زنگ فارسی

لینک بالا برای دوستانی هست که وبلاگ دارن و می‌خوان مطالب رو دنبال کنن.

آواچه - ۲۸ (کژتابی = چندمعناییِ ناخواسته)

سه شنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۷، ۰۴:۵۵ ق.ظ

دانلود آواچۀ شمارۀ ۲۸ «ویراستاران»: ۲ مگابایت، ۳ دقیقه

متن فایل صوتی:

«حمید دوست چهل‌سالۀ من است».

شمایی که این جمله را شنیدید معنایی از آن برداشت کردید و آن اینکه «حمید چهل سال دارد». اما همه‌تان این را برداشت نکردید. برخی این برداشت را کردند که «حمید چهل سال با من دوست است» و عده‌ایتان هم دو تا معنا را برداشت کردید.

آیا نویسنده وقتی این را می‌نوشت دو تا معنا مد نظرش بود؟ نه. از بافت می‌شود فهمید کدام معنا مد نظرش است. ولی به هر حال این جمله هم باید دوپهلو یا دومعنا نباشد. وقتی دوپهلویی یا دومعنایی، ناخواسته و غیرعمدی باشد به آن کژتابی می‌گویند.

واژۀ کژتابی را آقای خرم‌شاهی ساخته است. ایشان کتابی نوشته است به نام «کژتابی‌های ذهن و زبان» که بیست سال کژتابی‌های شنیده و دیده‌اش را در این کتاب جمع کرده است. آقای خرم‌شاهی خیلی از کتاب‌هایش را به روش قلکی یا آبیاری قطره‌ای سامان داده است. از رانندۀ تاکسی، از پسرش، از مقاله‌ای علمی، از کتابی قدیمی اگر کژتابی دیده آن را جمع کرده، خردخرد برخی‌اش را در روزنامه چاپ کرده و بعد جمع کرده این کتاب را به بازار عرضه کرده است. 

«کژتابی‌های ذهن و زبان» بهاءالدین خرم‌شاهی، نشر ناهید 

این کتاب، کتاب مفرح و خواندنی و آموزنده‌ای است و در سیر مطالعاتی پیشنهادی مؤسسۀ «ویراستاران» هم هست.

کژتابی به‌صورت مخفی رخ می‌دهد. نشانه‌هایی دارد و انواعی دارد که ما در کارگاهمان می‌گوییم. ولی در تمام زبان‌ها و در خیلی از جمله‌ها احتمال رخ‌دادن کژتابی وجود دارد، بدون اینکه نویسنده بفهمد. چون اگر نویسنده بفهمد که از این جمله دو تا برداشت می‌شود و دو تا معنا دارد، همان لحظه درستش می‌کند. 

اینکه ویراستاری نباشد یا ویراستار، ناشی باشد و بعد خواننده کژتابی را پیدا کند، نشان می‌دهد که نویسنده موقع نوشتن حواسش نبوده و داغ بوده است. و نفهمیده که این بافت، این ساخت، این طرز نوشتن، این چینش کلمه‌ها کنار همدیگر، دومعنایی، دوپهلویی و کژتابی آفریده است.

راه‌حل: پیش از انتشار حتماً متنتان را بخوانید. یک ذره هم بدبینانه بخوانید و کژتابی‌هایش را دربیاورید. 

پس این جمله‌ها کژتابی دارد: «حمید دوست چهل‌سالۀ من است»، «سامان همکار سی‌سالۀ ماست».

۹۷/۰۳/۲۲

نظرات  (۵)

خود خرم‌شاهی تعریف می‌کرد می‌گفت ایده نوشتن این کتاب زمانی به ذهنم رسید که پسرم(هاتف؟ یا حافظ؟) روی پله نردبان نشسته بود. یک لیوان نوشیدنی بهش دادم و گفتم برو بالا. دیدم شروع کرد از پله‌های نردبان یک یکی رفت بالا. :)))
کتابش رو دو سال پیش خریدم. به جز مثال‌های بامزه‌ای که برای کژتابی داره چند مقاله خوب هم داخل کتاب بود. خلاصه که ارزش خریدن و خوندن رو کاملاً داشت.

پاسخ:
ویکی پدیا نوشته 

سه فرزند به نام‌های هاتف (متولد ۱۳۵۴)، عارف (متولد ۱۳۵۸، که دستیار پدر است) و حافظ (متولد ۱۳۶۳)

عه. منم کلی از این مثال‌ها برام پیش اومده :)) همین دیروز دیتای گوشیم روشن بود و داداشم وصل بود بهش. یهو گفتم ببندم؟ (ما برای خاموش کردن چیزی لفظ بستن به‌کار می‌بریم) منظورم تلویزیون بود و داداشم فکر کرد هات اسپاتو میگم. گفت یه دیقه صبر کن اینو بفرستم بعد. و من درک نمی‌کردم چرا باید تلویزیونو روشن بذارم تا اون یه چیزیو بفرسته!
پریروزم مهمون داشتیم و بحث چیدن سفره بود. مامانم گفت من یه ربع قبل اذان باز می‌کنم. یکی از مهمونا تو بحث نبود فکر کرد مامان میگه روزه‌شو یه ربع قبل اذان باز می‌کنه  :))) بنده خدا می‌گفت مگه میشه آخه!!!
برم منم یه کتاب بنویسم :دی
آره خیلی وقتا با اینکه پست هام رو خیلی می خونم ولی متوجه کژتابی هاش نمیشم. دو سه روز بعد که می خونم می بیبینم ای داد بی داد!
پاسخ:
من موقع حرف زدن بیشتر درگیرم با چندمعنایی تا نوشتن
همین چند وقت پیش مامان پرسید برات میوه بشورم؟ گفتم زیاد بشور. منظورم این بود که مقدار زیادی میوه بشور. می‌دونم نباید صفت رو خالی خالی می‌آوردم. بعد مامانم فکر کرده بود می‌گم هی بشور و این عمل شستن رو تکرار کن که تمیز شن و بحثمون کشیده شد به وسواسی بودن یا نبودن من :))
سلام
این بحث کژتابی در کتاب های دبیرستان هم چند سالی بود و بچه ها با آن آشنا هستند. (مثل: ـ پدر و مادر معلم علی امروز از مسافرت آمدند. ـ دو خواهر و برادر در مسابقات شرکت کردند. و ... .)
پاسخ:
سلام :)
آره بحث جدیدی نیست ولی اونایی که دستی در نوشتن دارن اغلب باهاش درگیرن. مثلا یه وقت می‌خوای بنویسی هم‌کلاسیای دخترم می‌بینی دو تا معنی میده. بعدش می‌نویسی هم‌کلاسیای خانمم باز می‌بینی دو تا معنی داره!
توی موسیقی زیر زمینی بهش ایهام ساختاری هم میگن و افرادی هستن که تکنیک استفادشو بلدن .ی روز بلخره این سبک موسیقیُ هم جزء ادبیات به حساب میارن .
پاسخ:
وای نه تو رو خدا کجاش خوبه. آدم منظور گوینده رو نمی‌فهمه :(
البته هدف گوینده هم همینه که نفهمه :)))
به نظرم این جمله یه جوری هست در مورد کاماش می‌گم.
اینکه ویراستاری نباشد یا ویراستار، ناشی باشد

البته اگر اشتباه نکرده باشم . :)
پاسخ:
اونو گذاشتم که ویراستارِ ناشی باشد نخونید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">