واژهگزینی - ۱۳
زمان پخش: ۱۵ اردیبهشت ۹۷
مهمان برنامه: دکتر محمود ظریف
لینک دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت ogg، دوازده دقیقه، چهار مگابایت
لینک دانلود ویدئوی برنامه از کانال تلگرام - ۲۱ مگابایت
دکتر ظریف: اگر خاطرتان باشد برنامۀ قبل میخواستیم در مورد معادلیابی صحبت کنیم که بهدلیل مصادف شدن برنامه با روز سعدی، بیشتر در مورد سعدی صحبت کردیم و نشد که به معادلیابی بپردازیم. گفتیم که واژهگزینی و معادلیابی فرق دارند. واژهگزینی در یک زبان اتفاق میافتد، برای مفاهیم جدید، برای مضامین جدید کلمه میسازیم، اما معادلیابی بین دو زبان است. یعنی ما از یک زبان میخواهیم یک کلمهای را وارد زبان خودمان کنیم و برایش معادل خوبی پیدا میکنیم. گفتیم که معادلیابی معمولاً به دو طریق انجام میشود. یکی اینکه از روی تعریف و مفهوم آن کلمه معادل خوب بسازیم یا بیابیم، یا اینکه کار دیگری کنیم. این کار دیگر اسمهای متفاوتی دارد. بعضیها میگویند ترجمۀ قرضی، بعضیها میگویند ترجمۀ تحتاللفظی که خیلی دقیق نیست، بعضیها هم میگویند گردهبرداری یا گرتهبرداری.
مجری: که چقدر هم آسیب زده به زبان فارسی. چون من خودم مترجمی زبان خواندهام؛ اساتید ما همیشه میگفتند به ترجمۀ تحتاللفظی یا گرتهبرداری خیلی دقت کنید. چون بعضاً ما در زبان فارسی معادلهایی داریم که مطابق با جملهای است که در زبان انگلیسی است. برخی از مترجمین اینها را کلمه به کلمه ترجمه میکنند و بعد یک سری اصطلاحات و عبارات جدید وارد زبان فارسی شده است.
دکتر ظریف: بله؛ درست است. من قبل از اینکه به مفهوم گردهبرداری در زبانشناسی و واژهگزینی بپردازم خوب است که کمی در مورد خود این کلمه صحبت کنیم. در صنعت کاشیسازی، وقتی کاشیسازها میخواهند کاشیای بسازند و طرحی برای کاشی انتخاب کنند قبل از این کار نقشه یا طرح خودشان را روی کاغذ میکشند. بعد خطوط اصلی طرح را با سوزن سوراخ میکنند و روی کاشی میگذارند. در این مرحله گرد زغال میپاشند و گرد زغال از سوراخها میگذرد و زیر کاغذ و روی کاشی طرح کلی میگذارد. به این کار به زبان عامیانه یا به زبان کاشیسازها یا نقشهکشهای قالی گرتهبرداری میگویند که صورت عامیانۀ گردهبرداری است. چون گرد زغال میپاشند. در واقع با این کار یک شکل یا یک ساختار را از یک چیز به چیز دیگر منتقل میکنند. در زبانشناسی، مرحوم استاد ابوالحسن نجفی این کلمه را از حرفۀ کاشیسازی گرفتند و وارد زبان زبانشناسی کردند. یعنی اگر ما بیاییم و ساختار یک کلمه را به همین صورتی که در زبان اصلی وجود دارد به زبان فارسی منتقل کنیم به این کار در زبانشناسی هم میگوییم گرتهبرداری. گرتهبرداری هم مزایایی دارد هم معایبی که به وقت خودش میپردازیم. مضاف بر این که سابقه هم دارد در همۀ زبانها.
مجری: میشود مثال بزنید؟
دکتر ظریف: مثلاً «آسمانخراش» را اگر شما در نظر بگیرید، معادل انگلیسیاش Skyscraper است. ما در زبان عربی هم مواردی داریم که گرتهبرداری یا گردهبرداری کردهایم. مثلاً در شعرِ شعرا میبینیم که بنتالعنب را گفتهایم دخترِ رَز. یا مثلاً عربها از ما یا از انگلیسی گردهبرداری کردهاند. مثلاً در عربی یک عبارتی هست، میگویند «ماءالوجه» که در واقع گردهبرداریِ «آبرو»ی فارسی است. یا مثلاً ما در زبان فارسی به مسیحیها میگفتیم ترسا، عربها این را گردهبرداری کردهاند و راهب ترجمه کردهاند. یا عربها به فوتبال کرةالقدم، به بسکتبال کرةالسلة و به واترپولو کرةالماء میگویند. پس گردهبرداری یعنی این جور ترجمه کردن.
مجری: ترجمۀ کلمه به کلمه و عیناً از یک زبانی به زبان مقصد.
دکتر ظریف: بهتر است به جای ترجمۀ کلمه به کلمه بگوییم ترجمۀ جزء به جزء. چرا من تأکید میکنم جزء به جزء؟ بهخاطر اینکه گاهی اوقات آن جزئی که ما میخواهیم ترجمه کنیم لزوماً کلمه نیست و بخشی از کلمه یا جزء کوچکتری از کلمه است. بهعنوان مثال حسگر (سنسور)، بسپار (پلیمر). مثال دیگر: بلندگو (لود اسپیکر).
زبان فارسی و زبان انگلیسی جزو زبانهایی هستند که علاوه بر اشتقاق از ترکیب هم استفاده میکنند؛ برخلاف زبان عربی که معمولاً از اشتقاق استفاده میکند. یعنی کلمات را صرف میکند. اولین و مهمترین مزیت گردهبرداری این است که این توانایی را به زبان ما میدهد که هر کلمهای که آنها ساختهاند، ما هم با همان اجزا بسازیم و دغدغه نداشته باشیم. گردهبرداری معایبی هم دارد. ترکیباتی که ما میسازیم باید منطقی باشند. مثلاً سیبزمینی گردهبرداری از فرانسوی است که در ابتدا بسیار نامأنوس بوده است.