های علمی در اطراف خودشون خوشه‌ای از واژه‌های مرتبط با خودشون رو ایجاد می‌کنن و ما با مجموعه‌ای از واژه‌ها (خوشه‌واژه) روبه‌رو هستیم. به عنوان مثال اگر برای «Gravity» به جای ثقل، گرانش و برای «Center of gravity» به جای مرکز ثقل، گرانی‌گاه را به‌کار ببریم، به دلیل اینکه زبان فارسی و زبان‌های اروپایی از یک خانواده هستند، می‌تونیم به کمک روش‌های اشتقاق و ترکیب، با استفاده از «گرانش»، برای مشتقات Gravity واژه‌های جدیدی بسازیم. ولی با ثقل که مثل هدایت یه لغت عربیه نمی‌تونیم همچین کاری بکنیم. برای همین گرانش برای Gravity مناسب‌تر از ثقل هست.

* * *

مجری: راجع به بحث امروزمان یک توضیحی به مردم بدهم. ممکن است برای شما هم این سؤال خیلی پیش آمده باشد که چطور می‌شود کلمه‌ای مثل «اس‌ا‌م‌اس»، مثل «کامپیوتر»، مثل «سیستم» یا خیلی کلمات دیگر، در فرهنگستان زبان و ادب فارسی برایش جایگزینی پیدا می‌شود و اصلاً بر چه اساسی پیامک آمده نشسته کنار اس‌ام‌اس و جایگزین اس‌ام‌اس شده، بر چه اساسی رایانه به جای کامپیوتر نشسته و خیلی از کلمات دیگری که بعضی‌هایشان آن‌قدر پرکاربرد شده‌اند که کلمۀ اصلی کم‌رنگ شده و خوشبختانه کلمۀ جدید دارد خودش را نشان می‌دهد و مانور می‌دهد. می‌خواهیم امروز راجع به این جور کلمه‌ها با همدیگر صحبت کنیم. اول از چه کلمه‌ای شروع می‌کنیم؟

دکتر ظریف: ما تا به حال دربارۀ روش‌ها و منابع واژه‌گزینی خیلی بحث کرده‌ایم. من با خودم فکر کردم که شاید بد نباشد که ما بیاییم خودمان را بگذاریم جای متخصصان فرهنگستان و ببینیم آن‌ها چه کار می‌کنند. و فکر می‌کنم که واژۀ «تکنولوژی» واژۀ خوبی باشد. چون مردم با واژۀ تکنولوژی و معادل فارسی آن، یعنی فناوری آشنا هستند. من اگر بخواهم توضیح بدهم تکنولوژی را، قبلش باید یک واژه را خدمتتان عرض کنم و آن «تکنیک» است. تکنیک را شما شنیده‌اید و سالیان سال است در زبان فارسی به‌کار می‌رود و معنای فن و دانش و مهارت می‌دهد. تکنیک از زبان یونانی وارد زبان‌های اروپایی شده است و در زبان یونانی تلفظش «تِخنه» است. تکنولوژی هم هم‌خانوادۀ آن است و از دو بخش ساخته شده است: بخشِ «تکنو» و بخش «لوژی». تکنو، هم‌خانواده و شکل پیشوندی واژۀ تکنیک است. «لوژی» را هم در خیلی از واژه‌های رشته‌های علمی می‌بینیم. مثل اکولوژی و میکروبیولوژی که در واقع معنای اصلی‌اش یعنی «شناسی» و داشتن یک مهارت و فن. پس اگر بخواهیم به‌طور خیلی خلاصه تکنولوژی را تعریف کنیم، یعنی دانش شناسایی فن‌ها. این معنای تکنولوژی می‌شود. حالا فرهنگستان با این تعریف چگونه برای تکنولوژی معادل‌گزینی می‌کند؟ با توجه به اینکه معنی «تکنو» را می‌دانیم، می‌خواهیم کلمه‌ای درست کنیم که این واژه معنای داشتنِ فن و مهارت را به ما بدهد. متخصصین فرهنگستان دیدند که در زبان فارسی ما یک پسوندی داریم که داشتن را نشان می‌دهد. مثلاً وقتی ما می‌گوییم هنرور، یعنی کسی که هنر دارد.

مجری: یعنی کسی که تهیه کنندۀ «صبح به خیر ایران» است. آقای هنرور.

دکتر ظریف: بله؛ آقای هنرور از اساتید خوب و هنرمند برنامۀ ما هستند. دانشور، پیشور، این‌ها واژه‌هایی هستند که با «ور» ساخته شده‌اند. پس اگر ما بیاییم فن را به‌اضافۀ «ور» کنیم و «فن‌ور» را بسازیم، در واقع اصل معنا را رسانده‌ایم. یعنی کسی یا چیزی که فن دارد، دانشِ فن دارد. اما وقتی نگاه می‌کنیم می‌بینیم تلفظ «فن‌ور» کمی سخت است.

مجری: شاید خیلی هم زیبا نباشد.

دکتر ظریف: اعضای فرهنگستان اینجا آمدند از وندِ دیگری استفاده کردند. آن هم وندِ الف اتصال است؛ یا به‌قول ادبا الف وقایه. الف اتصال در کلماتی که دو بخش مساوی یا دو بخش مجزا دارند، آن دو بخش را به هم وصل می‌کند. مثل سراسر، مثل دوشادوش، مثل گوناگون. این الف تنها کارش راحت کردن تلفظ و زیباتر ساختن کلمه است. پس ما آمدیم به جای فن‌وری، از فن، الف، وری استفاده کردیم. یعنی فناوری. پس کلمۀ فناوری در واقع همان صورت دیگر فن‌وری است. منتها فقط به‌خاطر زیباتر شدن و راحت‌تر تلفظ شدنش این کلمه ساخته شده است. اگر این تقطیع و این شکلِ تقسیم کلمه را بپذیریم به این نتیجه می‌رسیم کسانی که روی الف فناوری مد می‌گذارند کار نادقیقی می‌کنند. چون ما منظورمان با این کلمه آوردن فن نیست. منظورمان داشتن مهارت است. همان طور که هنرور یا پیشه‌ور آن هنر یا پیشه را دارد ما هم می‌خواهیم فن یا دانشش را داشته باشیم.

مجری: پس در تلفظش هم نباید بگوییم فن‌آوری؛ باید بگوییم فناوری که معنای درستش را منتقل کنیم. پروندۀ این کلمه را ببندیم. برویم به سراغ رایانه؟ چه شد کامپیوتر شد رایانه؟ خیلی هم سخت جایگزین شد. تا مدت‌های مدیدی خود ما مجری‌ها که اصرار داریم از کلمات فارسی‌مان استفاده کنیم، یک وقت‌هایی به جای اس‌ام‌اس می‌گوییم پیامک، یک وقت‌هایی به جای پیامک می‌گوییم اس‌ام‌اس. یا همین قصۀ کامپیوتر و رایانه.

دکتر ظریف: رایانه در واقع از انتخاب‌های فرهنگستان سوم است، اما ساختۀ فرهنگستان سوم نیست. یعنی در واقع فرهنگستان دوم که قبل از انقلاب مشغول به کار بوده، من الان دقیقاً تاریخ ساختن این کلمه را نمی‌دانم، ولی فکر می‌کنم حدود سال‌های ۱۳۵۰ بوده است یا شاید قدیمی‌تر. وقتی داشتند برای رایانه معادل‌سازی می‌کردند ما با اولین رایانه با لفظ فرانسوی آن مواجه شدیم. در زبان فرانسوی به کامپیوتر، اوردیناتور می‌گویند؛ یعنی محاسبه‌گر. ما در زبان فارسی یک ریشه یا یک مصدر قدیمی داریم: «رایانیتن»، یعنی محاسبه کردن، حساب کردن. در واقع فرهنگستان دوم برای معادل فرانسۀ اوردیناتور و نه کامپیوتر، رایانه را ساخته است. یعنی اسم دستگاه ساخته است. مثال «ماله» که از مصدر مالیدن به‌اضافۀ «ه» اسم وسیله می‌سازیم. یا مانند «گیره» از «گیر» به‌علاوۀ «ه»، رایانه هم از مصدر «رایانیتن» و «ه» ساخته شده است.

مجری: خود این مصدرها پرکاربرد بوده؟

دکتر ظریف: اصلاً نبوده. همان طور که ما در بخش‌های قدیمی دیدیم، برای واژه‌گزینی راه‌های زیادی داریم. یکی از راه‌ها همان طور که در جلسات قبل گفتیم این است که ببینیم در زبان‌ها و گویش‌های قدیمی چه ریشه‌ای داشتیم که می‌تواند آن معنا را برساند. در واقع اگر می‌خواستیم معادل امروزی بسازیم باید می‌گفتیم «محاسبه‌گر». ولی اولاً رایانه بسیار برای واژه‌گزینی راحت‌تر است و بسیار تن می‌دهد به کلمه‌سازی و ترکیب‌سازی و ثانیاً رایانه برای ما کارهای دیگری می‌کند و کارش فقط محاسبه نیست.

۸ نظر ۰۳ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۷:۱۸

واژه‌گزینی - ۹

يكشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۷:۰۹ ق.ظ

زمان پخش: ۱۴ بهمن ۹۶

مهمان برنامه: دکتر محمود ظریف

لینک دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت ogg هشت دقیقه، سه مگابایت

لینک دانلود ویدئوی برنامه (۸ دقیقه، ۱۶ مگابایت)

لینک دانلود از کانال تلگرام



راجع به اینکه فرهنگستان برای همه‌ی واژه‌های علمی و هر لغتی که غیرفارسی باشه، معادل فارسی وضع نمی‌کنه و برای کدوما معادل می‌سازه بحث شد. به عنوان مثال اسامی جهانی (مانند المپیاد، المپیک)، اسامی اشخاصی که روی پدیده‌ها گذاشته شده، عناصر شیمیایی و واحدهای اندازه‌گیری (مثل متر و ولت)، حضور این واژه‌ها در زبان فارسی آسیبی بهش وارد نمی‌کنه و می‌پذیریمش. یه تعداد واژۀ دیگه رو هم به شرطی می‌پذیریم که با اسم فاعل و مفعول و صفت و قید و مشتقاتش وارد زبان فارسی نشن. ینی اون کلمۀ اصلی (مثلاً فیلم) رو می‌گیریم و خودمون با پسوندها و پیشوندهای دیگه اسم فاعل و مفعول و صفت و قید و... درست می‌کنیم (فیلم‌بردار، فیلم‌ساز و...). وقت برنامه طبق معمول کم بود و اونجا که دکتر ظریف گفتن می‌خوام دو معادل از فرهنگستان بگم که از این روش استفاده شده برای ساختش، مجری دقت نکرد دو تا مثال قراره گفته بشه و بعد از مثال اول خداحافظی کرد و مثال دوم نفهمیدیم چی بود. اونجایی هم که مجری در ادامۀ مثال‌های دکتر گفت شمع و پروانه، دقیقاً نمی‌دونم چرا این دو تا مثالو زد. کاش توضیح می‌داد. مانتوی مجری هم قشنگ بود و دوستش دارم طرحشو.

* * *

مجری: هفتۀ گذشته با همدیگر راجع به این صحبت کردیم که یک سری واژه‌ها می‌توانند به زبان فارسی راه پیدا کنند به‌شرط آنکه با خانواده‌شان نیایند. یعنی متوجه شدیم که زبان در این مورد خاص مهمان‌نواز نیست. درست است؟

دکتر ظریف: بله درست فرمودید. اگر اجازه بدهید من خلاصه‌ای از بحث جلسۀ گذشته را خدمتتان عرض کنم. ما گفتیم که در وهلۀ اول چرا اصلاً یک زبان اروپایی را به‌عنوان زبان علم انتخاب نمی‌کنیم؟ سه دلیل آوردیم. گفتیم زبان خودمان را زبان ناتوان و سرکوفته می‌کند، علم را به‌خوبی نمی‌توانیم با زبان‌های اروپایی منتقل کنیم. چون ظرایف زبانی هستند. مثال هم زدیم که خورشیدگرفتگی و ماه‌گرفتگی را ما چقدر در دوره‌های تحصیلی و دبستان و دبیرستان مشکل داشتیم با «خسوف» و «کسوف» که کدام، کدام است. مورد سوم هم این بود که فرض کنیم علم را بین دانشجویان، با زبان خارجی آموختیم. با مردم عادی چه کار باید بکنیم؟ آن‌ها را چگونه با علم آشنا کنیم؟ پس به این دلیل خود زبان را نمی‌توانیم انتخاب کنیم. اما گفتیم حالا اگر کل زبان را انتخاب نکنیم، چند کلمه از این‌ها قرض کنیم. گفتیم که کلمه‌هایی که می‌خواهیم بگیریم کوچک باشند، بسیط باشند، تک‌کلمه‌ای باشد، با خانواده‌شان نیایند. مثال هم زدیم که مثلاً «سیستم» اگر بخواهد وارد زبان ما شود با خودش سیستماتیک و سیستمتایز و هزار واژۀ دیگر را می‌آورد. مثال دیگر «اکت» است که اکتور و اکشن و اکترس و اکتیو را با خودش می‌آورد. آخرین موردی که ما گفتیم چگونه می‌توانیم یک واژه را از زبان بیگانه قرض کنیم، شرایطی است که فرهنگستان با نظر متخصصان یک رشته و صاحب‌نظران آن رشته به این نتیجه برسد که ما این واژه را باید در زبان فارسی بپذیریم. مثلاً اصحاب رادیو و تلویزیون به این نتیجه رسیده‌اند که ما در زبان فارسی معادل خوبی برای «رادیو» یا «تلویزیون» یا «استاندارد» نداریم و سخت هم هست که بخواهیم برای این‌ها واژه‌ای درست کنیم که همۀ طیف‌هایی که با این کلمه‌ها سروکار دارند را راضی کند. 

مجری: مخصوصاً برای کلمه‌های پرکاربرد این طور است. خیلی سخت می‌شود برایش یک جایگزین انتخاب کرد.

دکتر ظریف: از این دست واژه‌ها در زبان فارسی بسیار زیاد است. مثلاً «تاکسی» از این موارد است. واژه‌های زیادی داریم که می‌توانیم مثال بزنیم، که فرهنگستان با نظر متخصصین آن رشته‌های علمی یا صاحب‌نظران آن رشته یا فن آن واژه‌ها را می‌پذیرد و درصدد عوض کردن آن‌ها نیست. بحثی که امروز می‌خواهم شروع کنم روش‌ها یا شیوه‌های واژه‌گزینی است. ما چگونه یک واژۀ نو درست می‌کنیم؟ شما چگونه یک واژۀ نو درست می‌کنید؟ فرض کنید یک چیز جدید خریده‌اید و اسمش را هم نمی‌دانید و می‌خواهید به دوستتان بگویید.

مجری: من معمولاً این کار را با واژه‌های فانتزی انجام می‌دهم. یعنی اتفاقاً این کار را انجام می‌دهم برای یک وسیله‌ای که می‌خرم و وارد وسایل جدید من می‌شود، سعی می‌کنم یک واژۀ فانتزی انتخاب کنم. هرگز نمی‌توانیم قیاس کنیم. قیاس مع‌الفارق است با کاری که شما انجام می‌دهید.

دکتر ظریف: نه اتفاقاً. در واژه‌گزینی چهار روش یا شیوۀ عمده داریم که یکی‌شان «برگزینش» است. یعنی می‌رویم می‌بینیم این کلمه در زبان اصلی یعنی چه؟ بعد می‌بینیم در زبان فارسی چه معادلی است. به‌اصطلاح خودمانی می‌شود ترجمه. نگاه می‌کنیم در زبان انگلیسی مثلاً book است؛ در زبان فارسی هم چیزی هست مثل کتاب. به جای book می‌گذاریم کتاب. به این می‌گوییم برگزینش.

مجری: کاش به جای کتاب می‌گذاشتیم «همدم».

دکتر ظریف: بله، خیلی خوب است. یک وقت‌هایی هست که ما می‌آییم «نوگزینش» انجام می‌دهیم. یعنی ما در زبان فارسی کلمۀ دقیقی معادل آن نداریم، اما یک کلمه‌ای که نزدیک به آن است و معنایی شبیه به آن دارد را انتخاب می‌کنیم و در واقع این معنای دیگر را به آن اضافه می‌کنیم. در زبان‌شناسی به این می‌گویند توسّع معنایی. 

مجری: می‌شود مثال بزنید برایمان؟ سخت شد.

دکتر ظریف: فرض کنید قدیم در جنگ‌ها سپر بوده و کسانی که به جنگ می‌رفتند، با خودشان سپر داشتند که آسیب نبینند و محافظشان باشد. الان دیگر کسی با لباس رزم و این جور چیزها به جنگ نمی‌رود. پس کلمۀ «سپر» دیگر خیلی استفاده نمی‌شود. اما ما برای ماشین می‌آییم و از کلمۀ «سپر» استفاده می‌کنیم. در واقع سپر وسیله‌ای است که مانع آسیب رسیدن به سرنشین یا به ماشین می‌شود. پس ما آمدیم معنای سپر را گسترش دادیم. سپر دیگر به‌عنوان آن وسیله‌ای که جنگاوران دستشان می‌گرفتند، کنار گذاشته شده، یا حداقل اگر هم کنار گذاشته نشده، در آن معنا خیلی هم به‌کار نمی‌رود و یک معنای دوم به آن اضافه شده است. مثال دیگری که در یکی از جلسات قبل هم عرض کرده بودم، «یخچال» است. در قدیم چاله‌های بزرگی در شهرها می‌کندند و زمستان‌ها برف و یخ را در آن انبار می‌کردند. این برف و یخ در آن چاله می‌ماند تا تابستان. و تابستان از آن برف و یخ استفاده می‌کردند. در واقع یعنی چالۀ یخ.

مجری: و دلیل نام‌گذاری خیایان یخچال تهران هم همین است. یعنی سال‌های دور همین اتفاقی که جناب دکتر ظریف فرمودند برای خیابان یخچال در خیابان شریعتی افتاده که یخچال نام گرفته است. 

دکتر ظریف: بله کاملاً درست می‌فرمایید. بعدها یک وسیله‌ای وارد کشور ما شد که کار تهیۀ یخ یا خنک کردن چیزها را برای ما انجام می‌داد و ما دیدیم که در فرهنگمان چه چیزی شبیه آن داریم؟ یخچال. آن کلمه را آوردیم و گذاشتیم روی این وسیله که در آلمانی به آن kuhlschrank «کمد یخ» یا «کمد سرد» می‌گویند، یا refrigerator انگلیسی. ما به این کارها نوگزینش می‌گوییم. مثال‌های زیادی داریم؛ مثل «آبشار» در والیبال. آبشار جایی است که آب می‌ریزیم، ولی به آن حرکتی که در والیبال انجام می‌دهند هم می‌گوییم آبشار.

مجری: شمع، پروانه.

دکتر ظریف: بله. من فقط اجازه می‌خواهم دو معادل از فرهنگستان را بگویم که از این روش استفاده شده است. یکی «فینه» است. کلاه‌های عثمانی اگر یادتان باشد، کلاه‌هایی که مثل مخروط بودند، اما نوک سرشان تیز نبود. آن‌ها را ما آوردیم و اضافه کردیم به فرهنگ، به جای یک کوه در دریا که عین آن کلاه است.

۳ نظر ۰۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۷:۰۹

واژه‌گزینی - ۸

شنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۷:۰۴ ق.ظ

زمان پخش: ۷ بهمن ۹۶

مهمان برنامه: دکتر محمود ظریف

لینک دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت ogg هشت دقیقه، سه مگابایت

لینک دانلود ویدئوی برنامه (۸ دقیقه، ۱۸ مگابایت)

لینک دانلود از کانال تلگرام



فرهنگستان اصرار نداره که هیچ واژه‌ای از هیچ زبانی وارد زبان ما نشود و برای همه‌شون معادل فارسی درست کنیم. اگه نشه یا نتونیم معادل بسازیم اون کلمه رو قرض می‌گیریم. ینی اون کلمه رو از اون زبان می‌گیریم و وارد زبان خودمون می‌کنیم و استفاده می‌کنیم. مثلاً، سال‌ها قبل، نیروی انتظامی بدون هماهنگی با فرهنگستان، به جای «پلیس»، «پاسوَر» رو ساخته بود که با مخالفت فرهنگستان روبه‌رو شد. لزومی نداره هر واژۀ غیرفارسی رو از زبان بیرون کنیم. به عنوان مثال، «فیلم» و «خبر» ریشۀ فرنگی و عربی دارن، اما با این واژه‌ها می‌تونیم ترکیب‌های گوناگون فارسی بسازیم. مثل فیلم‌بردار، فیلم‌ساز، فیلم‌خانه، خبردار، خبرگیر، خبرچین، خبرگزار، خبرگزاری، خبرساز، خبرسازی، خبردهی، خبررسانی، خوش‌خبر، بدخبر، بی‌خبر، باخبر. این برنامه راجع به این موضوع هست. ولی چون وقت برنامه کم بود، بحث ناقص موند.

* * *

مجری: می‌خواهیم ببینیم فرهنگستان زبان و ادب فارسی وام هم می‌گیرد؟

دکتر ظریف: بله؛ ما هم وام و قرض می‌گیریم و هم قرض می‌دهیم. در واقع بحث امروز ما دربارۀ این است که ما با چه شرایطی وام یا قرض می‌گیریم. منتها من قبل از اینکه وارد این بحث شوم، دو بحث کلی باید بشود. یکی اینکه بعضی‌ها می‌گویند خب چرا اصلاً ما در دانشگاه‌ها یک زبان اروپایی را انتخاب نمی‌کنیم که همه به همان زبان صحبت کنند؟ زبان علممان را چرا مثلاً یک زبان اروپایی مثل انگلیسی یا مثل فرانسه یا آلمانی انتخاب نمی‌کنیم که کلاً مشکل تفهیم و تفاهم علمی از بین برود؟ در واقع ما با این کار سه آسیب به زبانمان می‌زنیم، اگر بیاییم یک زبان اروپایی را قرض بگیریم. اولین و مهم‌ترین آسیب این است که زبان فارسی یکی از مهم‌ترین زبان‌های دنیاست؛ با سابقۀ چند هزار ساله. اگر ما این کار را بکنیم زبان فارسی دیگر آن توانایی و قدرت خودش را ندارد و در واقع تبدیل می‌شود به یک زبان سرکوفته و یک زبان ناقص. و این با آن چیزی که ما در خودمان می‌شناسیم به‌عنوان یک قوم بافرهنگ و فرهنگ‌پرور منافات دارد. این اولین مسأله. دومین مسأله این است که فرض کنیم برای زبان علممان یکی از زبان‌های اروپایی را انتخاب کردیم. با مردم عادی که دانشگاه نمی‌روند چه کار کنیم؟ چگونه این زبان و واژه‌ها و مفاهیم را به آن‌ها منتقل کنیم؟ طبیعتاً رابطۀ بین مردم و علم و رابطۀ مردم و دانشگاهیان قطع می‌شود. دیگر دانشگاهیان نمی‌توانند چیزهایی که بلدند را به‌راحتی به مردم منتقل کنند و مردم به‌راحتی این چیزها را نمی‌فهمند. مسألۀ سوم که به نظر من خیلی مسألۀ مهمی است این است که ما با این کار باید یک هزینۀ بسیار هنگفتی متقبل شویم و حتی با صرف آن هزینه باز هم ظرایف و ریزه‌کاری‌های زبانی را نمی‌توانیم منتقل کنیم. ما هنوز که هنوز است با مسألۀ «خسوف» و «کسوف» مشکل داریم. شما چگونه حفظ کردید که خسوف، خورشیدگرفتگی است یا ماه‌گرفتگی؟ ما به‌خاطر اینکه بیاییم مفاهیم زبان‌های بیگانه را منتقل کنیم باید ظرایف زبانی را هم در نظر بگیریم. پس به این ترتیب ما اصولاً باید این فکر را از ذهنمان بیرون کنیم که بیاییم یک زبان اروپایی را بکنیم زبان علم خودمان. اما این فکر را نباید از سر خودمان بیرون کنیم که کلمه قرض کنیم. مثلاً ما نباید آن‌قدر سخت‌گیر باشیم که هیچ واژه‌ای را به زبان خودمان راه ندهیم. ما در جلسات گذشته دربارۀ اینکه اول خودمان سعی کنیم کلمه و واژۀ نو بسازیم بحث کردیم. بعد دیدیم اگر خودمان نمی‌توانیم با زبان امروز بسازیم از زبان‌های دیگر قرض بگیریم. مثلاً از زبان‌های گویشی واژه قرض بگیریم. ولی اگر به این نتیجه رسیدیم که نه می‌توانیم خودمان یک واژه درست کنیم، و نه می‌توانیم از زبان‌های ایرانی و گویش‌های ایرانی واژه قرض کنیم، آن وقت ما با شرایطی واژه‌های بیگانه را قرض می‌کنیم که من این شرایط را در دو سه دسته خلاصه کرده‌ام که عرض می‌کنم خدمتتان.

مجری: یعنی می‌خواهید بگویید که فرهنگستان خیلی هم مقاومت بر این ندارد که هیچ واژه‌ای از هیچ زبانی وارد زبان ما نشود؟ من چند وقت پیش اتفاقاً داشتم با خودم فکر می‌کردم که چرا هیچ معادلی تا به حال برای «تبلت» نیامده است؟ خیلی راحت ما داریم می‌گوییم تبلت و هیچ واژه‌ای هم معادل تبلت تا الان در فرهنگستان نداریم. اگر شما مردم واقعاً فکر می‌کنید که تبلت خوب است استفاده کنیم که هیچ. اگر خیلی دغدغه دارید که یک واژه‌ای جایگزینش شود پیشنهاد بدهید. مردم می‌توانند پیشنهاد کنند؟

دکتر ظریف: بله؛ ما در برنامه‌های قبل هم از مردم خواهش کردیم که برای واژۀ «دابسمش» به ما معادل بدهند و ما این معادل‌ها را که تا حالا به‌دستمان رسیده، در کارگروه عمومی فرهنگستان در دست کار داریم و ان‌شاءالله از طریق همین برنامه یکی از معادل‌هایی را که پیشنهاد کرده‌اند خدمت مردم عزیزمان عرض می‌کنیم. ما هر واژه‌ای را که مردم عزیزمان از ما بخواهند با تمام توانمان سعی می‌کنیم که برایش یک معادل فارسی پیدا کنیم، یا اگر خودمان نتوانستیم یک معادل فارسی انتخاب کنیم از مردم کمک بخواهیم.

مجری: شاید هم مردم نخواهند. شاید بعضی از واژه‌ها باشد که آن‌قدر جا افتاده که فکر کنند چه لزومی دارد که یک واژۀ دیگری جایگزینش شود. قبول دارید؟

دکتر ظریف: بله؛ کاملاً درست است. در واقع این یکی از آن مواردی است که ما واژۀ بیگانه را قرض می‌گیریم. واژه‌های بیگانه‌ای که ما قرض بگیریم باید چند شرط داشته باشند. اولین شرطش این است که واژه، کوچک باشد. به اصطلاح زبان‌شناسان بسیط باشد. یعنی تک‌کلمه‌ای باشد. مثلاً شما «کُد» و «مُد» را در نظر بگیرید؛ یا «فیلم» را.

مجری: یا مثلاً «استاندارد». استاندارد هم جزو کلماتی است که وارد زبان فارسی شده است و جایگزینی هم برایش نداریم.

دکتر ظریف: «رادیو»، «تلویزیون»، تمام این مواردی که فرمودید درست است. در واقع واژه‌هایی که می‌گیریم اگر بسیط باشند، اولین شرطش این است و این را ما می‌توانیم بپذیریم. دومین شرطی که ما داریم این است که یک واژه‌ای که می‌پذیریم با خانواده‌اش وارد زبان ما نشود. در واقع حالا که مجبوریم یک واژه را قرض کنیم، یک واژه را قرض کنیم و بعد با توان زبان فارسی آن واژه را بال و پر بدهیم. مثلاً من اگر برای شما یک واژه را بخواهم مثال بزنم، فرض کنیم «سیستم» را بخواهیم وارد زبان کنیم، مثلاً «سیستماتیک» آمده، «سیستمتایز» آمده، «سیستمیک» آمده، و واژه‌های خیلی زیادی می‌خواهند با این واژه وارد زبان فارسی شوند. اما ما تمایلمان این است که اگر حالا هم که مجبوریم یک واژه را قرض کنیم یکی را قرض کنیم. و آخرین مورد...

مجری: اشکالی ندارد این آخرین مورد را اجازه بدهید هفتۀ بعد بررسی کنیم؟

۳ نظر ۰۱ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۷:۰۴

واژه‌گزینی - ۷

جمعه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۷، ۰۷:۲۹ ق.ظ

زمان پخش: ۱۶ دی ۹۶

مهمان برنامه: دکتر محمود ظریف

لینک دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت ogg یازده دقیقه، چهار مگابایت

لینک دانلود ویدئوی برنامه (۱۱ دقیقه، ۱۸ مگابایت)

لینک دانلود از کانال تلگرام



این برنامه یه کم تخصصی‌تر از برنامه‌های قبل هست و راجع به واژه‌های تخصصی مثل واریانس و آکسون که در زبان فارسی امروزی براشون معادل پیدا نکردیم صحبت میشه. اگه در زبان فارسی نو نتونیم برای کلمات تخصصی معادل فارسی پیدا کنیم و از بقیۀ گویش‌ها هم نتونیم کمک بگیریم، می‌ریم سراغ فارسی باستانی. همون طور که زبان انگلیسی هم از لاتین کلمه قرض گرفته، ما هم از زبان‌های قدیمی‌ترمون کمک می‌گیریم.

* * *

مجری: در برنامه‌های گذشته من یادم هست در خصوص واژه‌گزینی و استفاده از گویش‌ها و زبان‌های فارسی صحبت می‌کردیم. فکر می‌کنم امروز بخواهیم اشاره کنیم به گویش‌های باستانی که به‌نوعی در طول زمان بخشی از آن منتقل شده است و حتی واژگانی هم که انتخاب می‌کنیم گاهی اوقات آدم را به یاد کلمه‌ها و واژگان قدیمی و باستانی می‌اندازد.

دکتر ظریف: همان طور که فرمودید در برنامه‌های قبلی ما در مورد استفاده از منابع واژه‌ها برای زبان فارسی صحبت کردیم. یک بار در مورد خود زبان فارسی که واژه‌ها را بسازیم، یک بار در مورد گویش‌ها و زبان‌ها و لهجه‌های زنده صحبت کردیم، امروز در واقع از منبع سومی می‌خواهیم نام ببریم و آن گویش‌ها و زبان‌های باستانی ایرانی است. مستحضرید که زبان فارسی در طول تاریخ تغییرات بسیار زیادی کرده است و این زبان به این صورت در همۀ ادوار نبوده است. ما در برنامه‌های گذشته دیدیم که زبان فارسی سه دورۀ عمده داشته است: فارسی باستان، فارسی میانه و فارسی جدید که این فارسی‌ای است که ما داریم با آن صحبت می‌کنیم. گاهی اوقات ما با واژه‌هایی از زبان‌های فرنگی مواجه می‌شویم که به روش‌های دیگر نمی‌توانیم برایشان معادل درست کنیم. یعنی نه با زبان فارسی امروز برایشان معادل خوب و درخوری داریم، نه در گویش‌ها و لهجه‌های زنده می‌توانیم برای آن‌ها معادل‌های خوبی پیدا کنیم.

مجری: این‌ها به‌نوعی واژگان وارداتی هستند.

دکتر ظریف: بله؛ مستحضرید که در زبان انگلیسی هم مثل همۀ زبان‌ها کلماتی که می‌سازند گاهی اوقات ریشه‌ها یا واژه‌هایی که می‌گیرند از زبان‌های لاتین یا یونانی است. ما برای اینکه بتوانیم آن واژه‌ها را به فارسی منتقل کنیم در واقع دو راهکار عمده داریم در هنگام استفاده از زبان‌های باستانی. یکی این است که کل واژه را از زبان‌های باستانی قرض بگیریم، و دیگری این است که بخشی از یک واژۀ باستانی را قرض بگیریم. یعنی در واقع پسوند یا پیشوندهایی را قرض بگیریم و به زبان فارسی امروز منتقل کنیم؛ که هر دوی این‌ها را با مثال‌هایی بیشتر توضیح می‌دهم. 

مجری: بله؛ مصداقی که باشد بیشتر مورد توجه بینندگان عزیز قرار می‌گیرد.

دکتر ظریف: بعضی وقت‌ها با واژه‌هایی که برخورد می‌کنیم، در زبان فارسی همان طور که عرض کردم معادل ندارند. مثال خیلی معروف این شاید variation باشد. variation یا صورت‌های دیگری از این کلمات که در زبان فارسی و در علومی مثل آمار وارد شده‌اند «واریانس» است. ما برای variation هیچ معادل فارسی نداشتیم. در گویش‌ها هم چیزی پیدا نکردیم. رفتیم و دیدیم در گویش‌های قدیمی و زبان قدیمی ایران صورت دیگری از گردیدن، یعنی تغییر حال پیدا کردن، متحول شدن، گشتن، «وردیدن» است؛ که معادلی نزدیک به معنای variation است. ما این وردیدن باستانی (قدیمی) را زنده کردیم و در واقع یک کلمۀ جدید با آن درست کردیم: وردش. وردش یعنی دگرگونی، گونه‌به‌گون شدن؛ و این را در زبان علمی مقابل variation استفاده کردیم. آن وقت با استفاده از این کلمۀ بازسازی شده آمدیم و کلمات دیگری ساختیم. برای «واریانس»، «وردایی» را ساختیم و خانواده‌های این واژه را به‌طور کامل این کلمۀ باستانی پوشش داد. یک مثال دیگر اگر بخواهم بزنم، در حوزۀ علوم زیستی (زیست‌شناسی)، یک واژه‌ای از زبان انگلیسی وارد زبان فارسی شد. کسانی که با زیست‌شناسی آشنا هستند این واژه برایشان خیلی آشناست. آکسون. آکسون در واقع یک سلول عصبی است که شکل استوانه‌ای دارد و تکانۀ عصبی را از یک جا به یک جای دیگر منتقل می‌کند. ما نه در زبان فارسی و نه در گویش‌های فارسی و لهجه‌های فارسی معادل خوبی برای این نداشتیم. اما در صورت‌های قدیمی، برای این کلمه، کلمه‌ای پیدا کردیم که این کلمه خودش معنای محور را می‌دهد. این کلمه «آسه» است. ما این کلمۀ «آسه» را آوردیم و در زبان فارسی امروز معادل «آکسون» قرار دادیم. «آسه» در واقع با «اکسس» انگلیسی که معنای محور دارد هم‌ریشه است و دقیقاً می‌تواند معنای آکسون را در زبان فارسی منتقل کند.

مجری: بعضی از این واژگان قدیمی و باستانی، اگر نگاهی به گذشته بخواهیم بکنیم بیشتر مربوط به چه دوره‌هایی است؟ دورۀ ساسانی؟ دورۀ هخامنشی؟ قبل از ورود اسلام؟

دکتر ظریف: ما زبان فارسی را به سه قسمت عمده تقسیم می‌کنیم. تا دورۀ هخامنشیان را فارسی باستان می‌گوییم. از آغاز اشکانیان تا ظهور اسلام را فارسی میانه می‌گوییم و از ظهور اسلام به این طرف را فارسی جدید می‌گوییم که خودش چند مرحله دارد که همکاران من در گروه زبان‌های باستانی و گویش‌شناسی تخصص بیشتری دارند در زبان‌های باستانی و تاریخ آن‌ها. ولی به همین بسنده کنیم که این سه دورۀ هخامنشیان، اشکانیان، اسلام و بعد از اسلام سه دورۀ بزرگ زبان فارسی هستند.

مجری: بعضی از واژگان هستند که احساس می‌کنم برگرفته از واژگان و کلمات باستانی باشند؛ مثل «پاتک»، مثل «تراکنش»، که مورد اقبال جامعه هم قرار گرفته‌اند. واژۀ پاتک را مردم بارها و بارها در حوزۀ دفاع مقدس شنیده‌اند؛ مثل پاتک دشمن را دفع کردند، یا تراکنش را این روزها در حوزۀ مالی، مانند تراکنش مالی. در این زمینه هم مایلید توضیح دهید؟

دکتر ظریف: بله حتماً. به مرحلۀ خیلی خوبی اشاره کردید. من عرض کردم ما از زبان‌های باستانی به دو صورت قرض می‌گیریم. یکی کل واژه است. یعنی یک واژه را به همان صورت می‌گیریم و با یک معنای نزدیک به معنای قدیمی زنده‌اش می‌کنیم. اما این کار خطراتی هم دارد. خطراتش این است که این کلمه‌ای که ما می‌گیریم اگر خیلی عجیب و غریب باشد، برای شنونده فرقی با واژۀ بیگانه نمی‌کند. پس ما باید یک دقتی بکنیم که کلماتی که می‌گیریم برای مردم خیلی نامأنوس نباشد. اما کار دیگر خوب‌تری که می‌توانیم بکنیم این است که گاهی اوقات ما پسوند و پیشوند در زبان فارسی کم داریم و می‌خواهیم یک پسوند یا پیشوند زبان انگلیسی را ترجمه کنیم. می‌گردیم ببینیم آیا در زبان فارسی قدیم، فارسی باستان یا فارسی میانه پسوند و پیشوندهایی مثل آن‌ها هستند؟ مثل‌هایی که شما زدید دو تا از بهترین مثال‌های این حوزه هستند. مثلاً تراکنش یا پاتک را اگر عرض کنم، «ترا»، «پاد»، «پا» یا «پد» معادل ضد هستند و صورت باستانی هستند. ما وقتی که می‌خواهیم کلمۀ جدیدی درست کنیم، از این‌ها استفاده می‌کنیم. پاتک کلمه‌ای است که در معنای ضدحمله ساخته شده است. مثال‌های دیگری اگر بخواهم با «پا» بزنم، «پاسخ» را اگر در نظر بگیرید، دو بخش دارد: «پا» و «سخ». «پا» یعنی متضاد و «سخ» صورت کوتاه شدۀ سخن است. پاسخ در واقع یعنی جواب، یعنی پادِ سخن و آنچه در جواب سخن گفته می‌شود. مثال‌های دیگر، پادکنش و پادزهر (ضدزهر) است. مورد دیگری که فرمودید (تراکنش)؛ تراکنش یعنی از یک سو به یک سوی دیگر رفتن و این کنشی است که در بانک یا در عملیات بانکی حساب شما انجام می‌شود.

۳ نظر ۳۱ فروردين ۹۷ ، ۰۷:۲۹

واژه‌گزینی - ۶

پنجشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۷، ۰۶:۵۶ ق.ظ

زمان پخش: ۲ دی ۹۶

مهمان برنامه: دکتر محمود ظریف

لینک دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت ogg ده دقیقه، سه مگابایت

لینک دانلود ویدئوی برنامه (۱۰ دقیقه، ۲۲ مگابایت)

لینک دانلود از کانال تلگرام



در اصول و ضوابط واژه‌گزینی، اگر در جایی از زبان رسمی و معیار و متداول، معادلی برای یک کلمه‌ی فرنگی پیدا نکردیم و معادل مناسبی برای این واژه در گویش‌ها وجود داشت، از آن واژه استفاده می‌کنیم. مثال: «رمبیدن» در گویش استان فارس، به معنای فروریختن و ویران شدن ناگهانی و معادل با «کولاپس» است. با استفاده از رمبیدن، می‌توان «رمب‌اختر» را ساخت؛ که معادل مناسبی برای ستاره‌ای که به ناگهانی از درون فرومی‌ریزد است. یا مثلاً «چالش» که از چالشماق ترکی گرفته شده، برای چلنج انگلیسی. 
کهن جامه‌ی خویش پیراستن، به از جامه‌ی عاریت خواستن

این برنامه خیلی کوتاه بود و فقط سه چهار تا مثال بررسی شد. مجری آخر برنامه راجع به اون غلط املایی «شکرگزار» هم پرسید که دکتر حداد به‌اشتباه با «ذ» نوشته بودن و خیلی هم خبرساز شده بود. آقای ظریف هم گفتن اشتباه املایی بوده و تصحیح شده بعداً. (+)

* * *

مجری: این زبان‌ها و گویش‌ها و لهجه‌هایی که در بین اقوام مختلف ایرانی مرسوم است، فارغ از اینکه شیرین است، جذاب است و این تنوع و گونه‌به‌گونی و رنگ‌به‌رنگی گویش‌ها را وقتی که می‌بینیم، لذت و حظّش را می‌بریم و بخشی از هویت فرهنگی آن قوم محسوب می‌شود، در واژه‌گزینی هم نقش به‌سزایی دارد و جاهایی که می‌گویند ما در زبان فارسی و زبان معیارمان، واژه کم می‌آوریم حتی می‌توانیم برویم سراغ زبان‌ها و گویش‌ها و لهجه‌هایی که در بین اقوام ایرانی وجود دارد. در این خصوص جناب آقای دکتر ظریف قرار است حضور شما توضیحاتی را ارائه کنند. از همراهان صبح به خیر ایران که از فرهنگستان زبان و ادب فارسی تشریف آورده‌اند، خودشان هم اصالتاً مشهدی هستند. صبحتان به خیر. 

دکتر ظریف: صبح شما به خیر. سلام عرض می‌کنم خدمت شما و سایر عوامل و همچنین مردم خوب کشورمان.

مجری: یک سلام ویژه باید تقدیم مشهدی‌ها کنیم از طرف شما. آن‌قدر به مشهد عرق دارند که الان داشتند کلی با من بحث می‌کردند در خصوص اینکه مشهد اینگونه است و اینگونه است و اینگونه است و در خصوص فرهنگ خوب مردمش و امکانات خوبی که در این شهر وجود دارد و کلیّۀ مواردش کلی داشتند توضیحات ارائه می‌کردند. این خیلی خوب است که شما به شهر و استانی که در آن متولد شده‌اید عرق دارید و به این شکل دارید از آن دفاع کنید. حتماً این عرق شما باعث شده است که لهجۀ مشهدی را فراموش نکنیم. ولی در خیلی از شهرها ما می‌بینیم که مردم گویش و لهجه و زبانشان را به‌دست فراموشی سپرده‌اند. مثلاً می‌گوییم دو کلمه کردی صحبت کن می‌گوید من بلد نیستم؛ در حالی که پانزده سال است مثلاً در کرمانشاه یا سنندج کردستان زندگی می‌کند. فکر می‌کنم این در زبان‌شناسی خیلی مهم باشد که این‌ها دارند به‌دست فراموشی سپرده می‌شوند.

دکتر ظریف: در جلسات قبل، آقای دکتر طامه همکار من در این برنامه شرکت کردند و در مورد زبان‌های ایرانی، گویش‌ها و لهجه‌ها صحبت کردند. بخشی که من می‌خواهم به آن بپردازم استفاده از گویش‌ها یا زبان‌های ایرانی در واژه‌گزینی است. مستحضریم که ما یک کشور پهناور داریم. زبان‌ها و گویش‌های بسیار زیادی در این کشور هست و زبان فارسی ابزار تعامل بین این گویش‌ها یا زبان‌هاست. ما برای پربار کردن زبان فارسی گاهی اوقات ناگزیر می‌شویم دست یاری به‌سمت گویش‌ها یا زبان‌های ایرانی دراز کنیم. و وقتی که در منبع زبان فارسی واژه‌ای و معادلی را برای یک لفظ بیگانه پیدا نکنیم می‌رویم و می‌گردیم و می‌بینیم که آیا در آن گویش، در آن زبان یا حتی در آن لهجه برای این واژه‌ای که وارد زبان ما شده است آیا معادل درخوری پیدا می‌کنیم؟

مجری: راه دیگری نیست برای واژه‌گزینی؟ یا صرفاً باید برویم سراغ زبان‌ها و گویش‌هایی که خودمان داریم؟ 

دکتر ظریف: چرا، هست. ما در واژه‌گزینی چند منبع برای کارهایمان داریم. یکی از این منابع رجوع به تاریخ زبان است. مثلاً ببینیم در زبان فارسی در اعصار و دوره‌های گذشته چه لفظ‌هایی وجود داشته که امروزه به‌کار نمی‌رود و آن‌ها را زنده کنیم. مثال معروفش «یخچال» است که به آن شکل قدیمی‌اش دیگر استفاده نمی‌شود، ولی امروزه به‌عنوان یک ظرف و کمدی که نه «چال» است و نه «یخ» از آن استفاده می‌کنیم. این یک راهش است. یک راه دیگر این است که ما واژه‌ای بسازیم که نو است. یعنی از صفر واژه بسازیم. و گاهی اوقات هم ما مراجعه می‌کنیم به منبع‌های کناری دم دستمان که برای روز مبادا نگه‌داشته‌ایم این منابع خوب را. مثال اگر بخواهم برای شما بزنم، وقتی که فارسی‌زبان‌ها اولین بار با واژۀ challenge انگلیسی مواجه شدند، ما در فارسی دیدیم معادل خیلی خوبی برای این لفظ پیدا نمی‌کنیم. رفتیم و از زبان ترکی واژۀ «چالش» را قرض کردیم. واژۀ «چالش» از مصدر «چالشماخ» یا «چالشماق» است و وارد زبان فارسی شد و الان تقریباً می‌توانم بگویم همۀ کسانی که با ترجمۀ لفظ challenge سروکار دارند این را چالش ترجمه می‌کنند و پذیرفته شده است.

مجری: و کاملاً هم معنای challenge را به ذهن متبادر می‌کند.

دکتر ظریف: مثال دیگری می‌زنم. ما مدتی است که با لفظ «کایاک» در ورزش آشنا هستیم. یک نوع قایق سرخ‌پوستی است که این لفظ را ما در رشتۀ ورزشی می‌بینیم. ما دیدیم که در سیستان و بلوچستان مردم اطراف دریاچۀ هامون قایق‌هایی درست می‌کنند با نی؛ با نی‌هایی که کنار این دریاچه سبز می‌شوند. به این قایق «توتین» می‌گویند و در واقع به نی در گویش سیستانی «توتک» گفته می‌شود و به آن قایقی که با توتک درست می‌شود توتین می‌گویند. و گروه ورزش فرهنگستان در مقابل لفظ کایاک معادل توتین را که قایقی است تقریباً به همان شکل و قواره تصویب کرده‌اند.

مجری: ولی جا نیفتاده است.

دکتر ظریف: کاملاً درست می‌فرمایید.

مجری: مثلاً در اخبار ورزشی هم که رصد می‌کنیم، چه خبرگزاری‌ها باشد، چه بخش‌های ورزشی، همه این قایق‌رانی را کایاک می‌گویند. من خودم گویندگی یک خبری را داشتم انجام می‌دادم کایاک بود لفظش.

دکتر ظریف: درست می‌فرمایید. این واژه جزو واژه‌هایی است که به‌تازگی تصویب شده است و ما امیدواریم که در سال‌های آینده از آن بیشتر استفاده شود. به هر صورت ما ناگزیر هستیم برای بعضی از واژه‌ها، واژۀ معادل فارسی بسازیم. ولی کاملاً محتمل است که این‌ها جا بیفتند یا که نیفتند. از این موارد من خیلی واژه انتخاب کرده بودم. مثلاً در بوشهر یا در بندرعباس به یک جور تور ماهی‌گیری «گوفه» می‌گویند. این لفظ در فارسی هیچ معادلی ندارد و کسانی که در این صنعت هستند لفظ انگلیسی‌اش را به‌کار می‌برند که لفظ انگلیسی‌اش تراولر است. ما دیدیم حالا که جنوب کشورمان این لفظ را استفاده می‌کنند و معادل دیگری هم ندارد، این واژه را از جنوب کشور گرفتیم و وارد زبان فارسی کردیم. این یک حسن دارد و آن حسن این است که واژه‌هایی که در گویش خودشان دیده می‌شوند ولی در سطح کشور کمتر دیده می‌شوند، با این کار بالا کشیده می‌شوند و برای همۀ مردم همه‌فهم می‌شوند.

مجری: ما روزهای زوج به زبان فارسی می‌پردازیم. اگر در خصوص زبان فارسی موضوعی هست که ذهن شما را مشغول کرده و دلتان می‌خواهد که به آن موضوع پرداخته شود، می‌توانید از طریق شمارۀ پیامک ما که ۳۰۰۰۰۱۵ است به ما اعلام کنید. ما به کارشناسان محترمی که از فرهنگستان زبان و ادب فارسی تشریف می‌آورند می‌گوییم، در اتاق فکرمان به جمع‌بندی می‌رسیم و موضوعاتی که در خصوص زبان فارسی دغدغۀ شماست آن‌ها را مطرح می‌کنیم. حتی اگر در خصوص فعالیت‌های خود فرهنگستان زبان و ادب فارسی سؤالی دارید، ابهامی دارید، نقدی دارید، یا پیشنهادی دارید، می‌توانید به ما بگویید که ما مطرح کنیم و در برنامۀ «صبح به خیر ایران» هم در خصوصش گپ بزنیم و گفت‌وگو کنیم و به جمع‌بندی برسیم.

۶ نظر ۳۰ فروردين ۹۷ ، ۰۶:۵۶

واژه‌گزینی - ۵

چهارشنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۷، ۰۷:۰۳ ق.ظ

زمان پخش: ۴ آذر ۹۶

مهمان برنامه: دکتر محمود ظریف

لینک دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت ogg ده دقیقه، سه مگابایت

لینک دانلود ویدئوی برنامه (۱۰ دقیقه، ۶۳ مگابایت)

لینک دانلود از کانال تلگرام



راجع به موضوعِ ورود واژه‌های عربی و مقایسه‌شون با واژه‌های انگلیسی بارها تو کلاس‌های درسی بحث شده و مطالب زیادی برای گفتن هست و اگه سؤال و نکته و ابهامی داشتید می‌تونید بپرسید که از جزوه‌هام استفاده کنم و جواب بدم. برنامۀ مفید و مختصری بود و به‌نظرم خوب تموم نشد. چون مجری یهو یه چیزی پرسید و گفت با بله و خیر جواب بدین. آقای ظریف رو هم آقای رحیمی صدا می‌کرد و آقای ظریف هم چیزی نمی‌گفت. فکر کنم از اتاق فرمان به مجری اشاره کردن تصحیح کنه و عذرخواهی کرد. هر چند این برنامه کوتاه بود، ولی به مثال‌های خوب و جالبی اشاره شد.

* * *

مجری: هفتۀ گذشته ما با مردم قراری گذاشتیم. قرار بر این شد روزهای شنبه که دکتر ظریف تشریف می‌آورند دربارۀ واژه‌گزینی باهم صحبت کنیم و اینکه چطور واژه‌هایی که فارسی و ایرانی نیست و زیاد در زبانمان به‌کار می‌رود، جایگزین کنیم. هفتۀ پیش به شما گفتیم که به جای «دابسمش» واژه پیشنهاد دهید. برای ما واژه‌هایی که فکر می‌کنید می‌تواند جایگزین «دابسمش» باشد ارسال کنید. هم کوتاه باشد، هم معنای «دابسمش» را در خودش داشته باشد. تعداد پیام‌ها خیلی زیاد بود. آقای ظریف و همکار محترمشان پیام‌ها را بررسی کردند و هنوز بهترین واژه پیشنهاد نشده و به‌دستمان نرسیده است.

دکتر ظریف: بله؛ مردم خوبمان استقبال خوبی کرده‌اند از این پیشنهاد فرهنگستان و هنوز منتظریم مردم واژه‌های بهتری را برای ما بفرستند و ببینیم که آیا کسی می‌تواند واژۀ خوبی که همۀ اعضای فرهنگستان بپذیرند و به نام ایشان اعلام شود پیشنهاد دهد و انتخاب کنیم یا نه. 

مجری: پس همچنان پیشنهادهای خودتان را در خصوص واژۀ «دابسمش» ارسال کنید به ۳۰۰۰۰۱۵، که ببینیم بهترین واژه چه خواهد بود. از کسی که بهترین پیشنهاد را بدهد و توسط دوستان تصویب و تأیید شود در فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ان‌شاءالله دعوت می‌کنیم به برنامه هم بیاید و آن واژه هم به اسم خودش ثبت می‌شود. خیلی عالی است یک واژه در زبان فارسی به اسم کسی ماندگار شود. فرصت خوبی است. فکر کنید به جای واژۀ «دابسمش» چه واژه‌ای را می‌توانید پیشنهاد دهید. اما آقای دکتر ظریف، در هفته‌های ماضی و گذشته که ما با شما و همکارانتان در بخش فرهنگستان هم‌صحبت شدیم، نقدی از طرف مردم نه‌تنها در پیام‌ها، بلکه در صفحۀ مجازی خود من هم مطرح شده که اگر شما دارید از زبان فارسی مراقبت می‌کنید، چرا فقط به جای واژه‌های انگلیسی، واژه جایگزین می‌کنید؟ این همه واژۀ عربی که در زبان فارسی نفوذ پیدا کرده، پس آن‌ها چه؟ چرا با زبان عربی مشکل ندارید و فقط با زبان انگلیسی مشکل دارید؟

دکتر ظریف: این مسأله، مسأله‌ای است که خیلی به ما گوشزد می‌شود و خوب است که اینجا من خدمت همۀ مردم عزیزمان عرض کنم که ما برای تفهیم و تفاهم فرقی بین زبان‌ها قائل نمی‌شویم. منتها وقتی می‌گوییم زبان عربی، منظورمان زبان عربی امروز است. چون بسیاری از کلماتی که ما الان داریم به‌کار می‌بریم در واقع دیگر عربی نیستند. درست است که تبارشان و نژادشان عربی است و ما از عربی قرض کرده‌ایم، ولی به‌قدری دچار تغییر معنایی شده‌اند که دیگر اعراب آن را اصلاً عربی نمی‌دانند. مثلاً ما کلمۀ «انقلاب» را عربی می‌دانیم، ولی عرب‌ها برای «انقلاب» نمی‌گویند «انقلاب»؛ می‌گویند «ثورة». یا مثلاً «مزخرف» در زبان فارسی با «مزخرف» در زبان عربی کلاً متفاوت است. «مزخرف» از ریشۀ «زخرف» می‌آید. یعنی طلا و زر؛ و اگر چیزی زراندود شود، یعنی داخلش عنصر دیگری باشد و رویش طلا باشد، به آن مزخرف می‌گویند؛ یعنی زراندود. اما در زبان فارسی معنای کاملاً متضادی دارد. به این ترتیب زبانی که ما الان داریم به آن زبان صحبت می‌کنیم در واقع زبان فارسی است. آن واژه‌هایی که ما از عربی در طی هزار سال گذشته قرض کرده‌ایم، فارسی شده می‌دانیم و آن‌ها را عربی نمی‌دانیم.

مجری: یعنی اگر واژه‌های جدید از زبان عربی وارد شود، دیگر نمی‌پذیریم؟

دکتر ظریف: بله نمی‌پذیریم. جایگزین می‌کنیم. مثلاً در ریاضی مفهومی داریم که به آن می‌گویند «توسیع». تازگی‌ها، در شصت هفتاد سال گذشته وارد زبان فارسی شده است. «توسیع» در زبان عربی یعنی «گسترش». ما در فرهنگستان در مقابل «توسیع»، لفظ «گسترش» را پذیرفته‌ایم.

مجری: «توسعه» چه؟

دکتر ظریف: «توسعه» چون قدیمی است، وارد زبان فارسی شده و اشکالی ندارد؛ اما «توسیع» لفظ جدیدی است که در زبان مردم عادی دیده نمی‌شود. به همین دلیل ما آن را کنار می‌گذاریم. مثال دیگر: قدیمی‌ها می‌گفتند «مشارٌ بالبنان»؛ یعنی «انگشت‌نما». ما این کلمه را در فرهنگستان کنار گذاشته‌ایم و به جایش لفظ «انگشت‌نما» را به جای آن استفاده کرده‌ایم. البته فرهنگستان فعلی نه، فرهنگستان اول. و مهم‌ترین نکته در مورد زبان عربی این است که زبان فارسی امروز از جانب زبان عربی تهدید نمی‌شود. یعنی ما تقریباً می‌توانیم بگوییم کلمات بسیار بسیار کمی از زبان عربی قرض می‌گیریم، اما از زبان‌های اروپایی خیلی کلمه قرض می‌گیریم.

مجری: چون آن‌ها تکنولوژی‌شان وارد کشورمان می‌شود، بنابراین زبان و فرهنگشان هم دنبالش می‌آید.

دکتر ظریف: همان طور که شما فرمودید، فناوری عامل بسیار مهمی برای ورود واژگان است. وقتی که ما لفظ «والیبال» را می‌پذیریم، این لفظ با خودش خانواده‌ای مثل «والیبالیست» را می‌آورد. همان طور که امروز شما «فوتسال» و «فوتسالیست» را فرمودید. و ما در واقع احساس خطر بیشتری از طرف زبان‌های اروپایی برای زبان فارسی می‌کنیم تا از طرف زبان عربی. ما نسبت به لفظ‌های قدیمی، مثلاً لفظ‌های مغولی (آقا و خانم)، هندی، روسی (سماور و استکان) احساس خطر نمی‌کنیم. این‌ها پذیرفته شده‌اند و در واقع می‌شود گفت که این‌ها دیگر لفظ بیگانه نیستند.

مجری: این سؤال من را هم شما تلویحاً پاسخ دادید که برای کلمه‌های انگلیسی‌ای که در زبان فارسی خیلی سابقه‌دار هستند هم جایگزین پیدا نمی‌کنیم و آن‌ها را هم مانند کلمات عربی سابقه‌دار پذیرفته‌ایم.

۴ نظر ۲۹ فروردين ۹۷ ، ۰۷:۰۳

واژه‌گزینی - ۴

سه شنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۷، ۰۸:۰۹ ق.ظ

زمان پخش: ۲۰ آبان ۹۶

مهمان برنامه: دکتر محمود ظریف

لینک دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت ogg یازده دقیقه، سه مگابایت

لینک دانلود ویدئوی برنامه (۱۱ دقیقه، ۸۷ مگابایت)

لینک دانلود از کانال تلگرام



اول برنامه مجری از زبان محققان و زبان‌شناسان میگه تا صد سال آینده زبان‌های دنیا از بین میرن و فقط یک زبان باقی می‌مونه. اینکه یه همچین پیش‌بینی‌ای اشتباهه و آقای ظریف تأییدش نمی‌کنن به کنار. در ادامۀ صحبت‌ها آقای ظریف و مجری به سال ۳۰۱۷ اشاره می‌کنن و میگن تو این تاریخ این اتفاق می‌افته. الان نمی‌دونم صد سال رو اشتباه گفتن و منظورشون هزار سال آینده بوده، یا ۳۰۱۷ رو اشتباه گفتن و منظورشون سال ۲۱۱۷ بوده. نکتۀ دیگه اینه که در این برنامه از بینندگان برای معادل‌سازی برای واژه دابسمش نظرخواهی شد و هنوزم هر کی معادل خوبی به ذهنش می‌رسه می‌تونه پیشنهاد بده. برنامۀ خوب و مفیدی بود و حرف‌های مهمی توش زده شد و می‌تونه برای کسانی که با فرهنگستان آشنایی ندارن جالب باشه. 

* * *

مجری: محققان و زبان‌شناسان بر این باور هستند که زبان‌ها در دنیا به‌تدریج دارند از بین می‌روند و پیش‌بینی می‌شود که تا صد سال آینده تمامی گونه‌های زبانی در دنیا از بین بروند و همۀ مردم دنیا به یک زبان واحد صحبت بکنند. برخی هم می‌گویند که ممکن است دو سه تا از زبان‌ها باقی بماند. اما نظر اکثریت بر این است که تا صد سال آینده (۳۰۱۷) تنها یک زبان در دنیا باقی خواهد ماند. این هجمه‌های تبلیغاتی که علیه زبان‌های دنیا می‌شود و اصرار بر این است که فقط یک زبان در دنیا باقی بماند، از راه نفوذ فضای مجازی هم که کم‌کم دارند به این هدف می‌رسند به کنار؛ فارغ از این قصه، خود ما چقدر تأثیر داریم و چقدر کمک می‌کنیم به اینکه از این زبانمان مراقبت کنیم هم موضوعی است که ما در فرهنگستان، در این بخش جذاب و دیدنی در روزهای زوج به آن می‌پردازیم. الان هم که طلیعه و سرآغاز هفته است. روز زوج است و شنبه. جناب آقای محمود ظریف، پژوهشگر واژه‌گزینی از فرهنگستان زبان و ادب فارسی مهمان ما هستند. نکات خیلی جذابی را در خصوص واژه‌گزینی می‌خواهند با شما مطرح بکنند که امیدوارم به‌گوش باشید. سلام صبح به خیر. پیش‌بینی درست بود؟ شما هم شنیده‌اید؟

دکتر ظریف: سلام. صبح به خیر. در واقع خیلی‌ها این پیش‌بینی را درست می‌دانند. منتها باید یک جور دیگری به موضوع نگاه کنیم. به این موضوع این طور باید نگاه کنیم که شاید تا آن موقع ما از یک زبان میانجی استفاده کنیم؛ اما زبان‌های محلی هم داشته باشیم. مثل وضعیتی که در کشورمان داریم.

مجری: یعنی گویش‌های محلی و یک زبان معیار؟

دکتر ظریف: شاید در آن سالی که شما فرمودید، همۀ مردم برای ارتباط با همدیگر به یک زبانی صحبت کنند؛ ولی در کشور خودشان، در جمع خودشان، با زبان خودشان. یعنی شاید در آن زمان همه دوزبانه باشند نه یک‌زبانه.

مجری: امیدوارم که ما زبان فارسی‌مان را لااقل کمی حفظ کنیم. خیلی‌ها بر این باورند که زبان فارسی کاملاً در معرض نابودی قرار گرفته است. آن‌قدر که واژه‌های مختلف دارند از هر زبانی وارد زبان فارسی می‌شوند. برخی از مردم بر این باورند که زبان فارسی با زبان عربی درآمیختگی دارد؛ زبان انگلیسی که ما به آن می‌پردازیم می‌گویند پس واژه‌های عربی چه که در زبان فارسی هستند؟ خلاصه ملغمه‌ای است. نمی‌دانیم چه کار کنیم. شما دارید کار واژه‌گزینی را انجام می‌دهید که برای واژه‌های جدیدی که وارد زبان فارسی می‌شوند، از طریق فرهنگ یا ابزارهایی که وارد زبان فارسی یا فرهنگ ما می‌شود، یک سری واژه‌های جایگزین در نظر می‌گیرید. که چقدر خوب است از همان ابتدا که این اتفاق می‌افتد، واژۀ جایگزین هم همراهش بیاید. اصلاً واژه‌گزینی چطور انجام می‌شود؟ مثلاً شما می‌نشینید باهم فکر می‌کنید که به جای فلان کلمه یک واژۀ دیگری انتخاب بکنید. چطور این فرایندش اتفاق می‌افتد؟

دکتر ظریف: در واقع این سؤالی که الان شما مطرح فرمودید، سؤالی است که برای خیلی‌ها مطرح است. خیلی‌ها فکر می‌کنند که ما یک عده هستیم، ده بیست نفر در فرهنگستان نشسته‌ایم و برای هر کلمه از هر حوزۀ علمی فقط ماییم که واژه‌گزینی می‌کنیم. در صورتی که واقعیت جور دیگری است. ما در هر حوزۀ علمی وقتی که یک واژۀ نو را می‌بینیم از متخصصین آن رشته دعوت می‌کنیم تا بیایند و برای ما واژه‌گزینی کنند. ما گروه تخصصی داریم. حدود هفتاد و چند رشتۀ علمی در فرهنگستان گروه‌های تخصصی داریم؛ ریاضی، فیزیک، شیمی، نانوفناوری، رشته‌های متفاوت. و متخصصین این رشته‌ها به ما می‌گویند که کدام واژه احتیاج به معادل فارسی دارد؛ و معادل فارسی را هم خودشان می‌سازند. یعنی در واقع معادل‌های فارسی را اعضا یا صاحبان آن رشته درست می‌کنند نه فرهنگستان. 

مجری: برای واژه‌هایی که در زبان مردم است چه؟ برای آن‌ها چگونه جایگزین درست می‌کنید؟ چون مردم خیلی می‌پرسند و بعضاً شوخی می‌کنند و چقدر جک و لطیفه درست می‌کنند. 

دکتر ظریف: موضع فرهنگستان در مقابل زبان، بسیار روشن است. هدف اصلی فرهنگستان ارتقاء زبان علمی است؛ اما به زبان مردم هم می‌پردازد. پس بخش قابل توجهی از این واژه‌ها را که به اسم ما در جاهای متفاوت می‌گویند و باعث خنده می‌شوند، فرهنگستان نساخته است. مثلاً ما اصلاً برای «اتوبوس» معادلی نساخته‌ایم. بعضی‌ها می‌گویند شما گفته‌اید خودروی بزرگ جمعی. یا مثلاً ما برای «مثلث» معادل درست نکرده‌ایم و فرهنگستان مصوبی برای «مثلث» ندارد و خود «مثلث» را ما در علم ریاضی پذیرفته‌ایم. به همین دلیل ما برای مثلث معادل‌گزینی نکرده‌ایم؛ لذا این لطیفه‌ای که شاید همه شنیده باشند، اگر به مثلث بگوییم سه‌بر، مثلث متساوی‌الساقین می‌شود سه‌بر دوبر برابر و بخش قابل توجهی از این جک‌ها در واقع از روی خوش‌ذوقی آن کسانی که این جک را می‌سازند است و کمی هم شیطنت و طعنه‌ای که می‌خواهند به فرهنگستان بزنند. 

مجری: این واژه‌هایی که در زبان مردم است و واژه‌های عامیانه و دم دستی هستند، شما برایشان واژه‌گزینی نمی‌کنید؟ مثلاً «دابسمش».

دکتر ظریف: به موضوع خیلی خوبی اشاره کردید. ببینید ما زبان را تقسیم‌بندی که می‌کنیم دو بخش اصلی داریم. زبان علم و زبان مردم. از زبان علم یا بهتر است بگویم زبان تخصصی گاهی اوقات واژه‌هایی وارد زبان عمومی یا زبان مردم می‌شود که «دابسمش» که شما فرمودید از این دست واژه‌هاست. یعنی از حوزۀ سینما و تلویزیون وارد زبان مردم شده است. دابسمش در گروه واژه‌های عمومی فرهنگستان مطرح شده است و ما هنوز معادل خوب و درخوری برای این واژه نساخته‌ایم و نتوانسته‌ایم پیدا کنیم. چندین معادل به ذهنمان رسیده است. اینجا شاید جای خوبی باشد که ما از مردم خوبمان بخواهیم اگر برای دابسمش معادل فارسی می‌توانند بسازند از طریق همین برنامه به ما بگویند و ما را راهنمایی کنند.

مجری: راهنمایی کنید که فرایند واژه‌گزینی چگونه است؟

دکتر ظریف: در وهلۀ اول باید معادلی که می‌سازیم آن معنایی را که می‌خواهیم برساند. یعنی ما با دابسمش چه چیزهایی را می‌رسانیم. دابسمش اولین فاکتور و ویژگی که دارد این است که طنز در آن است. یعنی ما دابسمش جدی نداریم. پس باید در معادلش یک کمی عنصر طنز باشد. دومین ویژگی‌اش این است که معمولاً به‌قول شما تلویزیونی‌ها و سینمایی‌ها عنصر لب زدن در آن است. یعنی طرف باید این موضوع را در معادل بگنجاند. و سوم اینکه نما و تصویر در آن است. حالا ما باید یک ترکیبی بسازیم، معادلی بسازیم که این معنا را بتواند منتقل کند.

مجری: خیلی سخت است. دارم فکر می‌کنم نما در آن باشد، طنز در آن باشد، لب زدن در آن باشد، ممکن است واژۀ طولانی‌ای شود؛ در عین حال باید واژه خیلی کوتاه و موجز هم باشد. 

دکتر ظریف: و بتواند با واژه رقابت کند. ما وقتی که می‌خواهیم برای یک لفظ انگلیسی یا بیگانه معادل‌گزینی کنیم ابتدا عوامل معنایی آن را جدا می‌کنیم و معادل آن را تشخیص می‌دهیم. اگر بخواهم مثال بزنم، در مورد همین «دابسمش»، باید عرض کنم خدمتتان که دابسمش علاوه بر این مواردی که ذکر کردیم (طنز، نما و...) باید لفظی هم باشد که این لفظ، نام تجاری نباشد. دابسمش خودش نام تجاری است. یعنی ما نمی‌توانیم دابسمش، خودش را بپذیریم. ممکن است یک عده بگویند دابسمش چه اشکالی دارد؟ دابسمش را بپذیریم؛ مثل تلویزیون که تلویزیون را پذیرفته‌ایم، مثل رادیو. ولی دابسمش تفاوتی که دارد این است که یک نام تجاری و نام نرم‌افزار است، و ما نمی‌توانیم آن را در زبان فارسی به‌عنوان یک کار و به‌عنوان یک چیز بپذیریم.

مجری: پس نام تجاری نباشد، معنای دابسمش را به ذهن متبادر کند، طنز داشته باشد، نما داشته باشد و لب زدن یا در واقع همان پلی‌بک (پخش). خدمتتان عرض کنم که شمارۀ پیامک ما ۳۰۰۰۰۱۵ است. می‌توانید موارد و اسامی و نام‌های پیشنهادیتان که قرار است جایگزین دابسمش شود را شما به دوستان و رفقایمان در فرهنگستان زبان و ادب فارسی پیشنهاد دهید. خدا را چه دیدید، یک موقع دیدید اسامی و نام‌هایی که پیشنهاد دادید آن‌قدر خوب بود که به اسم خودتان ثبت شد.

دکتر ظریف: ما معمولاً در مواقعی که یکی از دوستانمان در خارج از فرهنگستان معادلی را به ما پیشنهاد می‌کند می‌بریم آن معادل را در شورای فرهنگستان طرح می‌کنیم و اگر تصویب شد با نام خودشان اعلام می‌کنیم.

۲ نظر ۲۸ فروردين ۹۷ ، ۰۸:۰۹

واژه‌گزینی - ۳

دوشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۷، ۰۷:۲۸ ق.ظ

زمان پخش: ۱۳ آبان ۹۶

مهمان برنامه: دکتر محمود ظریف

لینک دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت ogg یازده دقیقه، چهار مگابایت

لینک دانلود ویدئوی برنامه (۱۱ دقیقه، ۷۷ مگابایت)

لینک دانلود از کانال تلگرام



مثال‌های متنوع و جالبی مطرح شد؛ ولی به نظرم «کش‌لقمۀ» ابتدای بحث مثال مناسبی نبود و این شبهه رو ایجاد می‌کرد که کش‌لقمه رو فرهنگستان ساخته؛ در حالی که کار فرهنگستان نیست و صرفاً یه جکه. سؤالات مجری سؤالات خوبی نبودن. اونجایی که پرسید تاریخچۀ میرزاقاسمی رو می‌دونید چیه، سؤالش ربطی به موضوع بحث نداشت. موضوع برنامه ریشه‌شناسی نبود و این پرسش لزومی نداشت. اونجایی که به دکتر ظریف گفت معنیِ «شِق» چیه و چقدر شما سخت صحبت می‌کنید، نمونه‌ای از پاره کردن رشتۀ کلام دکتر بود که کم نبود از این کارا تو این برنامه. اونجاهایی که مجری داره نظر مردم عادی رو میگه که فلان معادل جا نمی‌افته، یا اونجا که میگه چرا دیر شروع می‌کنید به معادل‌سازی، اینا بحثِ جدی و مهمی هستن که فعلاً زمان پرسیدنشون نبود و بهتر بود یکی دو برنامه به دکتر ظریف فرصت می‌داد که مقدمات رو بگن بعد سؤالات و انتقادات مطرح بشه. می‌دونم بحث جالب و جذابیه و مجری کلی سؤال تو ذهنشه، ولی هر سؤالی رو هر جایی نباید و نمیشه پرسید. اونجا هم که مجری میگه من خودم اینو می‌گم اونو نمی‌گم، یا اون معادل رو دوست ندارم نظر خودشه و واقعاً لزومی نداره توی برنامه‌ای با این زمان اندک مطرح بشه. یا یه جا میگه من هم چند واحد زبان‌شناسی پاس کردم و زبان‌شناسان میگن زبان فارسی برای کند حرف زدن اختراع شده و تا برسه به زبان علمی فاصله داره. واقعاً خودش باید بدونه که این حرفی که زد سندیت نداره و وقتی فرصتی برای پاسخ دادن بهش نیست نباید مطرح بشه. در آخرین لحظات هم راجع به گویش‌ها پرسید که بازم جاش اینجا و این برنامه نبود و گویش‌ها خودشون برنامۀ خاص خودشونو دارن. در کل عملکرد مجری رو می‌تونم در عبارتِ «از این شاخه به اون شاخه پروندنِ مهمان برنامه» خلاصه کنم که باعث شد بحث، نتیجه و انسجام خوبی نداشته باشه.

* * *

مجری: می‌خواهیم هم‌صحبت شویم با جناب آقای ظریف. ایشان پژوهشگر واژه‌گزینی هستند که از فرهنگستان زبان و ادب فارسی امروز مهمان ما هستند. آقای ظریف، واژه‌گزینی یعنی چه؟

دکتر ظریف: تا حالا به کلماتی مثل «هواپیما»، «یخچال» و «کش‌لقمه» فکر کرده‌اید؟ به این فکر کرده‌اید که این‌ها از کجا آمده‌اند، چه کسانی این‌ها را ساخته‌اند و چطور شده که ما این کلمات را ساخته‌ایم؟ و زندگی کلمات در زبان چطور شروع می‌شود و چطور تمام می‌شود؟

مجری: مردم عادی اصلاً فکر می‌کنند به این موضوع؟ که مثلاً این واژه از کجا آمده و چرا آمده و تا کی قرار است که استفاده شود؟

دکتر ظریف: بله. مردم عادی هم واژه می‌سازند. من قبل از اینکه بپردازم به این سؤال، مقدمۀ خیلی کوتاهی باید بگویم. مردم عادی با کلمات زندگی می‌کنند. کلمات را می‌سازند و در واقع سازندگان اصلی زبان، مردم عادی هستند. مثلاً اگر بخواهیم وارد جمع مکانیک‌ها شویم، آن‌ها کلمات خوبی ساخته‌اند. مثلاً به دیفرانسیل می‌گویند «کله‌گاوی»؛ «سگ‌دست»، «بادامک»، «میل‌بادامک». باغبان‌ها مثلاً برای ما «پیچ امین‌الدوله» را درست کرده‌اند؛ «گل صدتومنی». کشتی‌گیرها و ورزشکارها مثلاً «فن بارانداز» و «فن فتیله‌پیچ» را درست کرده‌اند. این‌ها واژه‌های صنعتی و فنی‌اند. مردم عادی هم واژه ساخته‌اند. مثلاً «یتیمچه»، «میرزاقاسمی» و «یاکریم» را چه کسی ساخته است؟ خیلی از این کلمات تاریخچه‌شان برای ما مبهم و ناشناخته است. اگر ما بخواهیم به مسألۀ واژه‌گزینی نگاه کنیم، تا یک دوره‌ای مردم عادی خودشان واژه‌هایشان را می‌ساختند. ادبا، شعرا، دانشمندان، واژه‌هایی که می‌خواستند را می‌ساختند. اما با انقلاب صنعتی و با هجوم واژه‌های فرنگی به زبان ما، مردم عادی دیگر به‌تنهایی از پس این کار برنمی‌آمدند. حجم وسیعی از واژه‌ها وارد زبان ما شد. از کلمات قدیمی بخواهم مثال بزنم نمونه‌اش مثلاً اونیورسیته (دانشگاه)، فاکولته (دانشکده)، داکتیلوسکوپی (انگشت‌نگاری)، آستانسیه (ایستگاه راه‌آهن) بوده است. خیلی‌ها نمی‌دانستند این آستانسیه کلمۀ فرنگی است و فکر می‌کردند که این تلفظ غلط «آستان‌سیاه» است؛ یعنی جایی که قطارها و ماشین‌دودی‌های آن موقع می‌رفتند و می‌آمدند و دود سیاهی بالایشان ایجاد می‌شد. این شد که عده‌ای در سال ۱۳۱۴ به این فکر افتادند که خودشان واژه درست کنند. این هم خودش باز مشکلاتی ایجاد می‌کرد. هر کسی و هر سازمانی برای خودش واژه‌ای درست می‌کرد و واژه‌های بقیه را قبول نداشت. یک عده هم از آن ور بام افتاده بودند و مثلاً برای «دایره» هم می‌خواستند معادل درست کنند. یک عده به دایره گفتند بگوییم «گردکی»، یک عده گفتند بگوییم «پرهون»، یک عده گفتند بگوییم «پندوره».

مجری: بعضی از واژه‌ها هم جا نمی‌افتند. مثلاً شما و دوستانتان در فرهنگستان زبان و ادب فارسی تلاش می‌کنید که یک سری واژه‌ها را جایگزین کنید، بعد ما بین مردم که می‌رویم می‌گویند یعنی چه که به «هلی‌کوپتر» بگوییم «بال‌گرد». ما همان «هلی‌کوپتر» را دوست داریم بگوییم، یا عادت کرده‌ایم و اصلاً چرا اصرار وجود دارد که مثلاً بگوییم «بال‌گرد». یک سری واژه‌های دیگر هست که معادل فارسی‌اش کمی وجه مطایبه و طنز پیدا کرده، این‌ها را هم اصلاً نمی‌پذیرند.

دکتر ظریف: در واقع اصل ماجرای واژه‌گزینی تفهیم و تفاهم است. ما برای اینکه بتوانیم بهتر با همدیگر حرف بزنیم، مفهوم همدیگر را بهتر بفهمیم باید از واژه‌ای استفاده کنیم که می‌فهمیم.

مجری: کمی دیر شروع می‌کنیم. به‌عنوان مثال، اس‌ام‌اس که وارد زندگی مردم شد بلافاصله تلویزیون تا چند سال پیش هم که آن‌قدر فضای مجازی در زندگی مردم نفوذ نکرده بود آمد گفت بگوییم «پیامک». الان مردم عادی هم می‌گویند «پیام»، «پیامک». بگذریم از آن‌هایی که فضای مجازی خیلی رویشان تأثیر گذاشته است و مثلاً می‌گویند «یه اس بده»، «یه میس بنداز» و نمی‌دانم چرا اصرار دارند آن‌قدر کوتاه حرف بزنند. اما مثلاً «هلی‌کوپتر» که وارد ایران شد، هیچ جا نیامدند از همان ابتدا بگویند که بگوییم «بال‌گرد». حالا بعد از سال‌ها که این جا افتاده و مردم هلی‌کوپتر را دیده‌اند و وارد زندگی‌شان شده است و از این واژه استفاده کرده‌اند تازه ما می‌خواهیم بگوییم که بگویند «بال‌گرد». کمی سخت است.

دکتر ظریف: کاملاً درست است. اصل ماجرا و بهترین شقّ ماجرا این است که ما به محض وارد شدن و بلافاصله بعد از وارد شدن واژه به زبان فارسی، برایش یک معادل فارسی پیدا کنیم. اما مواردی هم داشتیم که یک واژۀ کاملاً جا افتاده یک معادل فارسی برایش گذاشته‌اند و آن معادل هم جا افتاده. مثل «مانور» که الان تقریباً همه می‌گویند «رزمایش».

مجری: در خبرهای رسمی ممکن است بگویند «رزمایش»، ولی مردم عادی می‌گویند «مانور».

دکتر ظریف: از این مثال می‌گذریم و حرف شما را قبول می‌کنیم. مثال دیگر، مثلاً «بلدیه» و «مالیه»؛ این‌ها با اینکه زمانی جا افتاده بودند، ولی الان همه به «بلدیه»، «شهرداری» می‌گویند. در آن دوره‌ای که برای «بلدیه» کلمه ساختند «بلدیه» یک کلمۀ بسیار بسیار رایج و جاری بود. همه می‌فهمیدند یعنی چه. اما آمدند و برای این کلمه معادل فارسی درست کردند و مردم هم فهمیدند. زمان ما در دورۀ دبیرستان، «اکسیداسیون» و «احیا» را به‌عنوان یکی از فرایندهای شیمیایی داشتیم. الان به جای اکسیداسیون که خارجی است، مصدر «اکسیدن» را فرض کرده و «اکسایش» را ساخته‌اند؛ و «کاهش»؛ و همه می‌فهمند. کلمه‌سازی و معادل‌سازی لزوماً این طور نیست. بهترین کار این است که ما به محض ورود برایش معادل درست کنیم؛ ولی اگر هم دیر شد، گاهی اوقات باز هم می‌شود به فکرش بود. 

مجری: شما در چه بخش‌هایی فعالیت می‌کنید که اساساً این کلمه‌ها وارد زندگی مردم شود؟ حالا تلویزیون و رسانه‌های جمعی و عمومی یا مثلاً رادیو یک بخشی از آن است. در بخش‌های دیگر چطور فعالیت می‌کنید؟

دکتر ظریف: ما در فرهنگستان و در واژه‌گزینی، بیشترین تمرکزمان روی واژه‌های علمی است. برای اینکه ما می‌خواهیم جایگاه زبان فارسی را به جایی و به مرحله‌ای برسانیم که بتوانیم بهترین، والاترین و بالاترین مفاهیم علمی را به زبان فارسی منتقل کنیم.

مجری: آن‌هایی که زبان‌شناسی خوانده‌اند می‌گویند زبان فارسی اساساً برای کند حرف زدن اختراع شده است؛ به‌خاطر این همه «آ» و «ـَ» و «ـِ» و «او»یی که دارد، آن‌قدر ما کش‌دار حرف می‌زنیم و خیلی طول می‌کشد تا برسد به یک زبان علمی که خیلی احتیاج دارد به اینکه سرعت داشته باشد.

دکتر ظریف: همۀ زبان‌شناس‌ها این فرمایش شما را قبول ندارند. همۀ زبان‌ها می‌توانند همۀ مفاهیم را منتقل کنند؛ حالا یکی تندتر، یکی کندتر. اما آن چیزی که مهم است این است که هیچ زبانی نیست که نتواند مفاهیم زبانی را منتقل کند.

مجری: شما خودتان این همه در خصوص زبان فعالیت و پژوهش می‌کنید، گویش‌های زبان فارسی را بلدید؟

دکتر ظریف: من گویش‌های زبان فارسی را دوست دارم و می‌توانم گه‌گاه مثلاً با مردم عزیز کرمان، کرمانی، با یزدی‌ها یزدی و حتی کردی صحبت کنم.

* * *

امشب، دوشنبه، ۲۷ فروردین، شبکهٔ ۴ سیما، ساعت ۲۳، دکتر غلامعلی حدّاد عادل در برنامهٔ «چشم شب روشن» قراره در مورد زبان فارسی، چالش‌های امروز و راهکارهای حفظ و حمایت از آن، و فرایند واژه‌گزینی صحبت کنن. (+)

۴ نظر ۲۷ فروردين ۹۷ ، ۰۷:۲۸

مقدمه و معرفی

يكشنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۶، ۰۹:۰۰ ب.ظ

از آبان‌ماه امسال برنامۀ «صبح بخیر ایران»، طی ۵۳ قسمتِ حدوداً ۱۰دقیقه‌ای به فرهنگستان و زبان فارسی و موضوعات زبانی پرداخته است. این بخش در روزهای زوج حدود ساعت هفت و هفت‌ونیم از شبکۀ یک سیما پخش می‌شد و در هر قسمت، یکی از استادان و اعضای فرهنگستان مهمان برنامه بودند. زمان‌بندی پخش برنامه‌ها به این صورت بوده که شنبه، ۶ آبان، دکتر حداد عادل مهمان برنامه بودند و این برنامه در واقع به‌نوعی افتتاحیه و مقدمه بوده است. بعد از ایشان، آقایان رحیمی و ذوالفقاری دوشنبه و چهارشنبه برنامه داشتند. هفتۀ بعد آقای ظریف و آقای شیوا و دوباره آقای رحیمی، و هفتۀ بعدتر آقایان ظریف و رحیمی و ذوالفقاری. ترتیب حضور استادان، مخصوصاً در هفته‌های اول پخش، آنچنان منظم نبود و برخی روزها هم برنامه به دلایلی پخش نمی‌شد.

تا امروز، در مجموع آقای ذوالفقاری طی ۳ برنامه به بحث درست‌نویسی پرداخته‌اند، آقای رحیمی در طول ۱۰ برنامه به ضرب‌المثل‌ها و ریشه‌هاشان، آقای ظریف طی ۸ برنامه و آقای مهرامی طی ۲ برنامه به واژه‌گزینی، آقای شیوا در طول ۱۱ برنامه به ریشه‌شناسی واژه‌ها، آقای رضوی طی ۷ برنامه به زبان‌شناسی و آقای طامه طی ۸ برنامه و خانم امانی طی ۲ برنامه به بحث گویش‌ها و زبان‌های ایرانی پرداخته‌اند.

ان‌شاءالله طی روزهای آینده هر روز یکی از این قسمت‌ها، هم به‌صورت مکتوب و هم به‌صورت تصویری در این وبلاگ ارائه خواهد شد و باهم به نقد و بررسی مطالب خواهیم پرداخت. فعلاً برنامه این است، ولی برنامه‌های دیگری هم علاوه بر بخش «صبح بخیر ایران» دارم. ترتیب ارائۀ مطالب در این وبلاگ بر اساس ترتیب پخش در برنامۀ «صبح بخیر ایران» نیست. به صلاح‌دید خودم و با توجه به شناختی که از مخاطب و محتوای مطالب و میزان تخصصی‌بودن و دشواری و جذابیت مباحث دارم، فکر کردم اگر ابتدا آن سه برنامه‌ای که در مورد درست‌نویسی بود منتشر بشود، برایتان جالب‌تر و جذاب‌تر است، و بعد بخش ضرب‌المثل‌ها و بعد بخش ریشه‌شناسی و واژه‌گزینی و در نهایت، زبان‌شناسی و زبان‌های ایرانی. حُسن دیگر این ترتیب و دسته‌بندی این است که طی مدتی مشخص، یک مبحث بسته می‌شود و بعد وارد بحث بعدی می‌شویم.

این از معرفی وبلاگ. خودم را هم اگر بخواهم معرفی کنم، عرضم به حضورتان که از دانشجویان اولین دورۀ کارشناسی‌ارشد زبان‌شناسی فرهنگستانم و در شُرُف فارغ‌التحصیلی. در حد توان و سوادم به سؤالات و ابهام‌هاتان پاسخ خواهم داد و نقدهاتان را به گوش مسئولان خواهم رساند.

 کانال تلگرامی بخش فرهنگستان برنامۀ «صبح بخیر ایران»

۸ نظر ۲۷ اسفند ۹۶ ، ۲۱:۰۰