واژهگزینی - ۳
زمان پخش: ۱۳ آبان ۹۶
مهمان برنامه: دکتر محمود ظریف
لینک دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت ogg یازده دقیقه، چهار مگابایت
لینک دانلود ویدئوی برنامه (۱۱ دقیقه، ۷۷ مگابایت)
مثالهای متنوع و جالبی مطرح شد؛ ولی به نظرم «کشلقمۀ» ابتدای بحث مثال مناسبی نبود و این شبهه رو ایجاد میکرد که کشلقمه رو فرهنگستان ساخته؛ در حالی که کار فرهنگستان نیست و صرفاً یه جکه. سؤالات مجری سؤالات خوبی نبودن. اونجایی که پرسید تاریخچۀ میرزاقاسمی رو میدونید چیه، سؤالش ربطی به موضوع بحث نداشت. موضوع برنامه ریشهشناسی نبود و این پرسش لزومی نداشت. اونجایی که به دکتر ظریف گفت معنیِ «شِق» چیه و چقدر شما سخت صحبت میکنید، نمونهای از پاره کردن رشتۀ کلام دکتر بود که کم نبود از این کارا تو این برنامه. اونجاهایی که مجری داره نظر مردم عادی رو میگه که فلان معادل جا نمیافته، یا اونجا که میگه چرا دیر شروع میکنید به معادلسازی، اینا بحثِ جدی و مهمی هستن که فعلاً زمان پرسیدنشون نبود و بهتر بود یکی دو برنامه به دکتر ظریف فرصت میداد که مقدمات رو بگن بعد سؤالات و انتقادات مطرح بشه. میدونم بحث جالب و جذابیه و مجری کلی سؤال تو ذهنشه، ولی هر سؤالی رو هر جایی نباید و نمیشه پرسید. اونجا هم که مجری میگه من خودم اینو میگم اونو نمیگم، یا اون معادل رو دوست ندارم نظر خودشه و واقعاً لزومی نداره توی برنامهای با این زمان اندک مطرح بشه. یا یه جا میگه من هم چند واحد زبانشناسی پاس کردم و زبانشناسان میگن زبان فارسی برای کند حرف زدن اختراع شده و تا برسه به زبان علمی فاصله داره. واقعاً خودش باید بدونه که این حرفی که زد سندیت نداره و وقتی فرصتی برای پاسخ دادن بهش نیست نباید مطرح بشه. در آخرین لحظات هم راجع به گویشها پرسید که بازم جاش اینجا و این برنامه نبود و گویشها خودشون برنامۀ خاص خودشونو دارن. در کل عملکرد مجری رو میتونم در عبارتِ «از این شاخه به اون شاخه پروندنِ مهمان برنامه» خلاصه کنم که باعث شد بحث، نتیجه و انسجام خوبی نداشته باشه.
* * *
مجری: میخواهیم همصحبت شویم با جناب آقای ظریف. ایشان پژوهشگر واژهگزینی هستند که از فرهنگستان زبان و ادب فارسی امروز مهمان ما هستند. آقای ظریف، واژهگزینی یعنی چه؟
دکتر ظریف: تا حالا به کلماتی مثل «هواپیما»، «یخچال» و «کشلقمه» فکر کردهاید؟ به این فکر کردهاید که اینها از کجا آمدهاند، چه کسانی اینها را ساختهاند و چطور شده که ما این کلمات را ساختهایم؟ و زندگی کلمات در زبان چطور شروع میشود و چطور تمام میشود؟
مجری: مردم عادی اصلاً فکر میکنند به این موضوع؟ که مثلاً این واژه از کجا آمده و چرا آمده و تا کی قرار است که استفاده شود؟
دکتر ظریف: بله. مردم عادی هم واژه میسازند. من قبل از اینکه بپردازم به این سؤال، مقدمۀ خیلی کوتاهی باید بگویم. مردم عادی با کلمات زندگی میکنند. کلمات را میسازند و در واقع سازندگان اصلی زبان، مردم عادی هستند. مثلاً اگر بخواهیم وارد جمع مکانیکها شویم، آنها کلمات خوبی ساختهاند. مثلاً به دیفرانسیل میگویند «کلهگاوی»؛ «سگدست»، «بادامک»، «میلبادامک». باغبانها مثلاً برای ما «پیچ امینالدوله» را درست کردهاند؛ «گل صدتومنی». کشتیگیرها و ورزشکارها مثلاً «فن بارانداز» و «فن فتیلهپیچ» را درست کردهاند. اینها واژههای صنعتی و فنیاند. مردم عادی هم واژه ساختهاند. مثلاً «یتیمچه»، «میرزاقاسمی» و «یاکریم» را چه کسی ساخته است؟ خیلی از این کلمات تاریخچهشان برای ما مبهم و ناشناخته است. اگر ما بخواهیم به مسألۀ واژهگزینی نگاه کنیم، تا یک دورهای مردم عادی خودشان واژههایشان را میساختند. ادبا، شعرا، دانشمندان، واژههایی که میخواستند را میساختند. اما با انقلاب صنعتی و با هجوم واژههای فرنگی به زبان ما، مردم عادی دیگر بهتنهایی از پس این کار برنمیآمدند. حجم وسیعی از واژهها وارد زبان ما شد. از کلمات قدیمی بخواهم مثال بزنم نمونهاش مثلاً اونیورسیته (دانشگاه)، فاکولته (دانشکده)، داکتیلوسکوپی (انگشتنگاری)، آستانسیه (ایستگاه راهآهن) بوده است. خیلیها نمیدانستند این آستانسیه کلمۀ فرنگی است و فکر میکردند که این تلفظ غلط «آستانسیاه» است؛ یعنی جایی که قطارها و ماشیندودیهای آن موقع میرفتند و میآمدند و دود سیاهی بالایشان ایجاد میشد. این شد که عدهای در سال ۱۳۱۴ به این فکر افتادند که خودشان واژه درست کنند. این هم خودش باز مشکلاتی ایجاد میکرد. هر کسی و هر سازمانی برای خودش واژهای درست میکرد و واژههای بقیه را قبول نداشت. یک عده هم از آن ور بام افتاده بودند و مثلاً برای «دایره» هم میخواستند معادل درست کنند. یک عده به دایره گفتند بگوییم «گردکی»، یک عده گفتند بگوییم «پرهون»، یک عده گفتند بگوییم «پندوره».
مجری: بعضی از واژهها هم جا نمیافتند. مثلاً شما و دوستانتان در فرهنگستان زبان و ادب فارسی تلاش میکنید که یک سری واژهها را جایگزین کنید، بعد ما بین مردم که میرویم میگویند یعنی چه که به «هلیکوپتر» بگوییم «بالگرد». ما همان «هلیکوپتر» را دوست داریم بگوییم، یا عادت کردهایم و اصلاً چرا اصرار وجود دارد که مثلاً بگوییم «بالگرد». یک سری واژههای دیگر هست که معادل فارسیاش کمی وجه مطایبه و طنز پیدا کرده، اینها را هم اصلاً نمیپذیرند.
دکتر ظریف: در واقع اصل ماجرای واژهگزینی تفهیم و تفاهم است. ما برای اینکه بتوانیم بهتر با همدیگر حرف بزنیم، مفهوم همدیگر را بهتر بفهمیم باید از واژهای استفاده کنیم که میفهمیم.
مجری: کمی دیر شروع میکنیم. بهعنوان مثال، اساماس که وارد زندگی مردم شد بلافاصله تلویزیون تا چند سال پیش هم که آنقدر فضای مجازی در زندگی مردم نفوذ نکرده بود آمد گفت بگوییم «پیامک». الان مردم عادی هم میگویند «پیام»، «پیامک». بگذریم از آنهایی که فضای مجازی خیلی رویشان تأثیر گذاشته است و مثلاً میگویند «یه اس بده»، «یه میس بنداز» و نمیدانم چرا اصرار دارند آنقدر کوتاه حرف بزنند. اما مثلاً «هلیکوپتر» که وارد ایران شد، هیچ جا نیامدند از همان ابتدا بگویند که بگوییم «بالگرد». حالا بعد از سالها که این جا افتاده و مردم هلیکوپتر را دیدهاند و وارد زندگیشان شده است و از این واژه استفاده کردهاند تازه ما میخواهیم بگوییم که بگویند «بالگرد». کمی سخت است.
دکتر ظریف: کاملاً درست است. اصل ماجرا و بهترین شقّ ماجرا این است که ما به محض وارد شدن و بلافاصله بعد از وارد شدن واژه به زبان فارسی، برایش یک معادل فارسی پیدا کنیم. اما مواردی هم داشتیم که یک واژۀ کاملاً جا افتاده یک معادل فارسی برایش گذاشتهاند و آن معادل هم جا افتاده. مثل «مانور» که الان تقریباً همه میگویند «رزمایش».
مجری: در خبرهای رسمی ممکن است بگویند «رزمایش»، ولی مردم عادی میگویند «مانور».
دکتر ظریف: از این مثال میگذریم و حرف شما را قبول میکنیم. مثال دیگر، مثلاً «بلدیه» و «مالیه»؛ اینها با اینکه زمانی جا افتاده بودند، ولی الان همه به «بلدیه»، «شهرداری» میگویند. در آن دورهای که برای «بلدیه» کلمه ساختند «بلدیه» یک کلمۀ بسیار بسیار رایج و جاری بود. همه میفهمیدند یعنی چه. اما آمدند و برای این کلمه معادل فارسی درست کردند و مردم هم فهمیدند. زمان ما در دورۀ دبیرستان، «اکسیداسیون» و «احیا» را بهعنوان یکی از فرایندهای شیمیایی داشتیم. الان به جای اکسیداسیون که خارجی است، مصدر «اکسیدن» را فرض کرده و «اکسایش» را ساختهاند؛ و «کاهش»؛ و همه میفهمند. کلمهسازی و معادلسازی لزوماً این طور نیست. بهترین کار این است که ما به محض ورود برایش معادل درست کنیم؛ ولی اگر هم دیر شد، گاهی اوقات باز هم میشود به فکرش بود.
مجری: شما در چه بخشهایی فعالیت میکنید که اساساً این کلمهها وارد زندگی مردم شود؟ حالا تلویزیون و رسانههای جمعی و عمومی یا مثلاً رادیو یک بخشی از آن است. در بخشهای دیگر چطور فعالیت میکنید؟
دکتر ظریف: ما در فرهنگستان و در واژهگزینی، بیشترین تمرکزمان روی واژههای علمی است. برای اینکه ما میخواهیم جایگاه زبان فارسی را به جایی و به مرحلهای برسانیم که بتوانیم بهترین، والاترین و بالاترین مفاهیم علمی را به زبان فارسی منتقل کنیم.
مجری: آنهایی که زبانشناسی خواندهاند میگویند زبان فارسی اساساً برای کند حرف زدن اختراع شده است؛ بهخاطر این همه «آ» و «ـَ» و «ـِ» و «او»یی که دارد، آنقدر ما کشدار حرف میزنیم و خیلی طول میکشد تا برسد به یک زبان علمی که خیلی احتیاج دارد به اینکه سرعت داشته باشد.
دکتر ظریف: همۀ زبانشناسها این فرمایش شما را قبول ندارند. همۀ زبانها میتوانند همۀ مفاهیم را منتقل کنند؛ حالا یکی تندتر، یکی کندتر. اما آن چیزی که مهم است این است که هیچ زبانی نیست که نتواند مفاهیم زبانی را منتقل کند.
مجری: شما خودتان این همه در خصوص زبان فعالیت و پژوهش میکنید، گویشهای زبان فارسی را بلدید؟
دکتر ظریف: من گویشهای زبان فارسی را دوست دارم و میتوانم گهگاه مثلاً با مردم عزیز کرمان، کرمانی، با یزدیها یزدی و حتی کردی صحبت کنم.
* * *
امشب، دوشنبه، ۲۷ فروردین، شبکهٔ ۴ سیما، ساعت ۲۳، دکتر غلامعلی حدّاد عادل در برنامهٔ «چشم شب روشن» قراره در مورد زبان فارسی، چالشهای امروز و راهکارهای حفظ و حمایت از آن، و فرایند واژهگزینی صحبت کنن. (+)
به نظرم پیشنهاد بدید یک موتور جست و جو راه اندازی کنند که معادل فارسی واژه ها رو بشه توش جست و جو کرد ، اینطور خیلی عالیه .
خودم چنین ایده ای داشتم ، اما متاسفانه عملی نشد ...