بزرگداشت فردوسی و پاسداشت زبان فارسی
زمان پخش: ۲۵ اردیبهشت ۹۷
مهمان برنامه: دکتر غلامعلی حداد عادل
لینک دانلود فایل صوتی برنامه با فرمت ogg، بخش اول ۱۶ دقیقه، ۶ مگابایت، بخش دوم، ۱۶ دقیقه، ۵ مگابایت
زمان این برنامه نسبت به بقیۀ برنامهها یه کم طولانیتره و اگه حوصله یا وقتشو نداشتید همه رو بخونید، جملاتی که با رنگ زرد مشخص کردمو بخونید.
***
مجری: امروز روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی است. دلیل اهمیت و توجهی که باید نسبت به این شاعر بیبدیل و گرانمایه داشته باشیم در چیست؟ دلیل آن را شما در چه جستوجو میکنید؟
دکتر حداد عادل: من قبل از اینکه وارد اصل موضوع شوم که سؤال شماست باید اولاً از برنامۀ صبح به خیر ایران تشکر کنم. در چند ماهی که شما کارتان را شروع کردید کریمانه بخشی از برنامه را به زبان فارسی اختصاص دادید و همکاران من هم از فرهنگستان در خدمت شما و خدمت مردم هستند و هفتهای سه روز بخشی از برنامۀ شما به زبان فارسی و ادبیات فارسی اختصاص دارد و من از این بابت به سهم خودم تشکر میکنم از شما، از آقای هنرور و همۀ دستاندرکاران این برنامه، جنابعالی آقای نظاماسلامی، آقای واحدی، خانمها. برنامۀ بسیار خوبی است. شما با این کار توجه عموم مردم را به اهمیت زبان فارسی جلب کردهاید. بنده با همکاران جلساتی دارم و راجع به اینکه این برنامه چطور اجرا شود مشورتهایی میکنیم. انشاءالله در آینده بهتر هم بتواند بشود و مؤثرتر.
مجری: این تشکر فکر میکنم متقابل است. ما هم قدردان همدلی و همراهی شما عزیزان در فرهنگستان زبان و ادب فارسی هستیم. همکارتان سرکار خانم تهرانی که رابط هستند با برنامه در معرفی کارشناسان، در حضور بهموقعشان و الحمدلله نتایج خوبی هم ما ملموس احساس کردیم در پیامکها و توجهی که مردم دارند و تقویت کردند و تشویق کردند. اینکه بیتفاوت از کنار زبان فارسی نگذشتیم. تلاش هم حقیر هم تهیهکنندۀ نازنینمان هم تکتک دوستانمان هست که در طول برنامه وقتی واژهای را بر زبانمان جاری میکنیم تمام سعیمان این است که نخستین انتخابمان و توجهمان واژگان فارسی باشد و اگر خداینکرده در طول سال، در طول یک گفتوگوی صریح یا در یک کار حسی فیالبداهه واژهای غیر از زبان فارسی بر دل ما نشسته و بر زبانمان جاری شده پیشاپیش و برای همیشه معذرت میخواهیم. چرا که همواره وقتی میراثی کهن مثل زبان فارسی داریم جای ورود بیگانگان واقعاً نیست.
دکتر حداد عادل: خصوصاً امسال که سال حمایت از کالای ایرانی است و کدام کالای ایرانی، ایرانیتر از زبان فارسی. و این زبان فارسی بزرگترین دستاورد ماندگار ایرانیان است در طول تاریخ که این زبان را بهوجود آوردهاند، این را رشد دادهاند و همان طور که کالای ایرانی باید مصرف کنیم، برای کالای ایرانی هم باید نام ایرانی بگذاریم. در واقع من میگویم آن کسی که میرود سراغ کالای خارجی همان کسی است که علاقه دارد به جای لغت رایج زبان فارسی هم لغت فرنگی استفاده کند. اینها از یک ریشه سرچشمه میگیرند.
شما معمولاً روزهای زوج به فرهنگستان وقت میدهید و دربارۀ زبان صحبت میشود؛ منتها امروز سهشنبه است و این استثناء از آن جهت ایجاد شده است که امروز ۲۵ اردیبهشت، همان طور که فرمودید روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی و روز پاسداشت زبان فارسی است. دو سال پیش به پیشنهاد شورای فرهنگ عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تصویب شورای انقلاب فرهنگی، ۲۵ اردیبهشت انتخاب شد با این عنوان که گفتیم. البته ما روز شهریار هم داریم که آن روز بزرگداشت شعر فارسی است، اما امروز بزرگداشت زبان فارسی است. این هر دو روز اعتبار خودش را در تقویم حفظ کرده است. یعنی آن روز هم بحث ویژۀ شعر را میکنیم. امروز، عمومیتر بحث زبان را میکنیم. اما علت اینکه این دو روز باهم یکی شده حق بزرگ فردوسی بر گردن زبان فارسی است.
فردوسی در هزار سال پیش و بلکه میتوانم بگویم نزدیک به هزاروچهل سال پیش سرودن شاهنامه را آغاز کرد. او سی سال وقت صرف کرد و بهقول خودش رنج برد و کاخ بلندی بنا کرد، تأسیس کرد، ایجاد کرد که خشتخشت آن از واژههای زبان فارسی بود و کاخ استواری بنا کرد که در طول تاریخ از باد و باران گزندی نبیند و نیت او این بود که عجم را بهقول خودش زنده کند و با این زبان یک ملت را زنده کند و در همۀ این نیتها توفیق پیدا کرد. این گنجینه را در حدود شصتهزار بیت برای ما یادگار گذاشت.
شاهنامه خصوصیات زیادی دارد. اولاً یک کتاب اخلاقی است؛ یک کتاب خردورزی است؛ یک کتاب معنوی و دینی است. زبان عفیفی دارد و هیچ کسی در طول تاریخ از خواندن شاهنامه هیچ انحراف اعتقادی و اخلاقی پیدا نکرده است؛ بلکه هر کس خوانده یک افتخار ملی احساس کرده و یک تعلق خاطری به این سرزمین و به ایران و ایرانی پیدا کرده است.
و این کتاب، حسنش این است که کتاب همگانی است. یعنی در قهوهخانهها مردم مینشینند پای صحبت نقالها گوش میکنند. من خودم یادم هست که شش هفت ساله بودم در همین خیابان ری تهران یک قهوهخانۀ بزرگی بود که من گاهی بیرون در آن قهوهخانه میایستادم و میدیدم تودۀ مردم، همین کسبه، کسانی که اهل مطالعه هم نبودند نشستهاند و یک نقالی دارد اشعار شاهنامه را میخواند و این مردم کاملاً میفهمیدند و بهقول شما حس میگرفتند. در روستاها مثلاً یکی از سرگرمیهای مردم در همه جای ایران این بوده که شبهای زمستان کنار کرسی شاهنامه میخواندند و بعضی از پیرمردها بودند در روستاها که اصلاً کل شاهنامه را حفظ داشتند. آن وقت همین کتاب دستمایۀ بالاترین و بهترین تحقیقات در دانشگاههاست از باب واژگان زبان فارسی، دستور زبان فارسی و خیلی چیزهای دیگر. حسن دیگر شاهنامه این است که زبانش کهنه نشده است. یعنی با اینکه هزار سال پیش سروده شده است، شما امروز وقتی میگویید «توانا بود هر که دانا بود» یا «میازار موری که دانهکش است»، همه میفهمند. این هم هنر فردوسی را میرساند، هم پختگی زبان فارسی را. و شما ببینید پیوند شاهنامه با ورزش باستانی ما را که چقدر نفوذ کرده در همۀ جامعه. این یک جلوه از صد جلوۀ شاهنامه است.
مجری: آیا فرهنگستان، در خارج هم فعالیت دارد یا خیر؟ ارتباطش با مجامع علمی خارج از کشور چگونه است؟
دکتر حداد عادل: از این فرصت استفاده میکنم در روز بزرگداشت فردوسی و روز پاسداشت زبان فارسی توجه هموطنان عزیزم را به اهمیت زبان فارسی جلب کنم. این زبان یکی از دو رکن هویت ملی ما ایرانیهاست. ما دو رکن داریم که یکی اسلام است و مردم این سرزمین را متحد میکند و هویت میدهد، یکی هم زبان فارسی است. زبان فارسی زبان کهنی است. پدربزرگی داشته و پدری. این زبان نوۀ آن پدربزرگ و فرزند آن پدر است. فارسی باستان، فارسی میانه و فارسی نو. این زبان فارسی ما فارسی نو است که فارسی دری هم میگویند. در حدود هزارودویست سال است که در ایران گسترش پیدا کرده و بر طبق یک قرارداد نانوشته مردم ایران این زبان را مناسب تشخیص دادهاند برای پیوند خودشان. یعنی هر کس در هر جا که بود، زبان محلی خودش را هم داشت، به زبان مادریاش هم علاقهمند بود، ولی وقتی میخواست با یک ایرانی دیگری در جای دیگری تماس بگیرد و ارتباط برقرار کند با زبان فارسی این ارتباط را برقرار میکرد. حتی مثلاً حکومتهایی که در جایجای ایران باهم معارضه داشتند، هر کسی یک گوشهای را گرفته بود و با یکی دیگر میجنگید، اما با زبان فارسی باهم حرف میزدند. این زبان، یک چنین عامل پیوندی بوده است. مثلاً همین فردوسی در قرن چهارم در غزنه به زبان فارسی شعر میگوید. سعدی در قرن هفتم در شیراز شعر او را داخل شعر خودش میکند و میگوید «چه خوش گفت فردوسی پاکزاد، که رحمت بر آن تربت پاک باد». آن وقت شعر فردوسی را میآورد: «میازار موری که دانهکش است، که جان دارد و جان شیرین خوش است». زبان محلی سعدی زبانی بوده در شیراز آن موقع که ما امروز نمیفهمیم. سعدی به آن زبان با همشهریهایش حرف میزده، ولی سعدی و فردوسی هر دو به زبان فارسی صحبت میکردند. این میراث بزرگی است که ما باید آن را حفظ کنیم و البته حفظش شرایطی دارد، قواعدی دارد، ضوابطی دارد. همه باید همت کنیم، سهل نگیریم مسألۀ زبان را و مثل گوهر عزیزی باید آن را از صدمه حفظ کنیم و مثل چراغی آن را در پناه دست بگیریم که باد و طوفان آن را خاموش نکند.
مجری: زمان کمی تا پایان برنامه مانده آقای دکتر. خیلی سریع به ارتباطتان با مجامع بینالمللی اشاره کنید.
دکتر حداد عادل: ما در فرهنگستان با استادان مقیم خارج از ایران، چه ایرانی، چه غیرایرانی که زبان و ادب فارسی تدریس میکنند ارتباط داریم. با فارسیآموزان، فارسیدانان، فارسیگویان، چه در تاجیکستان، چه در افغانستان چه در جاهای دیگر مرتبطیم. ولی در جمهوری اسلامی ایران در چند سال اخیر بنیاد دیگری هم تأسیس شده است به نام «بنیاد سعدی». از آن جهت که سعدی آموزگار زبان فارسی است، مخصوصاً با گلستان خودش، ما نام سعدی را روی بنیاد سعدی گذاشتیم. وظیفۀ فرامرزی در زبان فارسی به عهدۀ بنیاد سعدی است. بنیاد سعدی وظیفهاش آموزش زبان فارسی در جهان است و گسترش زبان فارسی در جهان. برای کلاسهای آزادی که در بیش از دویست نقطۀ دنیا ما داریم و همین طور برای سیصد کرسی زبان فارسی که در جهان هست ما سعی میکنیم کتاب درسی تهیه کنیم.
من فقط برای اینکه مردم عزیز ما قلمرو زبان فارسی را و برد زبان فارسی را بدانند عرض میکنم که همین امروز با همۀ مشکلاتی که ایجاد میکنند فقط در استان پنجاب پاکستان که مرکزش لاهور است، در اطراف لاهور ۱۸۰ هزار دانشجو درس زبان فارسی را اختیاری در برنامۀ درسی دانشگاهشان دارند و سر کلاس زبان فارسی حاضر میشوند. حالا شما ببینید این زبان چه جاذبهای داشته، چه شیرینیای داشته، چه حضوری داشته در طول تاریخ و چه سرمایهای است.
بگذارید من این نکته را عرض کنم که در داستان آرش میخوانیم برای اینکه مرز ایرانزمین را تعیین کند، تیری پرتاب کرد و آنچنان قوت و قدرت خودش را بر سر این پرتاب نهاد که جانش را بر سر این تیراندازی گذاشت که این تیر هر چه ممکن است دورتر برود. من میخواهم بگویم تیری که آرش پرتاب کرد، زبان فارسی بود. نمادی است از زبان فارسی. هر جایی زبان فارسی رفته ایران هم رفته.
من در پایان این فرصت مغتنمی که شما به فرهنگستان دادید میخواهم دفاعی از زبان فارسی بکنم. اولاً از برنامۀ شما و خیلی از برنامههای دیگر در تلویزیون، در رادیو و صدا و سیما تشکر کنم که وظیفۀ خودشان را نسبت به زبان فارسی انجام میدهند. ما هم در فرهنگستان در خدمتشان هستیم. فقط میخواهم از بعضی از مجریها و بعضی از تهیهکنندهها خواهش کنم که زبان فارسی را بهقول معروف «پاس بدارند». بگذارید یک گلۀ مشخص بکنم. خیلی از مردم مثل من دیشب مسابقۀ فوتبال را تماشا کردند. از اینکه تیم ایران هم برنده شد خوشحال شدیم همۀ ما. در پایان که خبرنگار با آقای سید جلال حسینی زنندۀ گل دوم و کاپیتان یا بهقول من «سَریار» این تیم صحبت میکرد، از او پرسید «شما یک سوپرمنید. قبول دارید که سوپرمنید؟». من میخواهم گله کنم از این دوست عزیز که چرا قهرمان نمیگویید؟ چرا پهلوان نمیگویید؟ چرا کلمۀ «سوپرمن» را وارد زبان فارسی میکنید؟ امسال شبکۀ ورزش شما دیدم که برنامهای درست کرده اسمش را گذاشته «ویدئوچک». گفتم ما کلی زحمت کشیدیم به جای ویدئوچک گفتیم بازبینی، شما دوباره این را بردید سر جای خودش. من این گلهها را میکنم. گلههای دوستانه، برادرانه. انشاءالله همه دست به دست هم بدهیم و این میراث کهن را نگهبانی کنیم.