واژهگزینی - ۸
زمان پخش: ۷ بهمن ۹۶
مهمان برنامه: دکتر محمود ظریف
لینک دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت ogg هشت دقیقه، سه مگابایت
لینک دانلود ویدئوی برنامه (۸ دقیقه، ۱۸ مگابایت)
فرهنگستان اصرار نداره که هیچ واژهای از هیچ زبانی وارد زبان ما نشود و برای همهشون معادل فارسی درست کنیم. اگه نشه یا نتونیم معادل بسازیم اون کلمه رو قرض میگیریم. ینی اون کلمه رو از اون زبان میگیریم و وارد زبان خودمون میکنیم و استفاده میکنیم. مثلاً، سالها قبل، نیروی انتظامی بدون هماهنگی با فرهنگستان، به جای «پلیس»، «پاسوَر» رو ساخته بود که با مخالفت فرهنگستان روبهرو شد. لزومی نداره هر واژۀ غیرفارسی رو از زبان بیرون کنیم. به عنوان مثال، «فیلم» و «خبر» ریشۀ فرنگی و عربی دارن، اما با این واژهها میتونیم ترکیبهای گوناگون فارسی بسازیم. مثل فیلمبردار، فیلمساز، فیلمخانه، خبردار، خبرگیر، خبرچین، خبرگزار، خبرگزاری، خبرساز، خبرسازی، خبردهی، خبررسانی، خوشخبر، بدخبر، بیخبر، باخبر. این برنامه راجع به این موضوع هست. ولی چون وقت برنامه کم بود، بحث ناقص موند.
* * *
مجری: میخواهیم ببینیم فرهنگستان زبان و ادب فارسی وام هم میگیرد؟
دکتر ظریف: بله؛ ما هم وام و قرض میگیریم و هم قرض میدهیم. در واقع بحث امروز ما دربارۀ این است که ما با چه شرایطی وام یا قرض میگیریم. منتها من قبل از اینکه وارد این بحث شوم، دو بحث کلی باید بشود. یکی اینکه بعضیها میگویند خب چرا اصلاً ما در دانشگاهها یک زبان اروپایی را انتخاب نمیکنیم که همه به همان زبان صحبت کنند؟ زبان علممان را چرا مثلاً یک زبان اروپایی مثل انگلیسی یا مثل فرانسه یا آلمانی انتخاب نمیکنیم که کلاً مشکل تفهیم و تفاهم علمی از بین برود؟ در واقع ما با این کار سه آسیب به زبانمان میزنیم، اگر بیاییم یک زبان اروپایی را قرض بگیریم. اولین و مهمترین آسیب این است که زبان فارسی یکی از مهمترین زبانهای دنیاست؛ با سابقۀ چند هزار ساله. اگر ما این کار را بکنیم زبان فارسی دیگر آن توانایی و قدرت خودش را ندارد و در واقع تبدیل میشود به یک زبان سرکوفته و یک زبان ناقص. و این با آن چیزی که ما در خودمان میشناسیم بهعنوان یک قوم بافرهنگ و فرهنگپرور منافات دارد. این اولین مسأله. دومین مسأله این است که فرض کنیم برای زبان علممان یکی از زبانهای اروپایی را انتخاب کردیم. با مردم عادی که دانشگاه نمیروند چه کار کنیم؟ چگونه این زبان و واژهها و مفاهیم را به آنها منتقل کنیم؟ طبیعتاً رابطۀ بین مردم و علم و رابطۀ مردم و دانشگاهیان قطع میشود. دیگر دانشگاهیان نمیتوانند چیزهایی که بلدند را بهراحتی به مردم منتقل کنند و مردم بهراحتی این چیزها را نمیفهمند. مسألۀ سوم که به نظر من خیلی مسألۀ مهمی است این است که ما با این کار باید یک هزینۀ بسیار هنگفتی متقبل شویم و حتی با صرف آن هزینه باز هم ظرایف و ریزهکاریهای زبانی را نمیتوانیم منتقل کنیم. ما هنوز که هنوز است با مسألۀ «خسوف» و «کسوف» مشکل داریم. شما چگونه حفظ کردید که خسوف، خورشیدگرفتگی است یا ماهگرفتگی؟ ما بهخاطر اینکه بیاییم مفاهیم زبانهای بیگانه را منتقل کنیم باید ظرایف زبانی را هم در نظر بگیریم. پس به این ترتیب ما اصولاً باید این فکر را از ذهنمان بیرون کنیم که بیاییم یک زبان اروپایی را بکنیم زبان علم خودمان. اما این فکر را نباید از سر خودمان بیرون کنیم که کلمه قرض کنیم. مثلاً ما نباید آنقدر سختگیر باشیم که هیچ واژهای را به زبان خودمان راه ندهیم. ما در جلسات گذشته دربارۀ اینکه اول خودمان سعی کنیم کلمه و واژۀ نو بسازیم بحث کردیم. بعد دیدیم اگر خودمان نمیتوانیم با زبان امروز بسازیم از زبانهای دیگر قرض بگیریم. مثلاً از زبانهای گویشی واژه قرض بگیریم. ولی اگر به این نتیجه رسیدیم که نه میتوانیم خودمان یک واژه درست کنیم، و نه میتوانیم از زبانهای ایرانی و گویشهای ایرانی واژه قرض کنیم، آن وقت ما با شرایطی واژههای بیگانه را قرض میکنیم که من این شرایط را در دو سه دسته خلاصه کردهام که عرض میکنم خدمتتان.
مجری: یعنی میخواهید بگویید که فرهنگستان خیلی هم مقاومت بر این ندارد که هیچ واژهای از هیچ زبانی وارد زبان ما نشود؟ من چند وقت پیش اتفاقاً داشتم با خودم فکر میکردم که چرا هیچ معادلی تا به حال برای «تبلت» نیامده است؟ خیلی راحت ما داریم میگوییم تبلت و هیچ واژهای هم معادل تبلت تا الان در فرهنگستان نداریم. اگر شما مردم واقعاً فکر میکنید که تبلت خوب است استفاده کنیم که هیچ. اگر خیلی دغدغه دارید که یک واژهای جایگزینش شود پیشنهاد بدهید. مردم میتوانند پیشنهاد کنند؟
دکتر ظریف: بله؛ ما در برنامههای قبل هم از مردم خواهش کردیم که برای واژۀ «دابسمش» به ما معادل بدهند و ما این معادلها را که تا حالا بهدستمان رسیده، در کارگروه عمومی فرهنگستان در دست کار داریم و انشاءالله از طریق همین برنامه یکی از معادلهایی را که پیشنهاد کردهاند خدمت مردم عزیزمان عرض میکنیم. ما هر واژهای را که مردم عزیزمان از ما بخواهند با تمام توانمان سعی میکنیم که برایش یک معادل فارسی پیدا کنیم، یا اگر خودمان نتوانستیم یک معادل فارسی انتخاب کنیم از مردم کمک بخواهیم.
مجری: شاید هم مردم نخواهند. شاید بعضی از واژهها باشد که آنقدر جا افتاده که فکر کنند چه لزومی دارد که یک واژۀ دیگری جایگزینش شود. قبول دارید؟
دکتر ظریف: بله؛ کاملاً درست است. در واقع این یکی از آن مواردی است که ما واژۀ بیگانه را قرض میگیریم. واژههای بیگانهای که ما قرض بگیریم باید چند شرط داشته باشند. اولین شرطش این است که واژه، کوچک باشد. به اصطلاح زبانشناسان بسیط باشد. یعنی تککلمهای باشد. مثلاً شما «کُد» و «مُد» را در نظر بگیرید؛ یا «فیلم» را.
مجری: یا مثلاً «استاندارد». استاندارد هم جزو کلماتی است که وارد زبان فارسی شده است و جایگزینی هم برایش نداریم.
دکتر ظریف: «رادیو»، «تلویزیون»، تمام این مواردی که فرمودید درست است. در واقع واژههایی که میگیریم اگر بسیط باشند، اولین شرطش این است و این را ما میتوانیم بپذیریم. دومین شرطی که ما داریم این است که یک واژهای که میپذیریم با خانوادهاش وارد زبان ما نشود. در واقع حالا که مجبوریم یک واژه را قرض کنیم، یک واژه را قرض کنیم و بعد با توان زبان فارسی آن واژه را بال و پر بدهیم. مثلاً من اگر برای شما یک واژه را بخواهم مثال بزنم، فرض کنیم «سیستم» را بخواهیم وارد زبان کنیم، مثلاً «سیستماتیک» آمده، «سیستمتایز» آمده، «سیستمیک» آمده، و واژههای خیلی زیادی میخواهند با این واژه وارد زبان فارسی شوند. اما ما تمایلمان این است که اگر حالا هم که مجبوریم یک واژه را قرض کنیم یکی را قرض کنیم. و آخرین مورد...
مجری: اشکالی ندارد این آخرین مورد را اجازه بدهید هفتۀ بعد بررسی کنیم؟